روز کارگر تجلی صدای بی صدایان
جامعه کارگری ایران اسلامی دغدغه معیشت و درمان و زیست مطلوب مانند سایر طبقات اجتماعی را دارد.

عصر خبر: امسال ۱۱ اردیبهشت ماه روز کارو کارگر با حادثه تلخ انفجار بندر شهید رجایی و شهادت جمع زیادی از کارگران و زحمتکشان این بندر مصادف شده است.
بر اساس امار ارایه شده قریب ۱۱ هزار نفر کارگر در این بندر بدون حداقل وسایل ایمنی مشغول کار بوده اند که حدود ۲۲ نفر از انها تا این لحظه شهید خدمت شده اند.
روز کارگر در اول ماه مه ۱۸۸۶ میلادی با تظاهرات کارگران شهر شیکاگوی امریکا برای کاهش ساعت کار به ۸ ساعت آغاز شد و چهارم ماه مه با حادثه حمله پلیس به جمع کارگران و انفجار بمب که باعث کشته شدن تعدادی از کارگران و ماموران پلیس شیکاگو شد پایان یافت.
از آن تاریخ تا همین امروز کارگران کشور های مختلف در روز اول ماه مه گردهم جمع میشوند و سالگرد و یادبود آن حادثه تلخ را به وسیله ای جهت مطالبه گری و بیان دغدغه های متنوع جامعه کارگری مبدل ساخته اند.
روز جهانی کارو کارگر نه یک مناسبت تقویمی بلکه تجلی صدای بی صدایانی است که چرخ های زندگی این سرزمین را بی وقفه با دستان پینه بسته و پیشانی های به عرق نشسته خود به گردش در می آورند.
روز کار و کارگر در کشور ما که بیشتر با ۱۱ اردیبهشت هرسال عجین شده است بهانه خوبی است برای نگریستن در چشم های زحمتکش ترین اقشار جامعه و بیان مشکلات و انتظارات و دغدغه های بی شمار آنها.در ایران اسلامی بیش از ۱۵ میلیون نفر کارگر رسمی مشغول کارند .
کارگران در طول سال گذشته حوادث مختلفی جان تعداد زیادی از کارگران را گرفت، ریزش معادن زغال سنگ در چند استان کشور تصویر بشدت مظلومانه ای از زحمتکشانی را به نمایش،در آورد که با حقوق ۱۳ میلیون تومان در اعماق زمین با حداقل ابزار و وسایل و امکانات ایمنی تیشه به کوه میزنند در دل تبعیض در پرداخت ها را فریاد میزنند.
جایگاه جامعه کارگری در کلام نمایندگان مجلس و کلام مسئولان خرد و درشت دولتی همیشه و همه جا افتخار آمیز ، سرافراز انه و مایه مباهات کشور و باعث و عامل توسعه زیرساخت های مختلف تعریف می شود اما زندگی کارگران در واقعیت با انبوهی از مشکلات همراه است.
قدرت خرید دستمزد کارگران با حداقل سبد معیشت همین امروز حدود ۱۳ میلیون تومان فاصله دارد. فاصله ای که اگر با قدرت خرید دستمزد سال پیروزی انقلاب اسلامی محاسبه شود تعحب همگان را بر می انگیزد.
وضعیت جامعه کارگری در ۱۱ اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۴ را باید وخیم ترین و سخت ترین وضعیت در طول ۴۷ سال گذشته از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ارزیابی کرد.
عقب ماندگی شدید دستمزدی، نبود امنیت شغلی با فراگیر شدن قراردادهای موقت کار در مشاغلی با ماهیت مستمر و دائمی، اخراج و تعدیل بدون دلیل، نبود تشکل های صنفی مستقل واقعی با فراگیری عضویت و داشتن حق گفت و گوی ازاد و اعتراضات صنفی غیر سیاسی، مشکلات فراگیر بیمه ای بویژه در میان کارگران ساختمانی که مستعد بیشترین حوادث هستند، نبود راهبردهای شفاف و روشن برای تامین امنیت روحی و روانی کارگران ، وجود کارگاههای زیر زمینی و هزاران مشکل خرد و کلان زندگی در شرایط سخت و زیان آور را برای کارگران کشور به ارمغان آورده است.
