استاد علوم سیاسی: مرحوم رئیسی داشت همه درهای امید را می بست/ تا اینجا شعار وفاق تا حدودی کار کرد و همین باعث شد که مقداری چرخهای مملکت بچرخد
مسعود سپهر، استاد علوم سیاسی دانشگاه آزاد شیراز میگوید پزشکیان خیرالموجودین بوده که از سوی حاکمیت و تا حدودی مردم مورد اقبال قرار گرفته اما دولت او با محدودیتهایی روبهروست که کار را برای او سخت خواهد کرد
![استاد علوم سیاسی: مرحوم رئیسی داشت همه درهای امید را می بست/ تا اینجا شعار وفاق تا حدودی کار کرد و همین باعث شد که مقداری چرخهای مملکت بچرخد](https://asrkhabar.com/wp-content/uploads/2025/02/6183085.jpg)
او در گفتوگو با هممیهن میگوید اگر وضعیت به همین شکل ادامه پیدا کند، قطعاً امید و اعتماد مردم کمتر خواهد شد.
بخشهایی از این گفت و گو را می خوانید:
عملکرد آقای پزشکیان را در مدت شش ماهی که از عمر دولت ایشان میگذرد چطور ارزیابی میکنید؟ برمبنای نظرسنجیای که اخیراً مرکز شناخت انجام داده، شرکتکنندگان معتقد بودند که ادامه دولت مرحوم رئیسی میتوانست به مراتب بهتر از دولت پزشکیان باشد. آیا این مسئله را تایید میکنید؟
در مورد ارزیابی عملکرد آقای پزشکیان باید به مقدورات و امکاناتی که در اختیار ایشان بوده، همچنین کارهایی که به دلیل شرایط به ایشان تحمیل شده توجه و بر همین مبنا رئیسجمهور را قضاوت کرد. در راستای نظر کارشناسی «اینکه اگر دولت آقای رئیسی ادامه پیدا میکرد میتوانست بهتر از وضع موجود باشد»، مطمئناً نظر منفی دارم. در واقع آقای رئیسی صرف نظر از موج تبلیغاتی که به عنوان شهید خدمت برخاسته شد، اما ادامه فعالیت ایشان ایران را مستقیماً به سمت فاجعه میبُرد.
دلیل واضح این مسئله هم نیروهایی بود که در دولت و با هماهنگی مجلس بر مبنای شعارهای ایدئولوژیک اموری را ترسیم میکرد و به دلیل همان شعارها حتی یک درصد هم قادر به اصلاح مسیر خود نبودند. البته اینکه مردم به شدت ناراحت هستند قابل درک است، اما این مشکلاتی که به وجود آمده، ناشی از جبر قوانین اجتماعی و اقتصادی است و حداکثر کاری که دولت پزشکیان انجام داد و میکند این است که تا جایی که میتواند این اجازه را ندهد که به طور کامل در خیلی از امور انسداد ایجاد شود.
مثالهای بسیاری در این باره وجود دارد که ناشی ازعدم فهم شرایط اقتصاد سیاسی بود و تا حدودی کُند کرد؛ یعنی با دلایل معتبر میشود گفت که اولاً در شاخصهای اقتصادی، مثل تورم اگر دولت قبلی ادامه پیدا میکرد، حتماً اعداد بالاتر بود، نرخ بیکاری بیشتر بود، وضعیت ما در سطح بینالمللی بسیار بدتر بود و احتمال جنگ به دلیل درگیریها در غزه بیشتر بود. در شاخصهای فرهنگی به عنوان یک نمونه کوچک امسال در جشنواره فیلم فجر وقتی فیلمها را دیدیم که محصول دوران قبل بودند، تنزل سینما را که به دلیل کنار رفتن عناصر فرهنگی ریشهدار در دولت قبلی بود، مشاهده کردیم. در هر حوزهای نگاه کنید، آقای پزشکیان توانست مقداری وضعیت را کنترل کند.
توقع معجزه از آقای پزشکیان نیست اما حداکثر کاری که میتواند بکند این است که پای خود را جلوی در بگذارد که این در کاملاً بسته نشود، نه اینکه ایشان بتواند درهایی را باز بکند، وقتی اندکی میانهی در باز باشد، ذرهای امید وجود دارد. آقای رئیسی داشت به سمتی میرفت که همه درها در حال بسته شدن بود و امکان باز شدن درها وجود نداشت. اینکه مردم ناراضی هستند کاملاً درست و قابل درک است، اما اینکه اگر ایشان بودند دیگر نارضایتی نبود و بلکه اشکال دیگری پیدا میکرد هم به نظر من قابل پیشبینی بود.
در یک نظرسنجی بررسی کردند که ببینند مردم چقدر آقای پزشکیان را دوست دارند، چقدر او با مردم صادق بوده و دولت چقدر به نظرات و انتقادات مردم توجه میکند؛ بخش زیادی به میزان متوسط و زیاد گفتند که ایشان را دوست دارند و بخش زیادی هم گفته بودند که رئیسجمهور با مردم صادق است اما اینکه به نظرات مردم توجه میشود پاسخ منفی بود و حدود ۵۰ درصد معتقد بودند که دولت به انتقادها توجه نمیکند. این تفاوتها را ناشی از چه میدانید و این مسئله در میزان امید و اعتماد به آینده این دولت چقدر اثرگذار است؟
اینکه ایشان نخواسته به وعدهها عمل کند و یا به حرفهای مردم توجه نکرده، برای این است که ابزارها در اختیار دولت نیست. وقتی که ۷۰ درصد اقتصاد از کنترل ایشان خارج است، چطور میتواند کاری کند؟ یا زمانی که در انتخاب همکاران خود با نهایت حُسننیت عمل کرده اما نامتجانسترین کابینه پس از انقلاب را تشکیل داده است، چطور میتواند از آنها توقع همراهی داشته باشد؟ در نتیجه میبینید آنقدر در انتخاب فرمانداران، نمایندگان مجلس دخالت میکنند و میخواهند عوامل خود را منصوب کنند، در هیچ دورهای سابقه نداشته است. اینها اتفاقاتی است که دست دولت را میبندد. از همه مهمتر مسئلهی خزانه خالی است، دولت برای اینکه کاری کند باید پولی داشته باشد. واقعاً تمام منابع کشور حیف و میل شده است. در کنار همه اینها باید به این مسئله توجه کرد که تحریمها و فشارهایی که از خارج وجود دارد به هیچ وجه کم نشده است.
