عشق آقای تقلب به هاشمی
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:
نگاه نردبانی اصلاحطلبان به دولت روحانی
«سران جریان اصلاحطلب دولت روحانی را به منزله پلی برای عبور به قدرت میدانند».روزنامه جمهوری اسلامی در تبیین این تحلیل خود نوشت: اظهارات، اشارات و تحلیلهای سران جناح اصلاحطلب، این روزها نشان میدهد آنها دولت دکتر حسن روحانی را به منزله پلی برای عبور از شرایط کنونی جهت رسیدن به قدرت میدانند.
این روزنامه میافزاید: سران جناح اصلاحات در تشریح وضعیت دولت روحانی میگویند: «شاید بهتر باشد اصلاحطلبان، درون حاکمیت نباشند تا بتوانند خود را احیا کنند.» روزنامه متمایل به هاشمی رفسنجانی نوشت: به نظر میرسد با توجه به شرایط دشوار اقتصادی کشور، اصلاحطلبان ترجیح میدهند خود را با مشکلات این مرحله درگیر نکنند و با این تحلیل که دولت دکتر روحانی نمیتواند توفیق چندانی به دست آورد، خود را برای در دست گرفتن قدرت در انتخابات ریاستجمهوری سال 1396 آماده کنند.
در همین حال محمدرضا راهچمنی از اعضای سابق حزب همبستگی، اعلام کرد جبهه اعتدالگرایان با حضور 14 حزب و تشکل سیاسی تشکیل میشود.
دبیرکل حزب همکاری و وحدت ملی در گفتوگو با تسنیم، با بیان اینکه گفتمان اعتدال ربطی به گفتمان اصلاحطلبی ندارد بلکه اصلاحطلبی میتواند بخشی از اعتدالخواهی باشد، گفت: اعتدال یعنی اینکه از همه سلایق سیاسی که مشی معتدلی دارند، استفاده شود از این رو اعتدال شامل جناح اصلاحطلب، طیف اصولگرا و حتی نیروهایی که وابسته به این دو جناح نیستند، میشود. به عبارت دیگر اعتدال را میتوان مابین دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب تعریف کرد.
وی با اشاره به ایده تشکیل جبهه اعتدال اظهار داشت: ما به همراه آقای نوبخت دبیرکل حزب اعتدال و توسعه به دنبال تشکیل جبهه اعتدالگرایان در میان احزاب و تشکلهای سیاسی هستیم، چرا که هر جبههای باید از سوی چند حزب و تشکل تشکیل شود و افراد به تنهایی نمیتوانند جبهه تشکیل دهند، البته میتوانند مجوز حزب دریافت کنند.
وی اضافه کرد: جبهه اعتدالگرایان از مجموعه چند حزب و تشکل سیاسی که از وزارت کشور مجوز گرفتهاند، تشکیل خواهد شد.وی ادامه داد: برای تشکیل جبهه اعتدالگرایان اولین جلسه آن در دفتر آقای نوبخت برگزار و آئیننامه داخلی و منشور اولیه این جبهه تصویب و مقرر شده که در جلسات آتی درباره منشور تهیه شده، بحث و بررسی شود و انشاءالله این جبهه به زودی شکل خود را پیدا خواهد کرد.
به نظر میرسد تشکیل این جبهه نوعی اعلام استقلال از جبهه اصلاحات و مواضع قیممآبانه آنان باشد.همزمان محمدرضا تابش خواهرزاده خاتمی گفته که اصلاحطلبان برای مجلس دهم برنامه دارند.
اعتدال و افراط را ول کن پتروپارس را بچسب!
مدیرعامل اسبق شرکت نفتی پتروپارس، مدیر مسئول کیهان را سمبل افراط معرفی کرد.اکبر ترکان در مصاحبه با «آریا» (وابسته به امیر محبیان) اظهار داشت: آقای شریعتمداری سمبل افراط است ایشان نمیتواند به یکباره اعتدالی شود. آقای شریعتمداری بهتر است مسیر خودشان را ادامه بدهند چون از اول مسیرشان همین بوده است اما آقای روحانی معتدل است لذا اینکه آقای شریعتمداری براساس فکر خودش اعلام نظر کند اشکالی ندارد.
