دلنوشته اي براي درگذشت ابوالحسن مختاباد

بنام خداوند بخشاینده مهربان (انسانهای خوب زود میمیرند)دلنوشته ای  برای ابوالحسن مختاباد  داماد عزیزمان  خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیبْلُوَکُمْ أَیکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًااین گفته صرفا یك گفتار عامیانه است که انسانهای خوب زود میمیرند همانطور كه موارد عدیده نقض آن نیز برای ما آشكار است. ما بسیاری از افراد صالح و وارسته را داریم كه خداوند به آنها عمر طولانی عطا فرموده است. كم و زیاد بودن عمر انسانها به دست خداوند و در دست قدرت الهی و علم لایتناهی خداوندی است و هیچ كس از میزان و مقدار عمر خود آگاهی ندارد.
البته خداوند راههایی را به انسان نشان داده كه انجام آنها باعث زیاد شدن عمر و طولانی شدن آن است، مانند صدقه دادن، نیكی به پدر و مادر، خدمت به دیگران، و … و همچنین مواردی را بر شمرده كه انجام آنها باعث كوتاه شدن عمر انسان می شودمانند انجام برخی از گناهان. همچنانكه رعایت برخی مسائل بهداشتی و تغذیه هم به تقدیر تكوینی خداونددر طول عمر مؤثر است.
شاید یكی از عواملی كه باعث شده تا این گفتار در بین مردم معروف شود آن باشد كه انسانهای خوب بیشتر از دیگر افراد در خاطره ها و یادها می مانند، و رحلت آنها، و لو اینكه عمری طولانی هم داشته اند، حسرت دیگران را برمی انگیزد. و بر عكس، انسانهای بدكردار و ناشایست خیلی زود از یادها می روند، و اگر هم به ذهن بیایند، كسی افسوس نمی خورد كه چرا آنها مرده اند، و لو اینكه عمری كوتاه داشته اند.
بنابر این چون رفتن انسانهای خوب بیش از دیگران احساس می شود و جای خالی آنها بیشتر نمایان است، چنین تصور می شود كه آنها زود از میان ما رفته اند، در صورتی كه ممكن است عمری طولانی را هم سپری كرده باشند.
كوتاه و بلند بودن عمر انسان ملاك نیست، بلكه مهم داشتن عمری با بركت و مفید است. اگر كسی عمری طولانی داشته باشد، ولی از آن بهره خوبی نبرد، این باعث افتخار او نمی شود. از اینرو عمر كوتاه و با بركت بهتر از عمر طولانی، ولی بدون خیر و بركت است. چرا كه یكی از سؤالات اساسی و مهمی كه در روز قیامت از انسان پرسیده می شود این است كه عمرت را در چه راهی صرف كردی؟ بنابر این اگر قرار است انسانی ناشایست و نافرمان باشیم همان بهتر كه عمر كوتاه باشیم، تا بار سنگین گناهان ما بیش از این سنگین نشود. ولی چه خوشبخت است آن انسانی كه عمری طولانی داشته، و در طول این عمر با بركت زاد و توشه ای بس فراوان از دوستی با خداوند و انجام فرامین و دستورات او به همراه دارد. انسان هر چه می خواهد باید از خداوند درخواست نماید. پس چه بهتر كه در كنار انجام اعمال نیك و دستورات الهی، از خداوند بخواهیم تا هم عمری طولانی، و هم عمری با خیر و بر كت به ما ارزانی دارد.روایتی در مورد مرگ خوبان در آخر الزمان هست، كه با مطالب فوق نیز قابل جمع بوده و منافاتی ندارد.
در این روایت حضرت رسول اكرم(ص) می فرمایند كه در آخر الزمان، مرگ خوبان امت مرا می چیند همانطور كه شما از میان یك طبق رطب، رطب های خوب را جدا می كنید: «إذا تقارب الزمان انتقی الموت خیار أمتی كما ینتقی أحدكم خیار الرطب من الطبق» 
ابوالحسن مختاباد عزیر که در رفتار وسلوک فردی خود فردی بی ادعا وساده وبی آلایش بود اهل مطالعه  در تمام حوزه ها وانسان  تحلیل گر و بسیار معتقد به اصول ومباحث دینی لیکن  بدور از هرگونه تعصب غیر عقلایی ویک انسان کاملا اخلاق محور بود یک شب در مراسم دعای کمیل در منزل یکی از وابستگان بودیم بمن گفت این روش خواندن دعای کمیل صحیح نیست من بیش از ۲۰ بار دعای کمیل را با ترجمه خواندم وبسیار درک این دعا ومطالب ارزشمند آن حائز اهمیت است. ابوالحسن  یک منتقد منصف در حوزه رسانه و بویژه درحوزه تخصصی خود  در بخش هنر بود وشاید به تعبیر خیلی یک خبرنگار غیر سیاسی اما صاحب سبک و تحلیل او  همواره بر حفظ وحدت و انسجام کشور و توجه به رشد ایران در همه ابعاد توجه می‌کرد  و از ویژگی های اخلاقی او احترام گذاشتن به بزرگتر وپیشکسوت بود وهمواره پای درد دلشان می نشست وتلاش می‌کرد تا آنها را از انزوا وگوشه نشینی خارج کند ودربسیاری مواقع با تهیه گزارش و معرفی مجدد آنها در رسانه  بابت میشد تا روحیه این افراد بخلوت رفته به آنها بازگردد وبنوعی امید را در وجودشان با ابزار رسانه روشن میکرد شاید وقطعا همی ویژگی های خوب ابوالحسن بود و هست که غم از دست دادنش را  برای همگان  بویژه اطرافیان و اصحاب رسانه قابل تحمل نکرده و رفتنش بار غم و سنگینی را بر قلب ما وهمگان گذاشته است. برای خواهرم ودختر عزیزش و عزیزمان آلا طلب صبر و بردباری و تقوای الهی وبرای ابوالحسن عزیز رحمت ومغفرت الهی را از خداوند منان مسالت دارم.حمید جباری