لزوم آراستگی مجالس عزاداری به اخلاق اسلامی در کلام امام خمینی(+ عكس)
ما از این اجتماعات استفاده میکنیم. ما از آن «الله اکبر»ها، ملت ما از آن «الله اکبر»ها استفاده کرد. آن «الله اکبر»ها را باید حفظ بکنیم. این مظاهر و شعائر و اموری که در اسلام در آن سفارش شده باید فکر کنید که اینها یک مسئله سطحی نبوده است که میخواستند جمع بشوند و گریه کنند، خیر.
عصر خبر: بار دیگر در آستانه حلول محرمالحرام و برپایی مجالس عزاداری برای حضرت اباعبداللهالحسین علیهالسلام و یاران شهیدش که حماسهسازان عاشورا میباشند قرار گرفتهایم. حماسه تاریخساز کربلا، در بطن پُربار خود حیاتبخش، طاغوتشکن و فراهم آورنده زمینه قیام مظلومان علیه مستبدان و مستکبران بوده و خواهد بود. امام خمینی رضواناللهتعالیعلیه اهمیت ویژهای برای برپایی مجالس عزاداری و سوگواری برای حماسهسازان عاشورا بخصوص حضرت امام حسین علیهالسلام قائل بودند و این اهمیت یادآور تعابیری است که از پیامبر گرامی اسلام و ائمه اطهار علیهمالسلام درباره سرور و سالار شهیدان برجای مانده است. تعابیری مانند «زینت آسمانها و زمین»، «چراغ هدایت» و «کشتی نجات» بر زبان مبارک رسول گرامی اسلام درباره امام حسین علیهالسلام جاری شده و یا اینکه فرمودند: «اِنَّ لِلْحُسَیْنِ فِی بَوَاطِنِ الْمُوْمِنِینَ مُحِبَهً مَکْتُونَه» در دل انسانهای مومن، عشق به امام حسین علیهالسلام نهفته است. در این جمله علاوه بر عظمت مقام امام حسین علیهالسلام، نکته ظریف دیگری مشاهده میشود و آن اینست که محبت به حسین(ع) از نشانههای اشخاص مومن است، ایمانی که زمینهساز هدایت و حرکت در مسیر صحیح اسلامی برای رسیدن به مکارم اخلاق میباشد. خصلتی که پیامبر گرامی اسلام فلسفه بعثت خویش را رسیدن به این هدف غائی برشمردهاند.به گزارش پايگاه اطلاع رساني آستان، امام خمینی رضواناللهتعالیعلیه نیز به عنوان یکی از شاگردان برجسته مکتب رسول گرامی اسلام، در هر موضوعی اخلاق اسلامی و تهذیب نفس را لازمه ورود به آن میدانستند و به کرات مساله اخلاق را گوشزد مینمودند. ایشان حتی در برپا داشتن مجالس عزاداری و سوگواری امام حسین علیهالسلام نیز تاکید داشتند که روحانیون، خطبا و گویندگان این مجالس باید خودشان را تهذیب کنند و با اخلاق اسلامی تطبیق بدهند و اگر – خدای نخواسته – در بین آنها افرادی پیدا بشوند که فساد اخلاق دارند، باید رفتار خودشان را تعدیل کنند و موافق اسلام تطبیق بدهند تا حرفهایشان در مردم تاثیر کند، چرا که گویندهای که خودش آلوده باشد، نمیتواند با گفتار خویش از آلودگی دیگران جلوگیری نماید.آنچه پیش رو دارید، گزیده از سخنان عارف بزرگ معاصر و معلم اخلاق برجسته حضرت امام خمینی در این زمینه است که شما را به مطالعه آن دعوت مینماییم.**** زنده نگهداشتن محرّم و ذکر مصائب اهل بیت(ع)باید ماها و شماها در گفتاری که داریم و خصوصاً در این ماه محرّم و صفر، که ماه برکات اسلامی است و ماه زنده ماندن اسلام است، باید ما محرّم و صفر را زنده نگه داریم به ذکر مصائب اهل بیت – علیهم السلام – که با ذکر مصائب اهل بیت – علیهم السلام – زنده مانده است این مذهب تا حالا؛ با همان وضع سنتی، با همان وضع مرثیه سرایی و روضه خوانی. شیاطین به گوش شما نگویند که ما انقلاب کردیم، حالا باید همان مسائل انقلاب را بگوییم و مسائلی که در سابق بود حالا دیگر منسی باید بشود؛ خیر..