وی با الصاق خود به رئیس جمهور منتخب میگوید: فراموش نکنیم که هنوز مدت زیادی نگذشته است که جامعه ایران انتخاب خودش را ارائه کرد و اعلام کرد اگر اعتدالگرایی را قبول دارد البته دیگر افکار موجود در جامعه نیز محترم هستند اما باید بدانند مردم ایران اعتدالگرایی را انتخاب کردند.
اظهارات ترکان در اغلب رسانههای وابسته به شبکه فتنه بازتاب داشت و به نظر میرسد حلقه انحرافی جدیدی درصدد مصادره رأی مردم به نفع مواضع افراطی، انحصارجویانه و فرصتطلبانه خویش است. البته نظر آقای ترکان به خودی خود اعتباری ندارد اما چون اولاً -به شکل غیرقانونی- از کوپن و اعتبار رئیس جمهور منتخب استفاده میکند و ثانیاً بیپاسخ ماندن اظهارات وی ممکن است در وی ایجاد توهم کند، توضیح یک مطلب مهم ضرورت دارد.
برای کیهان روشن است که چرا آقای ترکان به این روزنامه حمله میکند و آن را افراطی میخواند. ماجرا از این قرار است که روزنامه کیهان قریب 12 سال پیش پرونده تخلفات در شرکت نفتی پتروپارس را که ترکان مدیر عامل و بهزاد نبوی رئیس هیئت مدیره آن بود، گشود و این پیگیری آن قدر مستند و مستدل بود که علی اکبر محتشمیپور رئیس فراکسیون دوم خرداد در مجلس ششم ضمن اعتراض به وزیر نفت (زنگنه) در مرداد سال 1380 گفت «فاجعه در وزارت نفت در حال وقوع است… موضوع تأسف برانگیز عدم اطلاعرسانی درباره قراردادهای نفتی است. قرارداد در مورد شرکت پتروپارس یکی از موارد بیتوجهی وزارت نفت. این اقدام خارج از کنترل دولت و مجلس و سایر دستگاههای نظارتی بوده و این واگذار کردن شبههانگیز است».
البته آقای محتشمیپور چنان تحت فشار مافیای نفتی قرار گرفت که چند روز بعد در پی اصرار خبرنگاران برای توضیحات بیشتر گفت «من دیگر در این باره مصاحبه نمیکنم. هر که را اسرار حق آموختند- مهر کردند و دهانش دوختند»:
رئیس سازمان بازرسی کل کشور نیز 3 شهریور 1380 تصریح کرد «در بازرسی از بخش خصوصی شرکت پتروپارس، متأسفانه تخلفات حقوقی عدیدهای مشاهده کردیم… شرکت ما توان مالی نداشته ولی شورای اقتصاد به آن پروژه واگذار کرده است. در معاملات و واگذاریها به این شرکت، به جای دریافت تضمینهای قانونی، به یادداشتهای معمولی بسنده شده است. در این خصوص اعضای هیئت مدیره باید در محاکم قضایی پاسخ بدهند».
موضوع از این قرار بود که در یک رانت هنگفت و به واسطه دور زدن قانون برگزاری مناقصه، قراردادهایی به ارزش حدود 8 میلیارد دلار در فازهای 1 و 6 و 7 و 8 پارس جنوبی به شرکت وابسته به آقایان ترکان و بهزاد نبوی واگذار شده بود حال آن که از یکسو این شرکت به جای ایران در لندن به ثبت رسیده بود و از سوی دیگر به لحاظ حقوقی وضعیت بی سر و سامان و شترمرغی داشت به نحوی که بهزاد نبوی اعلام میکرد این شرکت غیردولتی است و با ضوابط خصوصی اداره میشود.
اما چون این حقیقت باعث اعتراض منتقدان به واگذاری رانت 8 میلیارد دلاری شده بود، ترکان مدعی شد «سهام پتروپارس صددرصد دولتی است». با این حال آقای زنگنه وزیر نفت با تأیید سخنان نبوی- که ضمناً کذب بودن ادعای ترکان را میرساند معتقد بود «پتروپارس به دلیل قوانین دست و پاگیر دولتی نشد».
