تعالی طلبی ملّت ايران
هر کمبود یا قصوری حتما نیازمند جبران است، اما تعالی طلبی ملت ایران موضوع ِ تازه ای نیست، خوب است برخی تاریخ کشورمان را ورق بزنند و ببینند که چگونه در بزنگاه ها و بحرانهای سیاسی - اجتماعی، آحاد ملت به میدان آمده و از حقانیّت،کیان، آئین و حقوق خود پاسداری جانانه کرده است.
عصر خبر– دکتر حمید هنرجو : طاقت نیاوردم تا ۲۸ آبان که سالروز شهادت بابک نوری است، صبر کنم و ذکر خیر این جوان عاشق و مدافع حرم را بهانه طرح نکته ای قرار دادم.
بیان مطالبات اقتصادی مردم که غالبا در چهارچوب قانون صورت می گیرد [امیدوارم رسانه های رسمی کشور از جمله رسانه ملی، راه را بازتر کنند تا این مطالبات مردمی با ساز و کار ِ اخلاقی و اصلاح گرایانه در مدیریت کشور بیشتر و بهتر شنیده شود] و انتقادات به حق شهروندان از تبعیض ها، سوء مدیریت های اقتصادی و بداخلاقی های اجتماعی سوء برداشتی را در شبکه ذهنی و زبانی برخی قدرت های خارجی و رسانه هایشان رقم زده که صرفا دغدغه نسل و زمانه ما شکم سیری و خداحافظی با ارزشهای انسانی و معنوی در مسیر هر نوع کمال جویی است.
آزادی، عدالت اجتماعی، صُلح، حق باوری، انصاف، پیشرفت، کرامت انسانی، دفاع از مظلوم، مبارزه با فساد [در همه ابعاد]،امنیت، اخلاق و … مفاهیمی عمیق اند که ملّت ایران برای آنها جنگیده و جان داده، و البته جنگ، فقط به معنای خونریزی و ایجاد التهاب در جامعه یا اعزام نیروی جنگی به مرزها نیست.
هر کمبود یا قصوری حتما نیازمند جبران است، اما تعالی طلبی ملت ایران موضوع ِ تازه ای نیست، خوب است برخی تاریخ کشورمان را ورق بزنند و ببینند که چگونه در بزنگاه ها و بحرانهای سیاسی – اجتماعی، آحاد ملت به میدان آمده و از حقانیّت،کیان، آئین و حقوق خود پاسداری جانانه کرده است.
اگر جوانان ایرانی صرفا دغدغه شکم سیری داشتند و شرافت انسان و حقوق بشر برایشان اهمیت نداشت، هیچگاه “بابک نوری” و ده ها جوان در عرصه های گوناگون دیگر را شاهد نبودیم، متقابلا آسیب ها، ناکارآمدی ها و غفلت ها هم هست و حرکت جهادی و نیروهای دلسوز و از متن مردم برای مبارزه و رفع شان ضروری است : ضایعه مهاجرت مغزها و اندیشه ها، گرانی ها، بیکاری ِ نیروهایی که می توانند به مردم خدمت کنند اما مجال پیدا نمی کنند، ترویج تعمدی سطحی نگریها و تفکر پوچ گرا در جامعه، غفلت از مشکلات اساسی و…
خلاصه اش اینکه وقتی ایرانی ِ شرافتمند احساس کند چشم طمع کسی یا کسانی به مرزهای فکری، اخلاقی و جغرافیایی اش دوخته شده، از درون می جوشد، می خروشد و حیرت آفرین می شود، دنیا ایران را هنوز نمی شناسد!