مدیرعامل تامین اجتماعی و ضرورت آغاز اصلاحات ساختاری
بدون تردید مشکلات داخلی امروز سازمان نتیجه بذر تفرقه و نفاقی است که بدخواهان در گذشته در اذهان کارکنان کاشته اند و امروز محصول آن را درو میکنند.
عصر خبر: کارکنان خدوم و ساعی سازمان تامین اجتماعی سال های سال است که بواسطه خللی که در قوانین و مقررات بالادستی تامین اجتماعی بوجود آمده بواسطه سلایق مدیران عالی دچار مشکلات بیشمار اداری بویژه در حوزه انتصابات هستند.
هریک از کارکنان تجربه ها ی بسیاری از افرادی دارند که بدون یک روز تجربه کاری به مدیریت واحدهای مختلف تخصصی گمارده شده و سیستم از آنها طلب انقیاد و پذیرش داشته است. ادامه این روند طی سال های اخیر با شدت بیشتری همراه بوده و متاسفانه روح و روان بسیاری از کارکنان را آزرده کرده است.
با توجه به اهتمام دکتر سالاری به استفاده از نیروهای داخلی سازمان در پست های سازمانی خواست و انتظار عموم کارکنان بخش بیمه ای و درمانی اصلاح ساختارهای معیوب و قوانین و مقرراتی است که باعث ایجاد چنین مشکلاتی شده است.
در حال حاضر بخش زیادی از پرسنل در واحدهای مختلف در انتظار تغییر و تحولات جدید هستند. برخی طومارهای اعتراضی تهیه کرده و خواستار احقاق حقوق تًضییع شده خود در انتصابات هستند.
پر بی راه نیست اگر بگوییم فرهنگ سازمانی تامین اجتماعی حداقل طی یک دهه گذشته بشدت آسیب دیده است .برای اصلاح این کالبد و جوانسازی آن نیازمند مدیرانی آگاه ، با دانش و با فرهنگ هستیم.
کارکنان تامین اجتماعی باید به این واقعیت واقف شوند که در زمین عمل باید کمک یار و پشتیبان هم باشند زیرا هیچ مدیر برون سازمانی نمیتواند به خواسته تک تک انها رسیدگی کند. کارکنان در میدان همیشه تنها هستند و این مدیران هستند که در نهایت به آنها هویت و شکل میدهند. چه خوب است بجای اینهمه حاشیه سازی یکبار هم نگاهی به درون خانواده بیندازیم و دست از خود ستیزی بکشیم. پشتیبان هم باشیم و با همبستگی و همدلی مدیران عالی را راهبری و هدایت کنیم.
بدون تردید مشکلات داخلی امروز سازمان نتیجه بذر تفرقه و نفاقی است که بدخواهان در گذشته در اذهان کارکنان کاشته اند و امروز محصول آن را درو میکنند.
کدام یک از کارکنان میتوا بدون تردید مشکلات داخلی امروز سازمان نتیجه بذر تفرقه و نفاقی است که بدخواهان در گذشته در اذهان کارکنان کاشته اند و امروز محصول آن را درو میکنند. ند ادعا کند از دیگری با تقواتر و متعهدتر است. همین نگاه از بالا به پایین در طی سال های اخیر باعث تصمیمات عجولانه برخی مدیران شد و تعداد کثیری از افراد معلوم الحال و فاقد معیارهای لازم اخلاقی و حرفه ای را بر مسند و جایگاه مدیران باسابقه نشاند. این معضل را چگونه اصلاح کنیم؟
برخی از افرادی که به مدد شانس و اقبال در پست های مدیریتی نشانده شده اند هنوز آداب رفتار با زیر مجموعه های خود را نیاموخته اند و دانش و بینش
آنها دارای مشکل اساسی است؟
آیا دکتر سالاری باید وارد میدان نبرد و برخورد با این افراد شو؟
در پاسخ باید گفت هرگز نباید وارد تقابل شد.
بدون شک اگر سیستم و نظام اداری سازمان به دست شایستگان اداره شود این افراد بی دانش و کم توان در جریان حرفه ای گرایی خود به خود از گردونه بیرون انداخته خواهند شد و سیستم به مرور خود را ترمیم خواهد کرد.
باید پذیرفت که برای اصلاح فرهنگ سازمانی باید قلب را شستشو داد. مرکز قلب نیروی انسانی سازمان در مدیریت منایع انسانی آن است.
از دکتر سالاری بعنوان مدیری توانمند، کوشا و تحولخواه انتظار داریم در انتخاب معاون و مدیرکل منابع انسانی سازمان دقت لازم را داشته باشند و فردی صدیق، شجاع ، تحولگرا و متصف به صفات انساندوستی و اخلامداری را در پست های منابع انسانی منصوب کنند تا بستر لازم برای هویت بخشی به نیروی انسانی در این سازمان شکل گیرد.
سرمایه های انسانی مهمترین سرمایه های مادی و معنوی یک سازمان هستند و غفلت از آنها میتواند کشوری را با مشکل روبرو سازد.
امید است مدیرعامل محبوب سازمان تامین اجتماعی که این روزها در دل کارکنان مایه بروز و ظهور امید تازه شده اند بزودی با شروع تغییرات دل کارکنان را شاد و امیدها و آرزوهایشان را به زمین عمل نزدیک کنند.