یکی دیگر از کلمات قصار آقای ترکان که در ماجرای پتروپارس و درخرداد 1381 عنوان کرد، این جملات بود؛ «اگر ما رانتی را در دولت قرار دادیم و عدهای از آن رانت استفاده کردند و ثروتمند شدند، حق نداریم یقه آنها را بگیریم. چون خودمان مقررات وضع کردیم… مجلس اصلاً نباید وارد داد و ستد و قیمتگذاری و خرید و فروش شود».
این در حالی بود که بسیاری از نمایندگان دوم خردادی مجلس از مناطق نفتخیز جنوب نظیر آقایان (مرحوم) رشیدی، کهرام، میدری و… به همین روند اعتراض داشتند اما در اقلیت قرار گرفته بودند. به عنوان مثال آقای کهرام معتقد بود «وزارت نفت در مدت 5 دقیقه قرارداد یک میلیارد دلاری نفتی را در شورای اقتصاد تصویب و سپس مراحل اجرایی آن را طی میکند و هیچ چشمی در مجلس ناظر بر قراردادهای نفتی کلان نیست» و… مرور این حکایت، مثنوی هفتاد من کاغذ است.
با این اوصاف جا دارد حساسیت نسبت به ربودن و تحریف شعار دینی و عقلی اعتدال از سوی فرصتطلبان دو چندان شود. در حقیقت به نظر میرسد حملات سازمان یافته از سوی افراطیون و محافل کیسه دوخته برای غبارآلود کردن فضا و شبیخون به امانت مردم و بیتالمال است.از نظر کیهان اعتراض به رانتخواری و زد و بند و سمبل کاریهای اقتصادی و حقوقی، عین اعتدال و مبارزه با افراط و تفریط است حتی اگر به اعتبار این اعتراض، به کیهان حمله شود.
فارین پالیسی: سیاست خارجی آمریکا از رمق افتاده است
یک نشریه معتبر آمریکایی به هجو سیاست خارجی دولت ناکارآمد آمریکا پرداخت و تاکید کرد سیاست اوباما از رمق افتاده است.فارین پالیسی در تحلیل خود مینویسد: شاید این تنها یک افسردگی تابستانی باشد با عقبگردهای کوچکی که معمولاً تمامی رؤسای جمهور دور دومی از آن رنج میبرند. اما هرچه باشد نمیتواند منکر این شد که سیاست خارجی باراک اوباما به طور قابل ملاحظهای از رمق افتاده و این در حالی است که یک وزیر امور خارجه، یک وزیر دفاع و یک مشاور امنیت ملی جدید به کابینه اوباما ملحق شدهاند.
به گزارش دیپلماسی ایرانی در ادامه این تحلیل خاطرنشان شده است: سیاست آمریکا در مورد مصر نه مبتنی بر یک واقعگرایی است و نه بر پایه دفاع از دمکراسی. در مورد سوریه، خوشحالم که ایالات متحده با طرح مککین (شیرجه زدن در استخری پر از کوسه) پیش نرفت. اما خوب است که کسی بتواند سیاست آمریکا در قبال این کشور را برای جهانیان شرح دهد.
در مورد ایران، روی کار آمدن رئیس جمهوری میانهرو- چیزی که واشنگتن مدتها در انتظار آن بودـ نیازمند یک واکنش مثبت از سوی ایالات متحده است اما کاخ سفید به جای دست زدن به ابتکارهای دیپلماتیک جدی، شنونده نطقهای آتشین بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائيل است که اشک تمساح میریزد و گمان میکند آمریکا جنگ دیگری در خاورمیانه را به تلآویو بدهکار است.
نویسنده فارین پالیسی میافزاید: البته در مقایسه با چالشهایی که رجب طیب اردوغان، دیلما روسف، مانموهان سینگ، فرانسوا اولاند یا دیوید کامرون این روزها با آن دست و پنجه نرم میکنند، میتوانم شرط ببندم که چشم انداز کاخ سفید بهتر به نظر میرسد. اما یادآوری سال 2009 و زمانی که اوباما روی کار آمد، خالی از لطف نیست. نطقها و سخنرانیهای او را به یاد دارید؟ او در سخنرانی قاهره از دو کشور برای دو مردم سخن گفت.