در این رقابت ناجوانمردانه متاسفانه کارگران امید به فردای بهتر را هم به دلیل سیاست های غیر اصولی و مدیریت های ناکارآمد از دست داده اند و دنیایی تیره و تار و اینده ای مبهم و غیر قابل پیش بینی در مقابلشان نظاره می کنند.
جامعه کارگری ایران اسلامی دغدغه معیشت و درمان و زیست مطلوب مانند سایر طبقات اجتماعی را دارد.
باید توجه داشت که بیش از نیمی از جمعیت کشور را کارگران تشکیل میدهند. همین حالا و بر اساس آمار، بیش از ۴۲ میلیون ایرانی تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی هستند و این در حالی است که بسیاری از کارگران که از منظر حقوقی مشمول بیمه میشوند به دلیل قانونگریزی برخی کارفرمایان و کارگاهها، تحت پوشش بیمه قرار نگرفتهاند.
از جنبه معیشتیِ لزوم شکلگیری نهادهای کارگری قوی در درون کشور ما آنجایی بیشتر به چشم میآید که بدانیم حدود ۹۵ درصد از کارگران ایران با قرارداد موقت مشغول به کار هستند و این یعنی امنیت شغلی و بهرهمندی از معاشی پایدار برای آنها چندان ممکن نیست.
تشکل یابی در راستای مطالبه بهبود وضعیت معاش جمعی و نیز خواست عادلانهتر شدن شرایط فعالیت در محیط کسبوکار در میان کارگران با موانعی روبرو است. یکی از این موانع در ایران امروز این است که متأسفانه، حق ایجاد آزادانه و مستقلانه سازمانهای کارگری که مطابق اصل ۲۶ قانون کار و مقاولههای بینالمللی سازمان جهانی کار و میثاقهای رسمی، پذیرفته شده است، توسط ساختار سیاسی به رسمیت شناخته نشده است.
مسئله بعدی کم بودن سطح آگاهی حقوقی کارگران است. کارگران، از کارگران ساده تا کارگران متخصص، چندان از حقوق حقه خود در زمینه تشکلیابی سندیکایی و صنفی و قوانین و مقررات کار و تامین اجتماعی باخبر نیستند.
بخش زیادی از این موضوع بهطور قطع ناشی از تأثیرات محدودیتهایی است که بر سر تشکلیابی آزادانه و مستقلانه کارگران ایجاد شده است و این دو، رابطه و تأثیر متقابل بر روی هم دارند.
از سوی دیگر میزان مشارکت زنان در بازار کار در ایران نسبت به استاندارهای جهانی کمتر است. در حاشیه بودن زنان در بازار کار باعث شده تا روحیه تشکلپذیری و مطالبهگری که در محیط کسبوکار وجود دارد، کمتر به درون خانوادهها راه پیدا کند و به همین دلیل، به یک فرهنگ و هنجاری عمومی و عرفی نیز تبدیل نشود.
کارگران بازوان حرکت هر جامعهای به سوی رشد، تعالی و شکوفایی هستند بی شک همه پیشرفتهای حاصل در مسیر زندگی نشات گرفته از رشد و پویایی فکر و گسترش اندیشهورزی است و در هر جامعهای که از فرصت اندیشه و بازوی هنرمند کارگران بهتر استفاده شود توسعه و پیشرفت، رونقی دو چندان خواهد یافت. با رفع دغدغه کارگران بازوانشان را پرتوان و ایران را اباد کنیم.
روز کارو گارگر بر شما ایثارگران عرصه خدمت مبارک باد.
عزیز آذر خرداد