لبنان و خطر تجویز نسخههای خارجی برای دولت آینده
استعفای سعد حریری نخستوزیر لبنان به ویژه در شرایطی که تظاهرات مردمی در این کشور رو به افول گذاشته بود و پارلمان و گروههای سیاسی مشغول بررسی بندهای اصلاحات مالی بودند که شخص نخستوزیر آنها را ارائه کرده بود، اتفاقی عجیب و باورنکردنی برای افکار عمومی و بسیاری از تحلیلگران و شخصیتهای مطرح منطقهای و داخلی لبنان بود، استعفایی که حتی میشل عون رئیس جمهور لبنان را نیز غافلگیر و عصبانی کرد تا نشست وی با سعد حریری که دیروز برای تحویل استعفانامه وی برگزار شد، تنها 10 دقیقه طول بکشد و حریری با چهرهای ناراحت از کاخ بعبدا خارج شود.
روند تحولات لبنان گرچه از سه هفته پیش روی ناآرام خود را به دنیا نشان داده، اما از این منظر که حامل پیام اعتراضآمیز لبنانیها به اهمال سران دولت و شخصیتها و گروههای سیاسی در تعامل با مطالبات مشروع اقتصادی و معیشتی مردم بود، سمت و سویی داشت که بسیاری از شخصیتهای لبنانی لااقل در مواضع اعلامی خود با آن تعامل میکردند، اما طی یک هفته گذشته تلاشها برای سرنگونی دولت حریری و ورود مجدد افق سیاسی لبنان در خلأ دولت تا جایی پیش رفت که حتی شخص حریری نیز به یکی از منتقدان دولت تبدیل شد و تلاش کرد با براندازی دولت، طرح جدیدی را در میان وزرا در اندازد.
فشارهای خارجی که کشورهایی نظیر عربستان، آمریکا و فرانسه از هفته گذشته بر سعد حریری وارد میکردند، علاوه بر اینکه باعث تغییر مواضع ناگهانی برخی گروههای سیاسی از جمله ولید جنبلاط رئیس حزب سوسیالیست ترقی خواه شد، روند اعتراضات عمومی در این کشور را به سمتی ناشناخته پیش برده است، در این شرایط مردمی که مطالبه اصلاحات اقتصادی و بهبود معیشت و مبارزه با فساد را مطرح میکردند، به ناگاه خاطره ماههای قبل از انتخاب نجیب میقاتی نخستوزیر اسبق را در ذهن خود مرور کردند که قریب به دو سال کشور در اداره دولت پیشبرد امور باقی مانده بود و وزرا جز در پیشبرد فعالیتهای جاری کشور نمی توانستند در حل مسایل اساسی کشور طرح و برنامه جدی را ارائه دهند. طبعا تکرار این روند بر خلاف مطالبات و اعتراضات مردمی است.
گرچه گروههای سیاسی لبنان بعد از استعفای حریری ابراز امیدواری کردهاند که استعفای دولت مقدمهای برای تشکیل دولت تکنوکرات در این کشور باشد، اما شاخصها و دستور العملهای خارجی حاکی از آن است که روند تشکیل دولت آینده نیز با ابهامات زیادی مواجه خواهد بود. پایتختهایی نظیر ریاض و واشنگتن امیدوار هستند بتوانند شخصی را به نخستوزیری انتخاب کنند که بیش از سعد حریری به آنها تعلق خاطر داشته باشد و جریانهای حامی محور مقاومت قطعا زیر بار چنین گزینههایی نخواهند رفت. به این ترتیب حتی اگر فرض کنیم که موانع در انتخاب نخستوزیر آینده از بین برود و خود سعد حریری یا فرد دیگری مأمور تشکیل کابینه شود، رایزنیها برای تعیین سهمیههای وزارتی و انتخاب افراد مختلف در وزارتخانهها نیز پیچیدگیهای خاص خود را خواهد داشت.
تمامی این ابهامات باعث شده عبدالباری عطوان تحلیلگر مسایل بینالمللی تحولات لبنان را به دهانه یک آتشفشان تشبیه کند و بگوید که «برخی گروههای داخلی و قدرتهای منطقهای و بینالمللی خواستار امنیت و ثبات لبنان نیستند، بلکه مشخصا حزبالله را هدف قرار دادهاند، چرا که حزب الله یک قدرت سیاسی و نظامی تأثیرگذار در تحولات عربی است و تهدیدی برای رژیم صهیونیستی و طرحهای آمریکا در منطقه به شمار میآید.»
در این میان حزب الله به عنوان یک جریان ملیگرای مذهبی که اولویت اصلی خود را مبارزه با چالشهای داخلی و بینالمللی لبنان قرار داده، تلاش خود را به کار گرفت تا مانع از استعفای سعد حریری شود، اما این تلاشها فایدهای نداشت و حریری تصمیم خود را گرفته بود. روزنامه الاخبار لبنان در این رابطه نوشت که حاج حسین خلیل معاون دبیرکل حزب الله لبنان در نشستی که دو شب پیش با سعد حریری داشت، تلاش کرد وی را به عدم استعفا و انجام اصلاحات ریشهای در دولت تحت حاکمیت خود قانع کند، اما دلایل قانع کننده وی در دور نگه داشتن لبنان از خلأ حاکمیت، قدرتی معادل فشارهای خارجی نداشت تا حریری را از تصمیم خود منصرف سازد.