مهمترین برگ برنده آقای پزشکیان روابط با خارج بود اما این عمل اتفاق نیفتاد و در بدترین زمان ممکن که دولت آمریکا در آستانه تغییر بود به ریاستجمهوری رسید. از طرفی هم جنگ غزه شروع شده بود و حالا هم با فاجعهای به نام ترامپ روبهرو شده است. بنابراین باید قضاوت براساس امکاناتی باشد که در اختیار ایشان بوده و از نظر همه بیهیچ تردیدی آقای پزشکیان در واقع خیرالموجودین و گزینه همه بود. ما میدانستیم که بدون حمایت حاکمیت نمیتوانست رئیسجمهور بشود اما حمایت، نه از سر عشق و محبت و قبول داشتن ایشان بوده، بلکه به ناچار رخ داده است.
در کنارش نیروهایی وجود دارند که اصلاً به منافع ملی توجه نمیکنند و هرچه بتوانند سنگاندازی میکنند و اینها بهرغم تاکیداتی است که از جانب عقلای نظام برای اتحاد و همدلی انجام میشود. در موضوعاتی مانند فیلترینگ، طرح حجاب، پیوستن به اقتصاد جهانی و FATF چقدر مقاومت صورت میگیرد و دولت چقدر انرژی میگذارد، اینها همه وعدههای رئیسجمهور بود که در این چالشها به جایی نرسید. انتقادات مردم نیز در این حوزه است که چرا وعدههای ایشان انجام نشده. رئیسجمهور نیز با وجود اینکه انتقادات را میشنود و میخواهد تغییر انجام دهد به طرز تاسفباری مورد هجمه مخالفان قرار گرفته است.
شما اشاره کردید که دولت خزانه خالی تحویل گرفت، بله اما ایشان در نخستین بودجه دولت خود نیز همان راهی را رفتند که دولت گذشته رفته بود و با ارائه یک بودجه مشابه اما متورمتر انتقاد کارشناسان را برانگیختند. این نکتهای بود که افرادی که به مسائل بودجهای آگاه هستند بر آن تاکید داشتند که دولت اصلاً برنامه بلندمدت اقتصادی ندارد. در مورد انتخابها نیز که به آن اشاره کردید آقای پزشکیان در انتخابها عملکرد رفاقتی دارند و اختیاراتی که دادند و رویکردی که خود ایشان داشتند به بخشی از این دخالتها دامن زده است؛ فکر نمیکنید اینها مسائلی است که مردم میبینند و همینها هم در نارضایتی نسبت به رئیسجمهور موثر بوده است؟
قطعاً مردم با دیدن این امور حق دارند که ناراضی باشند، اما باید به شرایط سیاسی آقای رئیسجمهور هم توجه شود. ایشان وقتی دولت را در اواخر تابستان تحویل میگیرد، باید بدانید بیش از ۹۰ درصد بودجه که میراث گذشتگان است اصلاً قابل دست زدن نیست و قدرت مانور رئیسجمهور بسیار محدود است. میراثی که رسیده است، نیاز به جراحیهای عمیق اقتصادی دارد و این جراحیها دردآور خواهد بود اما کسانی که اولین تیغها بر آنها باید کشیده شود نیرومندترین بخشهای جامعه هستند که همه نوع قدرت و مصونیتی دارند و درکنارش رسانه و صدای بلند هم دارند.
در واقع در این تعادل شکنندهای که باید ایجاد شود، مهمترین حاصل آن نارضایتی مردم خواهد بود. تا زمانی که اصلاح ساختاری و اصلاح جهتگیریها صورت نگیرد، یک نفر رئیسجمهور در برابر مجلس و شورای نگهبان و سایر نیروها… باید خیلی روئینتن باشد که حتی دوام بیاورد و بعد بتواند این کارهای سخت را انجام دهد.
فکر میکنید با تمام شرایطی که به آن اشاره کردید، باید انتظار داشته باشیم که امید و اعتماد مردم به دولت کمتر شود یا بیشتر؟
اگر وضعیت به همین شکل ادامه پیدا کند، قطعاً امید و اعتماد مردم کمتر خواهد شد. تنها دفاعی هم که میشود از آقای پزشکیان کرد این است که با همه این احوال ایشان خیرالموجودین است. یعنی اگر هر نیروی دیگری هم روی کار بیاورید و امور را به دست وی بسپارید، با ساختار موجود از این بهتر نخواهد شد. ایشان برای اولین بار توانسته است مقداری زیادهخواهان را آرام کند.
به نظر من تا اینجا شعار وفاق تا حدودی کار کرد و همین باعث شد که مقداری چرخهای مملکت بچرخد و دچار انسداد کامل نشویم