از دست تلويزيون بايد به كجا شكايت كرد؟!
ناصر در پايان دربارهي فيلم سينمايي جديدي كه در نوبت اكران دارد به ايسنا گفت: فيلم سينمايي «يكي ميخواد باهات حرف بزند» را در نوبت اكران دارم كه براي اين كارم در جشنواره جايزه گرفتم و فكر ميكنم به زودي اكران شود.
ایسنا: يكتا ناصر ـ بازيگر سينما و تلويزيون ـ كه در حال حاضر ميني سريال
«رهايي» را روي آنتن شبكه چهار دارد، گفت: ناراحتم از اينكه «رهايي» تبديل
به سريال شد؛ چرا كه شاخصههاي يك تلهفيلم با سريال تفاوت دارد و اصلا
درست نيست كه قصه كشدار شود.
بازيگر نقش «نرگس» در ميني سريال
«رهايي» خاطرنشان كرد: «رهايي» قرار بود تلهفيلم باشد ولي نميدانم كه
چطور شد كه به سه قسمت تبديل شد؛ گويا اين اتفاق هم ترفند جديدي است. من
زماني كه فيلمنامهي «رهايي» را خواندم به نظرم بد نيامد اما در حد يك فيلم
تلويزيوني بود و اصلا مناسب ميني سريال نبود؛ چرا كه احساس ميكنم به
اندازهي يك سريال در آن نه كشش و نه متريال وجود داشت. به دنبال اين شايد
اگر اين كار در قالب فيلم تلويزيوني نمايش داده ميشد، خيلي بهتر و بيشتر
ديده ميشد.
وي با تاكيد بر اينكه شاخصههاي كار سينمايي،
تلويزيوني و سريال با يكديگر تفاوت دارند، خاطرنشان كرد: يك بازيگر زماني
كه ميخواهد در يك فيلم تلويزيوني بازي كند، خيلي تفاوت دارد تا اينكه
بخواهد در يك سريال ايفاي نقش كند؛ مثل اين است كه تلهفيلمها را تبديل به
فيلم سينمايي كنند. البته منظورم از اين صحبتها اين نيست كه من در كار
بازيگري كم ميگذارم و براي سريال بيشتر زمان ميگذارم، خير؛ ولي شاخصههاي
كار سينمايي، تلويزيوني و سريال هر يك تفاوتهايي با هم دارند مقدار
قصهاي كه براي شخصيتهاي يك فيلم تلويزيوني نوشته ميشود با يك سريال فرق
ميكند. من فكر ميكنم قصهي «رهايي» براي تلهفيلم بهتر بود تا اينكه
بخواهيم با كشش دادن يكسري سكانسها يك كاري را تبديل به سريال كنيم و اين
اصلا كار درستي نيست.
رهايي
همچنين او در ادامه صحبت كوتاهي
دربارهي حضورش در ميني سريال «رهايي» داشت و گفت: فيلمنامهي «رهايي» بد
نبود و برايم جذاب بود كه يك بازيگر بخواهد نقش يك بازيگر را ايفا كند؛
بنابراين همين برايم انگيزه شد و بيشتر باعث شد تا برايم جالب باشد كه نقش
نرگس ـ يك هنرمند تئاتر ـ را بازي كنم؛ به دليل اينكه بازيگران و هنرمندان
هم زندگي خانوادگي دارند و ممكن است تمام مسائلي كه مردم عادي با آنها
درگيرند بازيگران هم نيز با اين مشكلات درگير باشند كه شايد كمي دور از ذهن
مخاطبان باشد.
ناصر دربارهي لوكيشن ميني سريال «رهايي» بيان
كرد: اينكه «رهايي» در كاشان تصويربرداري ميشد، دوست داشتم و دلم
ميخواست تجربه يك جايي غير از تهران را داشته باشم؛ البته من در
شهرستانهاي مختلف هم كار كردم اما راستش تا به حال به كاشان نرفته بودم و
برايم توفيق اجباري شد كه به آنجا بروم.
