تدارک تجمع تازه علیه سینما مقابل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؟
تصور میشود اگر نقد دلسوزانه وجود دارد، میبایست متکی بر دلایل منطقی و قابل پذیرش برای عموم مردم ایران در قالب نوشتار مطرح شود و به جای نگاه نفیای و سلبی، دارای رویکرد مصلحانه باشد. در همین راستا هرگونه تلاشی برای بر هم زدن نظم اکران چندان با منطق سازگاری ندارد و نمیتواند چندان دلسوزانه تلقی شود.
پس از اقبال بیسابقه مردم از فیلمهای به نمایش درآمده در نوروز و موفقیت
چشمگیر سینمای ایران، در روزهای اخیر برخی تحرکات برای جلوگیری از استمرار
این موفقیت آغاز شده است؛ اتفاقی که به نظر میرسد میتواند در هفتهها و
ماههای پیش رو با برگزاری تجمع علیه برخی فیلمها در مقابل وزارت فرهنگ و
ارشاد اسلامی نمود عینی بیابد.
به گزارش «تابناک»؛ فروش 25
میلیاردتومانی سینمای ایران در طول کمتر از یک ماه شگفتی مستمری است که
همچنان که در حال وقوع است و رقم کلی فروش تا انتهای فروردین سال 95 به
اندازه نیمی از فروش سال 93 خواهد شد که به خوبی سطح استقبال تماشاگران و
تصمیم مردم ایران برای سینما رفتن را عیان میسازد!
این استقبال که
برخی تصور میکردند در هفتههای پس از تعطیلات نوروزی فروش کند اما همچنان
استمرار دارد، دورنمای فروش سینمای ایران متغیر شده و نمیتوان پیشبینی
کرد تا انتهای سال شاهد ثبت چه رکوردی در سینمای ایران باشیم اما بدون شک
میزان بلیت فروشی گیشههای سینما تا انتهای سال، 12 رقمی خواهد شد.
در
این میان کمدیها سهم اصلی را از فروش داشتهاند و دو فیلم «من سالوادور
نیستم» و «پنجاه کیلو آلبالو» علیرغم آنکه کمدیهای فاخر و خاصی نیستند،
حدود هفده میلیارد از کل فروش نوروزی را به خود اختصاص دادهاند و چهار
فیلم بعدی، حدود هشت میلیارد بلیت فروشی را به خود اختصاص دادهاند و این
رقم نیز همچنان در حال بزرگ شدن است و ظاهراً مردم همه فیلمهای روی پرده
را به نوبت میبینند.
شرایط به گونه شده که بلیتهای جمعهای که
سپری شد -27 فروردین- از روز چهارشنبه به فروش رفته بود و سینما رفتن یک
تفریح در لحظه نیست و به مدد سالنهای پر باید برای تماشای فیلمها از قبل
برنامه ریزی کرد. نکته قابل تامل اینکه تقریباً همه سالنهای سینما چنین
وضعیتی دارند و این سطح از قبال متوجه یک ناحیه جغرافیایی نیست.
همزمان
با این موفقیت بیسابقه که به همه فعالان در سینمای ایران با هر نگرشی کمک
میکند و از مانی حقیقی تا ابراهیم حاتمیکیا را منتفع میسازد، پالسهایی
در فضای رسانهای دریافت میشود که نشان از تلاش برای توقف این ریتم تند
فروش فیلمها و اقبال افکارعمومی به سینمای ایران است؛ تلاشهایی که ممکن
است در هفتههای بعد با سیل نقدها در برخی رسانهها درباره برخی فیلمهای
روی پرده آغاز شود و با شدت گیری نقد درباره تعداد قابل توجهی از فیلمها
در طول سال جاری استمرار داشته باشد.
کوشش برای واداشتن حوزه هنری
به عدم نمایش برخی فیلمها در سالنهای پرتعدادش، از دیگر اقداماتی است که
در گذشته رخ داده و بعید نیست در راستای کند کردن ریتم فروش سینمای ایران
در سال آینده، این اتفاق مجدداً تکرار شود و در واقع فضای آرام سینمای
ایران بدین طریق دستخوش حواشی تکراری برای دلزده کردن تماشاگران شود.
با
این حال آنچه از سایر اقدامات تکراری، ممکن الوقوع تر است، تجمع تازه علیه
سینما مقابل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است؛ اتفاقی که در نوشتهها و
رفتارهای اخیر برخی گروهها ظرفیت بالقوهاش مستتر است و بعید نیست بار
دیگر گروهی نقدهایشان را چهره به چهره در بهارستان بیان کنند و سینما
مجدداً به حاشیه برود.
با این وجود تصور میشود اگر نقد دلسوزانه
وجود دارد، میبایست متکی بر دلایل منطقی و قابل پذیرش برای عموم مردم
ایران در قالب نوشتار مطرح شود و به جای نگاه نفیای و سلبی، دارای رویکرد
مصلحانه باشد. در همین راستا هرگونه تلاشی برای بر هم زدن نظم اکران چندان
با منطق سازگاری ندارد و نمیتواند چندان دلسوزانه تلقی شود.