بر کسی پوسیده نیست که اولویتهای درجه بندی شده آمریکا و عربستان و از پس آنها رژیم صهیونیستی در لبنان ایجاد جنگ داخلی در این کشور و فرسایش توان داخلی یکی دیگر از کشورهای منطقه است که قدرت بازدارندگی بالایی را در برابر رژیم صهیونیستی ایجاد کرده است. آنها در درجه اول به دنبال ایجاد جنگ داخلی در کشور هستند تا بتوانند به صورت حداکثری توان جریانهای مقاومت لبنان را به فرسایش بکشانند و اگر در این کار موفق نبودند، نفوذ حزب الله را در دولت آینده کاهش دهند. آنها به این ترتیب میکوشند تا حزب الله را به پروندههای داخلی مشغول کنند و آنها را از توجه به اولویتهای منطقهای بازدارند و مانعی در برابر افزایش توان بازدارندگی حزب الله در برابر تجاوزهای تلآویو ایجاد کنند.
در همین راستا روزنامه صهیونیستی اسرائیل الیوم از همان روز اول استعفای سعد حریری وارد خط مداخله در تعاملات سیاسی لبنان شد و نوشت که اسرائیل این پیام را طی روزهای گذشته به دنیا مخابره کرده که حل و فصل سیاسی بحران در لبنان باید با از بین بردن پروژههای موشکهای دقیق حزبالله همراه باشد. بر اساس اعلام این روزنامه صهیونیستی، وزارت خارجه اسرائیل به طرفهای بینالملی از جمله مقامات آمریکایی و فرانسوی ابلاغ کرده که هر کشوری که سعی در کمک به لبنان و تشکیل دولت کند، باید از دولت آینده تعهد بگیرد که ضد پروژههای موشکی حزبالله وارد عمل شود. این موضوع را شبکه 12 تلویزیون رژیم صهیونیستی نیز اعلام کرده و افزود که دولت آینده باید تاثیر حزب الله در عرصه داخلی لبنان را کاهش دهد.
ملاحظات نخبگان و افکار عمومی در آتشفشان التهابات لبنان
گرچه برخی از مقامات سیاسی لبنان نظیر میشل عون رئیس جمهور و نبیه بری رئیس پارلمان این کشور تلاش زیادی برای تلطیف فضای عمومی جامعه و جلوگیری از سوء استفاده از اعتراضات مردمی داشتند، اما تاثیرات منفی برخی نخبگان سیاسی لبنان فضای امنیتی این کشور را به سمت التهاب بیشتر سوق میدهد. جریانهای غربگرای لبنانی و بویژه شخص سعد حریری باید بدانند که مسئول عواقب ناشی از عدم کنترل فضای امنیتی موجود در کشور هستند. دولت لبنان به جای استعفا و فرار از مسئولیت میبایست پاسخ سوالهای افکار عمومی را میداد، اما در این شرایط که دولت استعفا کرده، این جریانها بدانند که از یک سو باید جلوی التهاب بیشتر افکار عمومی را بگیرند و از سوی دیگر تلاش خود را برای تشکیل هر چه سریعتر دولت تکنوکرات در لبنان به کار گیرند.
در این میان رئیس جمهور لبنان به عنوان یکی از محورهای ثبات ساز و نجات بخش به ویژه در تعیین دولتی توانمند، کارآمد و مقتدر برای حل مشکلات مردم لبنان و عبور از بحران در شرایط کنونی، نقش و جایگاه ویژهای خواهد داشت. وی در همین راستا اخیرا طرحی با محوریت گفتگو میان مجموعه احزاب و گروهها برای حل و فصل منازعات و برون رفت از شرایط فعلی مطرح کرده بود که البته با استقبال سرد گروههای غربگرای لبنانی مواجه شد. البته گروههای مزبور باید بدانند که اگر فضای امنیتی لبنان با التهاب بیشتری همراه شود، کشور به سمت و سویی خواهد رفت که تمامی این گروهها بازنده خواهند بود و برنده اصلی این روند رژیمهایی هستند که در طرحهای رسمی خود به دنبال تجزیه تمامی کشورهای منطقه خاورمیانه برآمدهاند.
مردم لبنان و اعتراض کنندگان نیز باید خط خود را از آشوبطلبان و بد اندیشان جدا کنند و از انجام اقدامات مخل نظم و امنیت عمومی و همچنین وارد کردن خسارت به اموال عمومی و دولتی دوری کنند و مقابله جدی با آشوبگران را به یکی از مطالبات اصلی خود تبدیل کنند. در همین راستا ارتش و نیروهای امنیتی نیز باید به صورت فعال وارد عرصه شوند و مسیر آشوب طلبان و کسانی که به دنبال هرج و مرج و ناامنی در کشور هستند را ببندند. گروههای مختلف لبنانی باید بدانند که منطقه در دوره نقاهت پس از ریشه کن کردن سرطان داعش و تعدادی دیگر از گروههای تروریستی قرار دارد و هنوز بخش قابل توجهی از گروهکهای خفته در کشورهای مختلف حضور دارند. ایجاد فضای ناامنی و هرج و مرج در این شرایط می تواند مقصد بسیاری از این عناصر را به سمت لبنان تغییر دهد. این همان چیزی است که برخی دولتهای غربی به دنبال آن هستند تا مانع از عزیمت اتباع تروریست خود به کشورهای مقصد شوند.