وي اضافه كرد: در ساخت
فيلمهاي تلويزيوني كارگردانان جواني تازه شروع به كار ميكنند؛ برخي از
آنها اطلاعات خوبي دارند و با سينماي روز دنيا آشنايي زيادي دارند. به همين
خاطر معتقدم تا زماني كه با آنها كار نكنيم و محك نزنيم نميتوان تصميم
گرفت و من هم احساس كردم بايد اين اتفاق ميافتاد؛ البته ميني سريال
«رهايي» جزو كارهاي مورد علاقهي من نيست اما اميدوارم آقاي بخارايي ـ
كارگردان «رهايي» ـ با اين تجربهاي كه كسب كرد در آينده كارهاي موفقتري
را از خودش نشان دهد.
*** كمبود بودجه، عاملي براي عدم تمايل بازيگران چهره به تلهفيلمها
اين
بازيگر سينما و تلويزيون در ادامه دربارهي عدم تمايل بازيگران چهره به
حضور در فيلمهاي تلويزيوني، خاطرنشان كرد: من فكر ميكنم يكي از دلايل
حضور كمرنگ بازيگران چهره در فيلمهاي تلويزيوني به مسالهي بودجه
برميگردد؛ شايد از پس دستمزد بازيگران شاخص برنميآيند. البته خدا را شكر
كه در حال حاضر بسياري از بازيگران خوب در اينگونه فيلمها كار ميكنند و
حتي كارگردانان خوبي وارد اين كار شدهاند پيش از اين ساخت تلهفيلمها به
گونهاي شده بود كه گويا محل تمرين بود و هر كس ميخواست يك كاري انجام دهد
ابتدا يك تله ميساخت و ساخت آن را به عنوان يك بستري براي آزمون و خطايش
قرار ميداد و اين مساله در همهي عوامل از گريم گرفته تا بازيگر و
كارگردان و تهيهكننده حاكم بود، اما طي يك سال اخير من فكر ميكنم ساخت
تلهفيلمها كمتر شده و اين خيلي خوب است.
وي اضافه كرد: پدرست است
كه براي هر كاري يك تجربه لازم است و با هر كاري تجربهي جديدي به دست
ميآيد، اما نه اينكه افرادي كه هيچ اطلاعي ندارند و صفر كيلومتر هستند با
خود بگويند فلان كار را انجام ميدهيم، ببينيم چطور است. همين اتفاق در بحث
ساخت فيلمهاي تلويزيوني باعث شد تا ديد بسياري از افراد به تلهفيلمها
خراب شود و احساس كنند جاي حرفهييها در اينگونه فيلمها نيست اما در حال
حاضر با ورود كارگردانان شاخص افراد حرفهيي هم وارد كار شدند و همين امر
موجب شد تا كيفيت حال حاضر فيلمهاي تلويزيوني حتي از خيلي از فيلمهاي
سينمايي بالاتر برود.
او ادامه داد: گاهي يكسري فيلمهايي كه قرار
است براي سينما ساخته شوند اما به دليل اينكه قصهي تجاري ندارند و احساس
ميشود كه شايد فروش خوبي در سينما نداشته باشند، در تلويزيون ساخته
ميشوند كه اتفاقا هم خيلي خوب ديده ميشوند و با چندين بار پخش استقبال
زيادي هم از آنها ميشود. به نظر من اين موضوع به سياستهاي تلويزيون
برميگردد كه از همان ابتدا با فكر درست پيش نميرود و گاهي هزاران بار
آزمايش ميكند تا راه درست را انتخاب كند.
*** پرهيز از سريال به دليل نداشتن فيلمنامههاي كامل
ناصر
در ادامهي گفتوگوي خود با ايسنا در پاسخ به پرسشي مبني بر اينكه
فيلمنامههاي ناقص تا چه حد ميتواند به بازي يك بازيگر آسيب برساند؟
اينگونه اظهار كرد: راستش را بخواهيد يكي از دلايلي كه من از بازي در سريال
پرهيز ميكنم نداشتن فيلمنامههاي كامل است. زماني كه يك نقش را در
فيلمنامه مطالعه ميكنيم يك خط براي خودمان ترسيم ميكنيم كه در اين موارد
شخصيتپردازيها دقيقتر ميشود و در نهايت يك كار شسته و رفتهتر و
متفكرانهتري انجام ميشود. اما متاسفانه زماني كه فيلمنامههاي ناقص به
دست بازيگر ميدهند اين اتفاق نميافتد؛ مثل اينكه يك عرف شده كه در
سريالها قرار است فيلمنامههاي كامل به دست بازيگران ندهند، اين اتفاق
حتي در كار برخي كارگردانان شاخص و خيلي معتبر هم ديده ميشود.
