“بنا”ي فوتبال كجاست؟
وي در پايان گفت: اين را مطمئن باشيد كه فوتبال ما با كاسبي به جايي نميرسد. خيلي بايد بيمعرفت باشيم كه مقابل اين جواناني كه بچههاي اين آب و خاكند و براي ما افتخار آفريني كردند، از فوتبال دفاع كنيم. جواناني كه اشك را در چشمانمان جاري كردند و كمك كردند كه به جاي كابوس، رويا ببينيم. در اين نابساماني فوتبال المپيكيها روحيهمان را سرجايش آوردند.
كارشناس فوتبال معتقد است با وضعيت كنوني فوتبال ما، فاصلهمان با كره جنوبي و ژاپن كمكم نوري ميشود.
امير
حاج رضايي درباره حضور دو تيم كره جنوبي و ژاپن در
جمع چهار تيم پاياني رقابتهاي فوتبال المپيك و در مقابل حسرت 40 ساله
فوتبال ايران براي راهيابي به اين بازيها، اظهار كرد: ما در اين المپيك
بهترين نتيجه را در تاريخ ورزش خود گرفتيم. همه كساني كه مدال گرفتند و
شاهكار كردند در اين كشور بودند و همين جا كار كردند. حال چگونه است كه ما
در اين بخش خوب هستيم، اما در فوتبالمان حتي رو به جلو هم نرفتهايم.
وي
افزود: در اين جا يك تئوري مطرح ميشود كه در ورزشهاي دسته جمعي كه ما
ايرانيها نميتوانيم همكاري كنيم، موفق نيستيم. اما اين تئوري از بيخ و بن
اشتباه است. مگر ما در يكي، دو سال گذشته در واليبال خوب نبوديم؟ مگر
بسكتبال ما به المپيك نرفت؟ يا همين هندبال مگر سوم آسيا نشد؟
حاج
رضايي با بيان اين كه المپيك درسهاي زيادي براي ما داشت گفت: حتما تفكر و
برنامهريزي انجام شده كه حاصل كار ورزشكاران ما در المپيك اين شده، در
حالي كه تمام اينها در فوتبال غايب است. كشتي فرنگي يك عاشق و خاك خورده
مثل بنا دارد. يا وزنهبرداري كه در آن مربيان با عشق كار ميكنند، اما در
فوتبال عاشقي وجود ندارد و اين خيلي مهم است. 55 سال است كه در اين فوتبال
حضور دارم، اما درصد زيادي از افرادي كه مديريت فوتبال دست آنهاست را
نميشناسم. برنامهريزي و هدفگذاري هم بدون عشق راه به جايي نمي برد.
عاشقان فوتبال كجا هستند؟ ما اين همه آدم تحصيلكرده فوتبالي داريم. يكي از
آنها نبايد در مديريت اين ورزش باشد؟
وي در ادامه گفت: وقتي
ميبينيم كه رسول خادم با آن سوابق و تحصيلات چند ماهي است بالاي سر تيم
كشتي آزاد است، به عنوان يك ايراني دلمان گرم ميشود. اما وقتي افراد
بياثر را در فوتبال ميبينيم، به شخصه ضربان قلبم بالا ميرود و هول
ميشوم. همه آنهايي كه مدال گرفتند از دل همين جامعه بيرون آمدهاند، اما
فقط اين فوتبال است كه به هيچ جا نميرسد. فوتبال ما در بخش پايه بسيار
ضعيف است. اسم پايه روي آن است يعني ستون. ستون فوتبال ما لرزان است. واقعا
دردمند اين فوتبال شدهام. همه چيز اين فوتبال دردآور است. تغيير فرد چيزي
را در اين فوتبال عوض نميكند. ما يك نگاه تازه نياز داريم. آقاياني كه در
فوتبال كار ميكنند ميگويند من 10 ـ 12 سال است كه در فوتبال هستم، اما
كساني كه با اين ورزش زندگي كردهاند و با فوتبال پير شدهاند، الان جايي
نيستند و اصلا رانده شدهاند.
اين كارشناس فوتبال با اشاره به
فاصله فوتبال ايران با كره جنوبي و ژاپن به ايسنا گفت: فوتبال ما به جاي
كاسبي، عاشقي ميخواهد. آن اقليتي هم كه با عشق در فوتبال كار ميكنند،
زورشان به بقيه نميرسد. فاصله ما با فوتبال كره و ژاپن كمكم نوري ميشود.
وقتي كره جنوبي در خانه قطر چهار گل به اين تيم ميزند و چهار گل ديگر هم
نميزند و ما در ورزشگاه 100 هزار نفري زير فشار اين همه هوادار حتي
نميتوانيم موقعيتي هم روي دروازه قطر خلق كنيم، واقعا چه ميتوانيم
بگوييم؟
حاج رضايي افزود: يك مثال ديگر ميزنم. وقتي يك بازيكن
بزرگ پنالتي را از دست ميدهد، خيلي مهم است. بايد آن حس را داشته باشيد تا
بفهميد. يا مثلا من چطور ميتوانم حس يك دكتر را وقتي تيغ جراحي را بر بدن
بيمار ميگذارد درك كنم؟ موضوع همين جاست، چرا در كشتي موفق هستيم و در
فوتبال نه؟ چرا كه فردي مثل محمد بنا عاشق كشتي است و خاك آن را خورده است.
ميداند وقتي داور ميگويد تشك را پاك كنيد، ميخواهد فرصتي به كشتيگير
كوبايي بدهد تا مقابل حبيب الله اخلاقي نفسي چاق كند و بنا از اين درد
ميكشد.
مربي سابق تيم ملي در ادامه گفت و گويش با ايسنا با بيان
اين كه فوتبال ايران از سه دوره حضور در جام جهاني هيچ درسي نگرفته، گفت:
فوتبال در دنيا ورزش پر درآمدي است، اما خروجي هم دارد. اينجا خروجي
فوتبال چه بوده است؟ آيا به صحنههاي بينالمللي رفتيم؟ 40 سال است كه به
المپيك نرفتهايم. جام جهاني را هم كه دو دوره در ميان تجربه ميكنيم.
وقتي جام جهاني برگزار ميشود، سه تيم مقام ميآورند و 29 تيم دست خالي بر
ميگردند، اما آنها در واقع دست پر برگشتهاند، چرا كه هزاران درس و تجربه
از حضور در جام جهاني ميگيرند. ما از سه دوره حضورمان در جام جهاني چه
درسي گرفتيم؟ جز اين كه در بازگشت فقط ترور شخصيت كرديم.
وي در
پايان گفت: اين را مطمئن باشيد كه فوتبال ما با كاسبي به جايي نميرسد.
خيلي بايد بيمعرفت باشيم كه مقابل اين جواناني كه بچههاي اين آب و خاكند و
براي ما افتخار آفريني كردند، از فوتبال دفاع كنيم. جواناني كه اشك را در
چشمانمان جاري كردند و كمك كردند كه به جاي كابوس، رويا ببينيم. در اين
نابساماني فوتبال المپيكيها روحيهمان را سرجايش آوردند.