پیشی گرفتن مصارف بر منابع، درد بی درمان تامین اجتماعی؟پس چرا اختلاف؟
پیشی گرفتن مصارف بر منابع، درد بی درمان تامین اجتماعی؟پس چرا اختلاف؟ بر هیچ کس پوشیده نیست که دیدگاههای خاص مدیران منصوب دولت سیزدهم باعث و عامل ناترازی امروز این سازمان بزرگ است.نداشتن تجربه و تخصص طی ۳ سال گذشته سازمان بزرگ تامین اجتماعی را دچار درد بی درمان پیشی گرفتن مصارف از منابع کرده است.
یکی از کاربران که خود را از مدیران بازنشستگان تامین اجتماعی معرفی کرد در یادداشتی برای عصر خبر نوشت:
بیش از 3 ماه از انتصاب دکتر سالاری بعنوان مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی می گذرد و طی این مدت تعدادی از مدیران ستادی و اندک مدیرانی از واحدهای اجرایی تغییر کرده اند.
از آنجا که از بد اقبالی سازمان تامین اجتماعی ،در دولت گذشته این سازمان بزرگ مردمی متاسفانه به دست یکی از تندروترین نحله های فکری، جناحی و سیاسی کشور افتاده بود و در هیچ دوره ای ماهیت بدنه نیروی انسانی و شاکله اداری این سازمان به عمد و بر اساس برنامه های بالادستی جناحی تا این اندازه تغییر نکرده بود و نظر به اینکه گفتمان تیم مدیریتی سابق در تقابل ۱۸۰ درجه ای با گفتمان و دیدگاه دکتر پزشکیان است و در عمل نمی توان نقطه مشترک خاصی برای وفاق ملی این دو دیدگاه تعریف کرد، تمامی اندیشمندان و فعالان صنفی و دلسوزان سازمانی که عمری در این سازمان زحمت کشیده اند تا پرچم سفید آن از آلودگی سیاسی و جناحی دور بماند بر این عقیده بودند و هستند که تغییرات مدیریتی در این سازمان ضرورتا باید بیش از سایر دستگاههای اجرایی در دستور کار دکتر سالاری و مسئولان تیم انتصابات قرار گیرد.
متاسفانه در طول ۳ سال فعالیت منصوبان و نزدیکان تیم مدیریتی سابق تامین اجتماعی شاخص های انتخاب و انتصاب مدیران اجرایی تغییر ماهوی پیدا کرد ، تخصص و تجربه کارکنان کنار گذاشته شد، متخصصان به انزوا رفتند و امور مهم و حساس و بزرگ به افرادی سپرده شد که بعضا تجربه یک روز کار در آن پست و مقام را نداشتند.
برنامه ریزی هدفمند تمامیتخواهان برای شبکه سازی نیرو های انسانی در دستگاههای اجرایی تا آنجا پیش رفته بود که بی واهمه به متخصصان حمله می کردند و امور واحدهای اجرایی در بخش بیمه و درمان این سازمان به دست افرادی سپرده می شد که تمام هم و غم آنها توسعه فرهنگ خاص مدیران ستادی و جبهه سیاسی مورد نظر آنها بود.
بر هیچ کس پوشیده نیست که دیدگاههای خاص مدیران منصوب دولت سیزدهم باعث و عامل ناترازی امروز این سازمان بزرگ است.نداشتن تجربه و تخصص طی ۳ سال گذشته سازمان بزرگ تامین اجتماعی را دچار درد بی درمان پیشی گرفتن مصارف از منابع کرده است.
چنین وضعیتی در استانهای مختلف کشور باعث و عامل انتظارات فزونی یافته فرهیختگان، دلسوزان و اندیشمندان برای اصلاح و ساماندهی وضع موجود در اسرع وقت است.
بدنه نیروی شاغل و بازنشسته سازمان تامین اجتماعی در طول رقابت های انتخاباتی با همراهی و هدایت کمیته رفاه و تامین اجتماعی تلاش بسیار گسترده ای جهت بر اندازی گفتمان سیاسی حاکم بر سازمان تامین احتماعی نمود و از همان ناحیه برای جایگزینی تیم جدید مدیریت در این سازمان بی هیچ منتی از هیچ تلاشی فروگذار نکرد.
