به بهانه بازتاب سخنان رئیس مجلس درباره سرباز سیلی خورده راهور و به پستو رفتن طرح شفافیت قالیباف در «محاصره گازانبری» نمایندگان
تجربه تایید می کند، هرگاه ،محمدباقر قالیباف از «مونولوگ» به «دیالوگ»، تغییر وضعیت می دهد،بخش هایی از سخنانش جنجالی شده و به دلیل بازخوردهای منفی ، دچار دردسر می شود. تاحدی که برخی منتقدان قالیباف ، او را متخصص خودویرانگری و برانگیختن امواج سهمگین علیه خود می دانند . درست مثل روزی که ماجرای محاصره گازانبری را به زبان آورد و همان فایل صوتی ، سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ ایران را رقم زد . دوشنبه گذشته ، این فرضیه ، مهر تایید مجددی خورد.
مراسم ۱۶آذر و حضور در جمع دانشجویان، مجالی دوباره برای سخن گفتن و پاسخ گویی رییس مجلس به نقدهای رو در رو بود ، فرصتی که مطابق پیش بینی ها ، حاشیه هایی جدی درپی داشت و پاسخ های او به پرسشهای دانشجویان به موجی علیه اش بدل شد و او را به گوش رینگ فرستاد. فشاری که نمود آن در عقب نشینی و ابراز تاسف رسمی او از بخش از سخنانش بازتاب یافت و به افکارعمومی منتقل شد.
محمد باقر قالیباف ، یک روز پس از تاکید بر اینکه عنابستانی به سرباز راهور سیلی نزده ، بلکه اور هل داده است با لایو اینستاگرامی سرباز اکبریمواجه شد که از تایید سیلی خوردن خود در حکم دادگاه و نیز سیل پرفشار کاربران شبکه های اجتماعی ، مواجه شد تاحدی که ناچار مجبور به تصحیح گفته هایش و ابراز تاسف شد. اگرچه، او در صفحه اینستاگرامش توضیح داده حرفهایش درباره سرباز اکبری تقطیع شده و با کژتابی منعکس شده اما تا زمانی که مدیرانی چون او کانال های اطلاعاتی خود را محدود می کنند و گاهی این منابع اطلاع رسانی، همانند عنابستانی ، اطلاعات غلط و غیرواقعی به او می دهند ، باید نزد افکارعمومی تیزبین و شبکه های اجتماعی پرشمار و فعال که منتظر مچ گیری هستند ، آمادگی پرداخت هزینه ای گزاف را داشته باشند.
اما این تنها نکته در میان گفته های قالیباف در جمع دانشجویان نیست که قابلیت به چالش کشده شدن دارد. رئیس مجلس نکات دیگری هم گفته که در هیاهوی خبری ماجرای سرباز راهور و عنابستانی از نظرها دور ماندند.او در همین دیدار گفته:«از شروع مجلس تا امروز فقط طرح شفافیت را امضاء کرده ام.» طرحی که البته در نهایت رای هم نیاورده است.
قالیباف که خود را لیدر اصلی مجلس می داند ، به سبک روسای پیشین این قوه، از امضای متوالی طرح ها طفره می رود تا شائبه سوگیری رای نمایندگان ایجاد نشود. اما سئوال اینجاست که چرا طرح پیشنهادی سکاندار قوی ترین لابی مجلس رای نیاورده؟شاید این گذاره که «طرح شفافیت آرای نمایندگان» مانیفست لیستی بود که به نام جبهه انقلاب در سراسر کشور راهی مجلس شدند.عدم تصویب تنها طرح منقش به امضای صاحب بزرگترین لابی قدرت در صحن مجلس که صدر وعده های رای آورندگان انتخابات اسفند ۱۳۹۸ بوده نه یک برگ برنده برای قالیباف جهت طرح در دیدار دانشجویی که روایت یک ناکامی مطلق برای رئیس مجلس است.
آنچه از قالیباف به عنوان تائید نقش سهم خواهی پدرخوانده ها در لیست جبهه انقلاب طرح شده هم اگرچه می تواند به اعترافی صادقانه یاد شود اما در عمل حاکی از یک عدول از باورها و شعارهاست. اینکه آقای رئیس گروهی از اعضای فهرست را اصلح نمی دانسته اما برای ماندن در بازی، دانسته سکوت کرده است!عدولی که نهایتش می رسد به نقطه ای که مانیفست و شعار اصلی این گروه منتخب در صحن علنی رای نمی آورد .طرح هایی مثل صیانت شبکه های اجتماعی یا مقابله با حیوانات خانگی در پشت درهای بسته و جلسات غیر علنی نقد و بررسی می شوند و هر کدام اثرات روانی منفی سنگینی را بر جامعه دارند و آقای رئیس یا سکوت می کند یا ناچار است به توجیه برای کم کردن تبعات منفی طرح هایی از این دست هستند .
همانگونه که امروز منتقدان رئیس مجلس درباره دیگر وعده های اجرا نشده اش به او به درستی خرده می گیرند. از او و مدل اداره مجلسی که در این ۱۸ ماه نه قوانین راهگشایی را برای حل گره های اقتصادی مردم تصویب کرده تا اثری ملموس بر زندگی شان بگذارد .و نه به عکس سال منتهی به انتخابات ریاست جمهوری، مردم رئیس مجلس شان را در سفرهای استانی و بازدیدهای میدانی می بینیند که مثلا در فلان شهر دور افتاده کنار یک پیرزن یا پیرمرد لر، مازندرانی ، گیلانی، آذری و … ایستاده باشد به حرف زدن . به شنیدن درد دل ها و حل مشکلات مردم . انگار دیگر ای دیدارهای چهره به چهره در اولویت هایش نیستند و تاریخ مصرف شان به پایان رسیده است.
گویا ، امروز رئیس مجلس در محاصره گازانبری نمایندگانی قرار گرفته که مخالف مدیریت و اهداف او هستند یا لااقل، با فرمانده پیشین «ناجا» که اینک بر مسند ریاست قوه مقننه تکیه زده ، همسویی و همراهی لازم را ندارند. تجربه اخیر بار دیگر اثبات کرد، حامیان قالیباف و بیشتر از همه ، خود وی باید تدبیری برای این کاستی اش بیندیشند و بپذیرند ، رویکرد و منش یک فعال سیاسی ، بویژه در قامت رییس مجلس با خلقیات یک فرمانده نظامی باید متفاوت باشد، «سردار» فرمان می دهد و دیگران بی چون و چرا ، می پذیرند و اجرا می کنند اما یک فعال سیاسی و رئیس قوه ، به درجه بالایی از اقناع و ایجاد اجماع نیاز دارد ، توانمندیی که دستیابی به آن ، بیش و پیش از هرچیزی به ترک عادت مونولوگ ، پذیرش دیالوگ و تن دادن به الزامات سنگین آن ، نیاز دارد