ما باید حافظ این سنتهای اسلامی، حافظ این دستجات مبارک اسلامی که در عاشورا، در محرّم و صفر، در مواقع مقتضی به راه میافتند، [باشیم؛] تاکید کنیم که بیشتر دنبالش باشند. محرّم و صفر است که اسلام را نگه داشته است. فداکاری سیدالشهدا – سلامالله علیه – است که اسلام را برای ما زنده نگه داشته است؛ زنده نگه داشتن عاشورا با همان وضع سنتی خودش از طرف روحانیون، از طرف خطبا، با همان وضع سابق و از طرف تودههای مردم با همان ترتیب سابق که دستجات معظم و منظم، دستجات عزاداری به عنوان عزاداری راه میافتاد. باید بدانید که اگر بخواهید نهضت شما محفوظ بماند، باید این سنتها را حفظ کنید. البته اگر یک چیزهای ناروایی بوده است سابق و دست اشخاص بیاطلاع از مسائل اسلام بوده، آنها باید یک قدری تصفیه بشود، لکن عزاداری به همان قوّت خودش باید باقی بماند و گویندگان پس از اینکه مسائل روز را گفتند، روضه را همانطور که سابق میخواندند و مرثیه را همانطور که سابق میخواندند، بخوانند و مردم را مهیا کنند برای فداکاری.این خون سیدالشهداست که خونهای همه ملتهای اسلامی را به جوش میآورد و این دسته جات عزیز عاشوراست که مردم را به هیجان میآورد و برای اسلام و برای حفظ مقاصد اسلامی مهیا میکند. در این امر، سستی نباید کرد. البته باید مسائل روز گفته بشود.باید در همه منابر به این جوانهایی که گول خوردهاند – از این منافقین و امثال آنها – نصیحت بشود، دعوت به حق بشود. باید آنها را فهماند که اینهایی که شما را دعوت میکنند که به ضد جمهوری اسلامی قیام کنید، اینها با اسلام بَدند؛ با اسم اسلام، میخواهند اسلام را از بین ببرند. اینها یک روز با مقاصد اسلامی همراه نبودهاند. اینها نهج البلاغه و قرآن را اسباب دست قرار دادند؛ برای اینکه نهج البلاغه و قرآن را از بین ببرند. و این جوانهای بیاطلاع، این دخترهای بیاطلاع، این پسرهای بیاطلاع [که] دستخوش این تبلیغات سوء اینها شدهاند و در مقابل ملت ایستادهاند و در مقابل ملت میخواهند کاری انجام بدهند، حالا باید بفهمند اینها که نمیتوانند کاری انجام بدهند.اگر بیایند در خیابانها و بخواهند شلوغ بکنند، همان خود مردم آنها را تربیت میکنند.قوای نظامی و انتظامی قدرتمندند و جلوی اینها را میگیرند. شما بچهها و جوانها، چرا خون خودتان را به هدر میدهید؟ شما برگردید به اسلام، رها کنید این اشخاصی که شما را اغوا میکنند و بیایید توبه کنید، قبل از اینکه در صحنه گرفتار بشوید که آن وقت مشکل است.آقایان در مجالس اینها را دعوت کنند. ما میل نداریم که جوانهایی که باید برای کشور خودشان خدمت کنند، در خدمت امریکا باشند، به وسیله این اشخاصی که به اسم اسلام میخواهند اسلام را از بین ببرند. بالاخره، باید شماها که دعوت کردید تاکنون مردم را به اسلام و اسلامیت و به فضایل اخلاقی، امروز هم همت بگمارید که بیشتر دعوت کنید؛ هم مسائل روز را برای مردم بگویید و هم مفاسدی که مترتب بر فعل این گروهکها هست که میخواهند این جمهوری را به هم بزنند به نفع امریکا یا به نفع شوروی – اینها را تنبه بدهید به مردم – و هم جنبههای اخلاقی را. و من این جهت را باید عرض کنم که کسانی که به این پُست بسیار مهم گماشته شدهاند و خودشان داوطلب آمدهاند و وارد در سنخ روحانیون و خطبا شدهاند، باید خودشان را تهذیب کنند و خودشان را با اخلاق اسلامی تطبیق بدهند؛ عامل به احکام اسلام باشند.