قابی ماندگار از جنس زنان وطن/ رد پای بانوان موفق بر سکوی افتخار آفرینی
افتخار آفرینی بانوان وطن در این سال ها آنقدر به اوج رسیده که هر غیرممکنی را ممکن کرده است.
به گزارش خبرنگار حوزه رفاه و تعاون گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، صبح یک روز سرد زمستانی که آفتاب از دل آسمان خودنمایی می کرد و سوز سرما را به جان می خرید، در یکی از پارک های پایتخت با یکدیگر قرار ملاقات داشتیم.
شاید در نگاه اول برای اغلب افرادی که او را می دیدند و با او در رابطه با شغلش هم صحبت می شدند تعجب آور بود، اما او به عشق کارش قدم در مسیری گذاشته بود که تمام قد از آن دفاع می کرد و برای آن جان می داد.
دختری جوان که سابقه فعالیتش در سازمان آتش نشانی کلانشهر تهران به بیش از یک دهه می رسید و در هر جمله ای که بیان می کرد به وضوح ردّی از شغلش مشهود بود به طوری که خود را این طور معرفی کرد: ” ندا نوروزی کارشناس آتش نشانی شهر تهران هستم و اینجا پارکیه که من تقریبا از نوجوونی برای تفریح و کلاسای آموزشیم میومدم و در حال حاضر هم, چند قدمی محل کارم هستش. “
آتش نشانی نخوانده بود اما عشق به این کار, او را ترغیب کرده بود که دل به آتش بزند و آتش به اختیار فعالیت کند تا جایی که در ادامه صحبت هایش تاکید کرد: ” فارغ التحصیل کارشناسی ارشد روانشناسی شخصیت هستم و در حقیقت حوزه تحصیلاتی من آتش نشانی نبود اما سال ۸۸ بود که سازمان آتش نشانی فراخوانی برای جذب خانم ها داد که اگرچه روحیه عاطفی و احساساتی داشتم اما تا حد زیادی فعالیت آتش نشانی به روحیه ام می خورد و به خاطر همین این کار رو دنبال کردم و از اون زمان تا الان حدود ۱۲ ساله که تقریبا تو سازمان آتش نشانی فعالیت می کنم. “
وی ادامه داد: ” هر سال, تو سازمان آتش نشانی, از خانمها پایش عملی و تئوری گرفته میشه و در تمامی این سالها تونستیم در این مسیر به عنوان کارشناس آتش نشانی خانم فعالیت جدی داشته باشیم. “
نوروزی گفت: ” بعد از گذروندن دوره ها, از یه سالی به بعد که ما به عنوان مربی سطح B شناخته شدیم به طور نیمه عملیاتی فعالیت کردیم و با توجه به این که تو بعضی از مکانها و موقعیتها خانمها استقرار دارند, اگه تو اون محل و موقعیت, اتفاقی رخ بده ما برای نجات اقدام میکنیم و البته تعدادی از خانمها هم تو بخش اپراتور سازمان آتش نشانی پاسخگوی سوالای مردم هستن و اگه نیاز به اعزام باشه به اون محل اعزام میشن، اما معمولا تو این زمینه آقایون فعالیت می کنن. “
این کارشناس آتش نشانی در رابطه با علاقه به کار آتش نشانی تصریح کرد: ” یه باور عمومی وجود داره که آتش نشانی به عنوان شغلی مردونه شناخته شده و به خاطر همین موضوع, خانمی که وارد این حیطه میشه باید هم از لحاظ جسمانی و هم از لحاظ تئوری به کارش و کلیت اون واقف باشه و به صورت تخصصی کار کنه تا بتونه به درستی از پس این کار مهم بربیاد و در عین حال, افرادی هم که تو قسمت پاسخگویی هستن باید به خوبی پاسخگوی سوالای مردم و عاشق کارشون باشن و در حقیقت, خیلی نگاه مالی به این قضیه نداشته باشن چون نمیشه روی این موضوع خیلی حساب باز کرد. “
آتش به اختیار بودن ویژگی مشترک او و تمامی همکارانش است به طوری که وی ادامه داد: ” من و همکارام واقعا با اختیار و اراده خودمون دل به کاری دادیم که عاشق اون هستیم و به خاطر همین عشق و علاقه مونه که به عنوان یه خانوم تونستیم از پس کاری بر بیاییم که آقایون فعالیت میکنن. “
این کارشناس آتش نشانی با اشاره به تفکیک کردن فعالیت های کاری و خانه داری اش افزود: ” فعالیت آتش نشانی من هیچ خللی توکار خونه ایجاد نکرده و اتفاقا برنامه ریزی من دقیقتر هم شده به طوری که تونستم تایم خونه داریمو با تایمی که تو سازمان هستم جدا کنم و به نوعی هم به عنوان یه زن خونه دار قوی و هم یه دختر شاغل کار کنم تا بتونم موفق باشم. “
وی بیان کرد: ” تو این مسیر سخت, ما کم نیاوردیم، چون از همون اول تلاشهامون رو کردیم و همه آموزشهای مربوطه رو سپری کردیم و در حقیقت، من بر این باورم افرادی موفق هستن که بتونن با امید و تلاش قدم بر دارن و نتیجه زحماتشون رو ببینن. “
این کارشناس آتش نشانی تصریح کرد: ” من قبل از آتش نشانی, ندا نوروزی شاعر روانشناس بودم و بعد از این که وارد سازمان آتش نشانی شدم به خاطر خدمتی که دارم به مردم میکنم و همچنین نوع فعالیتم که تقریبا نیمه عملیاتیه به من این امید رو داده که واقعا جسورانهتر جلو برم و برای آینده م امید داشته باشم و براش سخت تلاش کنم. “
هر انسانی در زندگی خود قهرمانی دارد و آن را به گونه ای معنا می کند که این بانوی جوان موفق هم از این قاعده مستثنی نیست به طوری که گفت: “من قهرمان زندگیم رو خودم ساختم و احساس میکنم الان میتونم خودم رو قهرمان زندگی خودم بدونم. به همین دلیل, برای زندگیم برنامه ریزی میکنم تا مسئله کارم با زندگیم قاطی نشه چون خیلیا فکر میکنن ما که تو سازمان آتش نشانی فعالیت میکنیم روحیه خشنی داریم، امّا این طور نیس. شاید تو کارمون خیلی جدی باشیم و جدی هم عمل کنیم، چون در حقیقت باید این طور باشیم، امّا زمانی که از محیط کار بیرون می آییم وارد روال زندگی معمولی خودمون میشیم که باید اون رو به خوبی مدیریت کنیم.”
