آقای زاکانی! فریاد اصولگرایی تان را شنیدیم، عملتان کجاست؟
چرا همان موقع که کنه و ذات احمدی نژاد مشخص شد و آقای زاکانی از برنامه های خاص او که هیچ ربطی هم به ریاست جمهوری ندارد خبر دار شد، صف خود را از او جدا نکرد؟ و چرا حال که احمدی نژاد از دولت افتاده وی روزه سکوت خود را شکسته است؟ آن هم درباره مسئله ای به این مهمی(خبرگان رهبری) که می تواند نشان از بسیاری از مسائل و تفکرات و نحوه رفتار دولت در این مدت باشد.
عصر خبر – اصولگرایی چنان که از واژه و ریشه اش پیداست، پایبندی به ارزش های اسلامی و انقلابی و انسانی است و کسی می تواند خود را اصواگرا بداند که نشان داده باشد بر این اصول واقعاً پایدار بوده است. به عبارتی دیگر اهمیت این اصول و ارزش های بیش از منافع فردی، گروهی و سیاسی است وگرنه هرکسی می تواند مدعی اصولگرایی باشد.
با چنین معیاری میتوان تشخیص داد که مدعیان اصولگرایی تا چه میزان بر عهد خود پایبند بوده اند و تا چه اندازه اصولگرا؟!
آن طور که خبرگزاری مهر نوشته است « علیرضا زاکانی دبیر کل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی در چهاردهمین نشست اتحادیه انجمن اسلامی دانشجویان مستقل سراسر کشور که امروز دوشنبه در دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد گفت: خرداد 85 احمدی نژاد به من گفت بیا داخل دولت و با ما کارهای سیاسی انجام بده، من از او پرسیدم با پذیرش این مسئولیت در نهایت چه خواهیم کرد؟ احمدی نژاد به من گفت بیا دست به دست هم دهیم و خبرگان رهبری را عوض کنیم و پیرمردها را برده و بجای آن جوانان را بیاوریم، اما رئیس جمهور بعد از هفت هشت ماه خدمت چه کارش با خبرگان رهبری است؟
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی افزود: زمانی که من این مسئولیت را قبول نکردم احمدی نژاد به من گفت تو آدم چه کسی هستی که این گونه بر مواضعت پافشاری می کنی و من گفتم من یک بچه بسیجی هستم. »
البته نگارنده مهارت نیت خوانی ندارد و بر اساس عملکرد آشکار و نه اطلاعات محرمانه این سوال را مطرح می کند که چرا “برادر زاکانی” در طول 8 سال فعالیت آقای احمدی نژاد -که این روزها باید او را رئیس جمهور سابق خواند- روزه سکوت گرفته بود.
چرا همان موقع که کنه و ذات احمدی نژاد مشخص شد و آقای زاکانی از برنامه های خاص او که هیچ ربطی هم به ریاست جمهوری ندارد خبر دار شد، صف خود را از او جدا نکرد؟ و چرا حال که احمدی نژاد از دولت افتاده وی روزه سکوت خود را شکسته است؟ آن هم درباره مسئله ای به این مهمی(خبرگان رهبری) که می تواند نشان از بسیاری از مسائل و تفکرات و نحوه رفتار دولت در این مدت باشد.
البته حمایت برادر زاکانی از احمدی نژاد و بر کسی پوشیده نیست و با یک
جستجوی کوچک قابل مشاهده است مانند این جمله وی که در سال 88 پیش از
انتخابات در حمایت از کاندیداتوری احمدی نژاد اعلام کرده بود: «ما بر اساس
منطق و استدلال به احمدی نژاد رسیده ایم و این چیزی نیست که به نوعی بخواهد
تحت الشعاع حضور دیگران قرار بگیرد. » و حال باید دید و پرسید آقای زاکانی
شما این ها را می دانستید و از وی حمایت می کردید؟
مردم می خواهند بدانند چرا در طول 8 سال گذشته جناب آقای زاکانی و همفکرانش در برابر اشتباهات آشکار دولت که هزینه های فراوان و بعضا غیرقابل جبران بر کشور وارد کرده است سکوت کردند، حال بگذریم از همراهی همه جانبه برادران اصولگرا با احمدی نژادی که زمانی قبله آمال شان بود و اینک در تبری جستن از او بر یکدیگر سبقت می گیرند؟
اگر مدعیان اصولگرایی بر عهد خود پایبند بودند و در مقابل رفتارهای خلاف قانون محمود احمدی نژاد سکوت نمی کردند آیا اوضاع کشور و حال مردم بهتر از این شرایط فعلی نبود؟
سوال این است، آیا برادر زاکانی «امر به معروف و نهر از منکر» را فقط در رعایت هنجارها و ارزش ها توسط مردم و اصلاح طلبان واجب می داند و برای اصولگرایان و دوستان حرام می شمارد؟
نقد احمدی نژاد افتاده از اسب قدرت، هنری نیست که بتوان بدان بالید ؛ اگر همین حرف ها را در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد می گفتند قابل توجه بود و الّا چه سود از نوشداروی بعد از سهراب؟!