فساد اخلاقی – خدای نخواسته – مبادا در بین آنها [باشد؛] یکی – دوتایی [اگر] پیدا بشود که فساد اخلاق دارند، باید اخلاق خودشان را، اعمال خودشان را، کردار خودشان را، رفتار خودشان را تعدیل کنند و موافق اسلام تطبیق بدهند تا حرفهایشان در مردم تاثیر کند. اگر – خدای نخواسته – یک گویندهای خودش آلوده باشد، نمیتواند با گفتار خودش، دیگران را از آلودگی جلوگیری کند. اول باید خودمان را اصلاح کنیم و کوشش کنیم که ان شاء الله، خودمان اصلاح بشویم و مردم را اصلاح کنیم. این طایفه باید در منابر، در مساجد و هر جایی که مقتضی است، با مردم صحبت کنند و علاوه بر اینکه مسائل روز را میگویند، مسائل اخلاقی و مسائل اعتقادی و این مسائل تهذیب نفس را به مردم بگویند و مردم را هدایت کنند و مردم را به این مسائل اسلامی آشنا کنند و در آخر منبر روضه را بخوانند و زیاد بخوانند؛ دو کلمه نباشد. همان طوری که در سابق عمل میشد، روضه خوانی بشود، مرثیه گفته بشود، شعر و نثر در فضایل اهل بیت و در مصائب آنها گفته بشود تا این مردم مهیا باشند؛ در صحنه باشند، بدانند که ائمه ما تمام عمرشان را صرف برای ترویج اسلام کردند، اگر آنها یک سازش میخواستند بکنند، همه جهات مادی برایشان مهیا بود، لکن خودشان را فدای اسلام کردند و با ستمکاران سازش نکردند.باید مردم را آشنا کنید به وظایف خودشان. و از مردم هم تقاضا میشود که راهپیماییها به عنوان راهپیمایی نباشد، به عنوان دستجات باشد. همان دستجات سنتی با حفظ جهات شرعی اسلامی. و عاشورا را زنده نگه دارید که با نگه داشتن عاشورا کشور شما آسیب نخواهد دید. شما گویندگان نقش مهمی در این باب دارید و مسئولیت بزرگی هم دارید؛ چنانچه تمام علما، هم نقش بزرگ دارند، هم مسئولیت بزرگ. هرکس به اندازه خودش مسئولیت دارد. (صحیفه امام، ج15، صص330 تا 333)* اگر ما بفهمیم که این اجتماعات چه فوایدی دارد و اگر بفهمیم که اجتماعاتی که اسلام برای ما دستور داده و فراهم کرده است، چه مسائل سیاسی را حل میکند، چه گرفتاریها را حل میکند، اینطور بیحال نبودیم که مساجدمان مرکز بشود برای چند نفر پیرزن و پیرمرد. وقتی جماعت برود و اشخاص موثر بروند، مردم بروند، همه بروند آنجا مجتمع بشوندو در آنجا خطیب برایشان مسائل روز را بگوید و مسائلی که، مشکلاتی که دارند بکوید، این حل میکند مطالب را. همین ماه محرم و ماه رمضان، محرم و صفر و ماه رمضان آنقدر برکاتی که بر این سه ماه مرتب است، نمیشود انسان احصا کند. این اجتماع عاشورا و این برگزاری عزای شهید، بزرگتر شهید عالَم، این آنقدر برکات دارد.همان وقتی هم که این مسائل سیاسی در آن طرح نمیشد، آنقدر برکات داشت برای ملتها که قابل احصا نبود.