وی با اشاره به سختی هایی که در این مسیر پر فراز و نشیب متحمل شده است ادامه داد: ” تو این مسیر خیلی سختی کشیدم تا به این نقطه که به عنوان آتش نشان شاعر شناخته بشم برسم و به همین دلیل, به تمامی بانوان سرزمینم توصیه میکنم که هیچ زمانی کم نیارید و یا به قدر آرزوهاتون تلاش کنید یا به قدر تلاشاتون آرزو کنید. “
این کارشناس آتش نشان از آرزوها و اهدافیش گفت و افزود: ” یکی از آرزوهام اینه که اگه قراره یه روز از این دنیا برم تو مسیر آتش نشانی و کمک به مردم باشه و با توجه به این که خیلی برای اهدافم تلاش کردم بتونم تو حیطه کاریم به موفقیتهای زیادی دست پیدا کنم.”
پس از صحبت های این بانوی جوان موفق سکانس هایی از پرواز و صحبت های نشاط جهانداری, یکی از بانوان موفق صنعت هوانوردی کشور را به خاطر آوردم که توانست به عنوان بانوی خلبان هدایت هواپیما را برعهده بگیرد.
وی گفت: ” خیلی خوشحال بودم، چون بالاخره نتیجه تلاش هام به ثمر نشست و به نظرم همه ما آدما به این دنیا اومدیم که یک کار مثبت برای همدیگه انجام بدیم. ” و او از یکی از خاطرات خود در مسیر پرواز به زیبایی یاد کرد و بیان کرد: “یکی از قشنگترین خاطرات من اینه که یه بار یه دختر بچه کوچولو با پدرش اومد تو کابین و همون موقع به پدرش گفت: ” بابا… خلبان خانومه پس منم میتونم. ” و این برای من قشنگترین اتفاقه که یه دختر بچه نه خلبان شدن بلکه هرچیزی که تو ذهنشه بدونه اگه واقعا بخواد و براش تلاش کنه میتونه انجام بده. “
در مسیر دیگری قدم گذاشتم و به ساختمانی قدیمی رسیدم که روی تابلوی نصب شده آن نوشته شده بود: ” شورای حل اختلاف ۶۱۶۱ تهران ” و مردی تقریبا میانسال، من را به اتاق ریاست هدایت کرد که بانوی موفق دیگری پشت میز آن نشسته بود و متواضعانه به استقبال من آمد و خود را این طور معرفی کرد: ” فریبا پهلوانی متولد روستای کندر کرج و دارای مدرک دکترای حقوق خصوصی, استاد دانشگاه هستم و ریاست شعبه ۶۱۶۱ شورای حل اختلاف تهران رو برعهده دارم و از سن ۱۸ سالگی، بعد از داشتن دو فرزند از صفر شروع به تحصیل کردم. “
وی در رابطه با نحوه شروع به تحصیل خود اظهار کرد: ” یه روز برای خرید به سوپرمارکت رفتم و دیدم که یه بروشوری اونجاست و از صاحب مغازه پرسیدم که این بروشور چیه؟ چون سواد خوندن و نوشتن نداشتم و ایشون گفت که تبلیغ کلاسهای نهضت سوادآموزیه و در واقع انگیزه و نقطه آغاز من از این جا بود. “
پهلوانی با اشاره به دلیل انگیزه خود برای ادامه تحصیل بیان کرد: ” با توجه به این که من دو تا بچه داشتم، وقتی پزشک دارویی برای اونها تجویز میکرد نمیتونستم فرضا آنتی بیوتیک رو از استامینوفن تشخیص بدم و این برای من انگیزه شد و احساس کردم که جزء واجبات زندگیمه که برم ادامه تحصیل بدم. “
این استاد دانشگاه گفت: ” اگرچه برای یک خانم، داشتن فرزند و اداره کردن منزل و شروع کردن به تحصیل کار دشواریه، امّا چون هدفم خیلی مهم بود این سختیها برام آسون شد و تونستم تموم سدهایی که جلوی من بود رو با هدف و تلاشی که داشتم از جلوی راهم برداشتم و به این نقطه اجتماعی رسیدم. “
وی ادامه داد: ” با توجه به این که من در روستا زندگی میکردم سختیهای زیادی را متحمل شدم، امّا نهضت سوادآموزی برای من کشتی نجات بود که تونستم از طریق آن از صفر به کرسی دانشگاه برسم و در حقیقت، تو ذهنم بود که میخوام به اوج برسم، امّا نه این قدر سریع که بتونم به این جایگاه اجتماعی دست پیدا کنم. “
این ها تنها تعدادی از بانوان موفق ایرانی هستند که در تمامی این سال ها به همگان نشان داده اند که می توان از محدودیت ها بستری برای موفقیت های هرچه بیشتر ساخت و به قدر آرزوها تلاش کرد و موفق شد.