همان نیروی فزونی یافته امروز نیز انتظارات حداقلی خود را دنبال میکند و معتقد است مسئولان جایگزین شده در اصلاح امور مدیریتی هنوز نمره قبولی دریافت نکرده اند.
آنان انتظار دارند تغییرات مدیریتی همانند تیم سابق ظرف اندک زمانی به پایان برسد. مدیران واحدهای اجرایی در استانها باید هرچه سریعتر تغییر و گفتمان دکتر پزشکیان به گسترده ترین شکل ممکن در تمام اجزاء سیاست گذاریها و فرایندهای خرد و کلان سازمان جاری و ساری شود.
مسئولان کشور و این سازمان به هوش باشند که مردم تاب و توان بازگشت به گفتمان گذشته تمامیت خواهان را ندارند و از نظر آنها فعل و عمل آن گروه تندرو مرده و دیگر هرگز باز نخواهد گشت.
برای رهایی از گذشته باید آینده را ساخت . دلسوزان حوزه رفاه و تامین اجتماعی انتظار دارند در هر استان کمیته انتصابات استانی تشکیل و مدیران کارآمد همسو با گفتمان دولت مناصب مدیریتی را تصاحب کنند.
ساماندهی و پیشرفت در سازمان تامین اجتماعی تنها در سایه همراهی با شاکله نیروی انسانی این سازمان بدست خواهد آمد.
دلسوزان، فرهختگان و اندیشمندان حوزه رفاه و تامین اجتماعی بر این باورند که متولیان باید اول وفاق را بین خودشان ایجاد کنند . اخیرا در جریان انتصاب اعضای هیات مدیره سازمان تامین اجتماعی متاسفانه شاهد دعوای به اصطلاح حیدری و نعمتی مسئولان بالا دستی بودیم که نشان از عدم درک صحیح وضعیت کشور و سازمان داشت. دخالت در چنین مقولاتی راه نفاق و چند دستگی و اختلاف را می گشاید و خسران آن دامن همه شما مدیران را خواهد گرفت.
مدیران و متولیان امروز کافی است سر بچرخوانند و به جایگاه و وضعیتی که ۶ ماه قبل در این کشور و این سیستم داشتند فکر کنند تا شاید متقاعد شوند که نباید قواعد یک بازی را به هم بزنند.
باید متوجه باشید که شما در یک تصمیم جمعی و با حمایت مردمی و اقشار کم درآمد طبقه زحمتکش جامعه که کارگران و بازنشستگان هستند به جایگاه کنونی دست یافته اید، پس چرا اختلاف؟ آیا دست یاری به سوی دشمنان دیروز دراز می کنید؟ وفاق ملی را در عمل با همدلی و همکاری مضاعف نشان دهید و به اصول دولت چهاردهم و اصل و اساس اصلاحات و اصلاح طلبی اعتقاد عملی داشته باشید.
مدیران و مسئولان باید آگاه باشند که مدیریت وسیله و ابزار گذراندن یک دوره نیست بلکه فرصتی برای رفرم یک دوره و اصلاح امور و مهمتر از آن آماده سازی بسترها برای فعالیت مدیران آینده است.
انتظار این است که شما بزرگان و منصوبان دولت به اصول اصلاح طلبی پایبند باشید و با همدلی و همکاری یکدیگر جاده اصلاحات و گذار از سنتگرایی را هموار سازید. شما باید پایه گذار مسیر اصلاحات برای دوره های آینده اصلاح طلبی باشید، وفاق ملی را در اصول و گفتمان دکتر پزشکیان معنا کنید و تجلی این وفاق را در روشن کردن مسیر اصلاح طلبی هموار سازید.
قواعد و اصول ایجاب می کند که برای مردم و بخاطر آنان که برای حاکم شدن گفتمان رییس جمهور پس از سال ها قهر باصندوق رای، آمدند و مردانه مانع حاکم شدن دیدگاه متصلب تمامیتخواهان شدند تمام مساعی و تلاش و همت خود را صرف همدلی و کمک به همدیگر سازید زیرا شاید روزی دیگر به همین زودی ها باز هم لازم باشد در کنار هم برای آبادانی ایران بار دیگر حماسه ای مانند 14 تیر ماه ۱۴۰۳بسازید.
به هوش باشید که همیشه زود دیر میشود.