الآن بیشتر ما احتیاج داریم به این مجالس. تو گوش شما نخوانند به اینکه این مجلسها [را] بگذاریم حالا و مجالس روضه را؛ خرجهایی که میکنیم حالا نکنیم وخرج – مثلاً – این جنگزدهها بکنیم؛ نه، مسئله اینطور نیست. خرج جنگزدهها را باید بکنیم. ملت ما باید کسانی که در جنگ آنطور لطمهها را دیدند، جوانهایی که در جنگ آنطور فداکاری میکنند، قدردانی کنند، و کسانی که از منزلهای خودشان دور شدند، باید پذیرایی از آنها بکنیم. یک وظیفه انسانی، وظیفه الهی است، نه به معنای اینکه ما حالا کارهای دیگرمان را رها کنیم، به این کار فقط بچسبیم. همه را باید ما بگیریم.امروز ما به مجالس تعزیه و روضه بیشتر احتیاج داریم از سابق. این اجتماع سرتاسری کشور، این دسته جات سرتاسری کشور، امروز دیگر یک رنگ سیاسی پیدا کرده است و حق هم همین است. اگر ما سی و چند میلیون جمعیت در این دهه محرّم، که وسیلهشان را خدا برای ما فراهم کرده است و آنقدر ائمه اطهار راجع به اینطور امور سفارش فرمودهاند و آنطور ثوابها را خدای تبارک و تعالی برایش مرتب فرموده است، اگر 35 میلیون جمعیت در این ماه محرّم، در این دهه محرّم، اجتماعات داشته باشند، خطبا هم بروند مسائل روز را برایشان بگویند و تعزیه بگویند و گریه بکنند برای سیدالشهدا، این یک شعاری است؛ یک شعار الهی است.«امروز دیگر ما انقلاب کردهایم، روضه دیگر لازم نیست» از غلطهایی است که تو دهنها انداختهاند؛ مثل این است که بگوییم امروز ما انقلاب کردهایم، دیگر لازم نیست که نماز بخوانیم. انقلاب برای این است. انقلاب کردیم که شعائر اسلام را زنده کنیم، نه انقلاب کردیم که شعایر اسلام را بمیرانیم. زنده نگه داشتن عاشورا یک مسئله بسیار مهم سیاسی – عبادی است. عزاداری کردن برای شهیدی که همه چیز را در راه اسلام داد [ه]، یک مسئله سیاسی است؛ یک مسئلهای است که در پیشبرد انقلاب اثر بسزا دارد.ما از این اجتماعات استفاده میکنیم. ما از آن «الله اکبر»ها، ملت ما از آن «الله اکبر»ها استفاده کرد. آن «الله اکبر»ها را باید حفظ بکنیم. این مظاهر و شعائر و اموری که در اسلام در آن سفارش شده باید فکر کنید که اینها یک مسئله سطحی نبوده است که میخواستند جمع بشوند و گریه کنند، خیر.ما ملت گریه سیاسی هستیم، ما ملتی هستیم که با همین اشکها سیل جریان میدهیم و خرد میکنیم سدهایی را که در مقابل اسلام ایستاده است. (صحیفه امام، ج13، صص325 تا 327)* این جوانهای ما که بحمدالله، مسلمند و فعّال، باید توجه بکنند به اینکه هر یک از این شعائر اسلامی چه چیزی دارد که اینها با آن مخالفند. چی زیر سر عمامه است که اینها مخالفند و چی زیر سر مجالس عزاست که اینها با آن مخالفند. از این، چه چیزی میآید از مجالس عزا، هماهنگ کردن همه ملت. همه ملت در یک روزی از منزلها بیرون میریزند و فریاد میزنند. اگر یک وقتی اینها فکر این را کردهاند، اگر یک وقتی خطبایی که در بین اینها هستند و علمایی که در بین اینها هستند، با هم قرار دادند که در این روز، اینها را منسجم بر ضد یک قدرتی بکنند، چه خواهد شد؟ اینها از این میترسند. با گریه، شما هی بنشینید گریه کنید، اما نفت را به ما بدهید، ما اشکال نداریم! هی مجلس بگیرید، با ما مخالفت نکنید، اشکال ندارد!