او
در اين زمينه توضيح داد: دربارهي فيلمنامههاي ناقص گاهي ممكن است يك
سيناپس و خط داستاني ارائه شود اما اصلا نميتوان به آن اطمينان كرد؛ چرا
كه ممكن است در چنين شرايطي نگارش متن تغيير كند. علت اين كار را نميدانم
اين كار هم مثل بقيهي كارهاي غلطي است كه انجام ميدهيم چرا كه در خيلي از
مواقع درباره كارهاي غلط هم ميگويند چون همه اين كار را انجام ميدهند پس
ما هم انجام ميدهيم بنابراين در مورد اين مساله هم متاسفانه هيچ استدلالي
براي اين كار وجود ندارد و همين طور به جلويش ميرويم.
اين بازيگر
جرقهي وجود فيلمنامههاي ناقص را آغاز ساخت سريالهاي مناسبتي دانست و
افزود: فكر ميكنم جرقهي اين اتفاق با سريالهاي مناسبتي زده شد و براي
همه عادت شد كه اين كار را ادامه دهند. من يكي از افرادي هستم كه دوست
نداشتم سريال مناسبتي كار كنم به دليل اينكه معمولا فيلمنامهها آماده نيست
و مدام عوامل در دسترس هستند و مجبورند يكسري فشاريهاي كاري را در حين
كار متحمل شوند اما به دليل اينكه سريالهاي مناسبتي معمولا مورد استقبال
قرار ميگيرند، سازندگان فكر ميكنند كه اين كار خوب است و آن را ياد
گرفتهاند. در نهايت به نظر من نبود فيلمنامههاي ناقص ضررش خيلي بيشتر از
محاسنش است.
*** از دست تلويزيون بايد به كجا شكايت كرد؟!
ناصر
در ادامهي صحبتهايش توضيح كوتاهي دربارهي حضورش در سريال «دختران حوا»
داد و گفت: يك ماه پيش از ايام نوروز امسال تصويربرداري اين سريال به
كارگرداني حسين سهيليزاده به پايان رسيد اما متاسفانه هيچ اطلاعي از پخش
آن ندارم؛ چرا كه اين سريال قرار بود دي ماه سال گذشته به روي آنتن برود
اما فكر ميكنم به خاطر مشكلات مالي فعلا وضعيت پخش مشخص نيست و من از هر
كسي پيگير پخش شدم جواب درستي نگرفتم.
وي با گلهمندي از
وضعيت قرارداد بازيگران و بدقولي برخي تهيهكنندگان در دستمزد بازيگران،
اظهار كرد: اي كاش همانطور كه ميگويند دستمزد سوپراستارها زياد است و به
همين خاطر جلسه تشكيل ميدهند و حاشيه سازي ميكنند، دربارهي تهيهكنندگان
كه سيل عظيمي از بازيگران و دستاندركاران از آنها طلب دارند حاشيهسازي
شود. چرا كه واقعا هيچ حسابي روي قراردادهاي ما نيست و بعد از بستن قرار
داد به ما ميگويند تلويزيون پول ندارد؛ خوب از دست تلويزيون بايد به كجا
شكايت كرد؟! پول نداشتن تلويزيون كه نميتواند مخارج ما را تامين كند،
ما بازيگران هم مثل همه مردم زندگي ميكنيم و قرار است روي دستمزدي كه
ميگيريم حساب باز كنيم اما متاسفانه در حال حاضر وضعيت اقتصادي بسياري از
كارها به همين شكل است.
او اضافه كرد: يك زماني بود كه دربارهي
پنج ـ شش بازيگر سوپر استار كلي حرف و حديث و حاشيه سازي شد اما الان مهم
نيست كه بسياري از تهيهكنندگان ممكن است افراد بدقولي باشند. اميدوارم
نكاتي كه به آنها اشاره كردم موجب شود تا يك ذره افرادي كه اين مسائل به
آنها مربوط ميشود فكر كنند واي كارش براي اين حرفها اهميت قائل ميشدند.
ناصر
در پايان دربارهي فيلم سينمايي جديدي كه در نوبت اكران دارد به ايسنا
گفت: فيلم سينمايي «يكي ميخواد باهات حرف بزند» را در نوبت اكران دارم كه
براي اين كارم در جشنواره جايزه گرفتم و فكر ميكنم به زودي اكران شود.