سخنرانی پراگ در مورد خلع سلاح هستهای را چطور؟ البته پیشرفتهایی نیز وجود داشته است اما نه چیزی که بتوان آن را یک دستاورد بزرگ خواند تغییرات جوی چطور؟ مجموعه ابتکارهای اخیر اوباما، گامی در جهت صحیح به شمار میرفت اما او اغلب اثبات کرده که بیشتر یک سخنران خوب است. نگذارید به موضع افغانستان بپردازم من خوشحالم که ایالات متحده سرانجام با یک زوزه و نه یک نعره (با یک پیروزی) افغانستان را ترک کرد.
در ادامه این تحلیل آمدهاست: میدانم به چه میاندیشید. آیا اوباما همواره از درگیری بیش از اندازه ایالات متحده با امور جهانی گله نمیکند و من نیز بارها نگفتهام سیاست خارجی آمریکا در دوران اوباما چندان بد نبوده است. پس چرا من از شادی به وجد نمیآیم این هم دلیلش. من به طور حتم از اینکه آمریکا اقدامات احمقانهای مانند حمله به سوریه یا بمباران ایران را انجام نداده، شادمانام. اما این به این معنی نیست که در زمینههای دیگر انرژي، تلاش و تمرکز لازم را صرف کرده است.
آنچه من مشاهده نمیکنم، انگیزه لازم دولت اوباما برای استفاده از زمان باقی مانده به منظور طراحی استراتژی ضروری برای دست یافتن به اهداف مقرر شده است. دولت اوباما در ماههای نخست، حس بسیار خوبی داشت اما هیچگاه اولویتهای استراتژيک را ساماندهی نکرد. اکنون همه ما میدانیم که سخنرانیهای خوب اوباما لزوماً به معنی تبدیل آنها به سیاست یا استراتژی نیست.
نویسنده فارین پالیسی در پایان تاکید کرد: اکنون علاقمندم خبرنگاری با دسترسی بیشتر به رئيسجمهور، سوزان رایس، یا شاید هم جانکری از آنها بپرسد: دو هدف از مهمترین اهداف سیاست خارجی شما که میخواهید تا ژانویه 2017 و پایان دولت به آن دست یابید، چیست. همچنین چگونه از قدرت و نفوذ آمریکا برای تضمین موفقیت خود استفاده میکنید؟
آقای تقلب آن قدر عاشق هاشمی است که نگو!
یکی از عوامل بازداشت شده فتنه سبز خواستار بازگرداندن هاشمی به نماز جمعه از سوی حاکمیت شد. تاجزاده میگوید نظام با این کار تلخی رد صلاحیت را جبران کند.
وی در نوشتهای که از سوی سایت کلمه- به روزرسانی شده در پاریس- منتشر شده، ادعا میکند: ائمه جمعه فعلی با ملاکهای بنیانگذار جمهوری اسلامی و فلسفه نماز جمعه و جماعت کمترین نسبت را دارند و بازگشت هاشمی کمک به فلسفه نماز جمعه است.
تظاهر تاجزاده به داشتن دغدغه درباره آقای هاشمی در حالی است که وی به عنوان معاون وزیر کشور و رئیس ستاد انتخابات در دولت اصلاحات، متهم اول تقلب در انتخابات مجلس ششم (زمستان سال 1378) علیه هاشمی و حذف وی بود. محسن هاشمی پیش از این بر انجام تقلب در انتخابات مجلس از سوی اصلاحطلبان و ستاد انتخابات دولت اصلاحات برای حذف هاشمی تاکید کرده است.
یادآور میشود آخرین نماز جمعه هاشمی 4 سال پیش تبدیل به بهانه سوءاستفاده فتنهگران و آشوبگرانی شد که به صورت مختلط (زن و مرد) و با کفش نماز خواندند شعارهای ضدانقلابی میدادند.