اینها از این مجالس، از آن جنبه سیاسیاش میترسند. امروز هم مجالس ما تحوّل درش پیدا شده است؛ مثل سابق نیست، متحول شده است. همه افراد ملت ما، مجالس ما متحول شده است. لکن گمان نکنند آنهایی که جنبههای سیاسی به نظرشان دارند و مثلاً روشنفکر هستند، به نظرشان که مجالس گریه دیگر چیزی نیست. همین گریههاست که کارها را پیش برده، همین اجتماعات است که مردم را بیدار میکند. (صحیفه امام، ج13، ص328)* این به آن معنا نیست که ما در آن مسئلهای که همه با هم باید مجتمع بشویم برای کوبیدن ابرقدرتها، از آن مسئله دست برداریم و برویم این کار را بکنیم. نخیر، هر دو را باید بکنیم. مجالس سرجای خودش باید باشد و مجالس عزا باید باشد و اهل منبر باید این شهادت امام حسین – سلامالله علیه – را زنده نگه دارند و ملت باید با همه قدرت این شعائر اسلامی را، خصوصاً این را، زنده نگه دارند. با زنده نگه داشتن او، اسلام زنده میشود: انا مِنْ حُسَین(1) که روایت شده است که پیغمبر فرموده است، این معنایش، معنا این است که حسین مال من است و من هم از او زنده میشوم. از او [نقل] شده است.اینهمه برکات از شهادت ایشان است، با اینکه دشمن میخواست آثار را از بین ببرد؛ آنها درصدد بودند که اصل بنی هاشمی در کار نباشد. «لَعِبَت هاشمُ بالکذا»(2) این حرف بود. آنها میخواستند اصل اسلام را ببرند و یک مملکت عربی درست کنند و این کارشان اسباب این شد که عرب و عجم و همه، همه مسلمین توجه پیدا کردند که نه، قضیه، قضیه عربیت و عجمیت و فارسیت و اینها نیست، قضیه خدا و اسلام است.این مجالس را حفظ کنید. همه مجالسی که اجتماعات دینی است، اجتماعات اسلامی است، اینها اسلام را در قلوب ما زنده نگه میدارد. جماعات را حفظ کنید. جمعه را حفظ کنید. اعیاد اسلامی را، شعایری که در آن هست، حفظ کنید و مجالس عزا را با همان شکوهی که پیشتر انجام میگرفت و بیشتر از او، حفظ کنید و اهل منبر – ایدهمالله تعالی – کوشش کنند در اینکه مردم را سوق بدهند به مسائل اسلامی و مسائل سیاسی – اسلامی. مسائل اجتماعی – اسلامی و روضه را دست از آن برندارید که ما با روضه زنده هستیم. (صحیفه امام، ج13، ص330)———————1- حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: «حُسَینٌ مِنّی وَ انَا مِن حُسَین» حسین از من است و من از حسینم. بحار الانوار، ج 43، ص 261، ح 1.2- اصل این بیت چنین است:لَعِبَت هاشِم بالمُلکِ فلاخبرٌ جاءَ و لا وحی نزَل.یعنی آل هاشم با سلطنت و ملک بازی کردند و نه خبری از غیب آمد و نه وحی نازل شد. سیره ابن هشام، ج 3، ص 143 و 144.* ما باید حافظ این سنتهای اسلامی، حافظ این دستجات مبارک اسلامی که در عاشورا، در محرّم و صفر، در مواقع مقتضی به راه میافتند، باشیم* باید بدانید که اگر بخواهید نهضت شما محفوظ بماند، باید این سنتها را حفظ کنید. البته اگر یک چیزهای ناروایی بوده است سابق و دست اشخاص بیاطلاع از مسائل اسلام بوده، آنها باید یک قدری تصفیه بشود* این خون سیدالشهداست که خونهای همه ملتهای اسلامی را به جوش میآورد و این دسته جات عزیز عاشوراست که مردم را به هیجان میآورد و برای اسلام و برای حفظ مقاصد اسلامی مهیا میکند* فساد اخلاقی – خدای نخواسته – مبادا در بین آنها باشد؛ یکی – دوتایی اگر پیدا بشود که فساد اخلاق دارند، باید اخلاق خودشان را، اعمال خودشان را، کردار خودشان را، رفتار خودشان را تعدیل کنند و موافق اسلام تطبیق بدهند تا حرفهایشان در مردم تاثیر کند. اگر – خدای نخواسته – یک گویندهای خودش آلوده باشد، نمیتواند با گفتار خودش، دیگران را از آلودگی جلوگیری کند
منبع: جمهوري اسلامي