چرا ترک عادتهای غذایی ناسالم سخت است؟
تا به حال از خودتان پرسیدهاید چرا با اینکه میدانیم برخی غذاها دشمن سلامتیاند، باز هم به خوردنشان اصرار داریم؟ پژوهشگران علت این رفتار را در ارتباط بین مغز و دستگاه گوارش جستجو کردهاند. پیش از اینکه به بررسی این ارتباط بپردازیم، اهمیت مواد غذایی و عملکرد دستگاه گوارش را مرور میکنیم.
به گزارش جام جم سرا ، بدن انسان برای بقا به مصرف مداوم مواد مغذی و ویتامینها نیاز دارد. غذا موجب تأمین و ذخیرهسازی انرژی و نیز تداوم اعمال حیاتی بدن میشود. پردازش مواد غذایی وارد شده به بدن توسط دستگاه گوارش صورت میگیرد. این دستگاه شامل یک دستگاه عصبی با سازوکار پیچیده است که تقریبا مستقل از دستگاه گوارش عمل میکند. دستگاه عصبی گفته شده، مغز دوم نام دارد و مسئول پردازش اعمال گوارشی است. این دستگاه عصبی بر اساس نیاز بدن موجب ترشح هورمونهای لپتین و گرلین میشود که در افزایش و کاهش اشتها نقش دارند. دستگاه گوارش و دستگاه عصبی مربوط به آن طی سالها حیات بشر تکامل یافتهاند تا اکنون بتوانیم از غذایی که میخوریم بیشترین استفاده را ببریم.
وقتی پای مغز به این معادله باز میشود، ممکن است اعمال گوارشی آن طور که باید پیش نروند و دچار رفتارهای غذایی ناسالم شویم. وقتی افسار اعمال گوارشی به دست مغز بیفتد، حتی اگر معده حجیم شده و احساس سیری کند، مغز با نادیده گرفتن احساس سیری همچنان به ادامه غذا خوردن فرمان میدهد.
برای مثال، همه میدانیم پرخوری برای بدن ضرر دارد. اما در چند مورد استثنایی پرخوری حتی در شرایط سیری مجاز است. اگر در جایی مثل جنگل گیر افتادید که غذا براحتی یافت نمیشود، در این شرایط توصیه شده است چنانچه غذایی پیدا کردید که حسابی چرب و پرکالری است تا میتوانید از آن میل کنید تا انرژی کافی در بدنتان دخیره شود، زیرا نمیدانید بار دیگری که چیز قابل خوردن پیدا کنید، چه وقت است. همان طور که گفتیم این یک شرایط استثنایی است و در دنیای امروز کمتر کسی میتواند ادعا کند چون غذا در دسترس نیست هر روز پرخوری میکند.
جالب است بدانید بیشتر سازوکارهای اساسی در مغز هنوز به این مرحله از تکامل نرسیدهاند که وقتی معدهمان پر شد، دیگر فرمان غذا خوردن صادر نکنند. در واقع، وقتی هیپوتالاموس سعی بر تنظیم اشتها با توجه به نیازهای گرمایشی بدن دارد، مصرف مواد غذایی پرکالری موجب برانگیخته شدن احساس لذت میشود و به همین علت حتی وقتی به کالری بیشتر نیازی نداریم، باز هم به مصرف غذاهای پرکالری ادامه میدهیم. این درست همان زمانی است که غذای اصلی را میل کردهاید و حسابی سیر هستید، اما هنوز نمیتوانید از پیشنهاد یک دسر خوشمزه امتناع کنید؛ زیرا مغز با نادیده گرفتن توصیههای دستگاه گوارش مبنی بر عدم نیاز به دریافت مواد غذایی اضافی، همچنان از ادامه خوردن لذت میبرد.
عکس این مطلب هم ممکن است. فرض کنید با خوردن غذای مورد علاقهتان به هر دلیلی حالتان بد شود. با اینکه همیشه از آن غذا میل میکردید و شاید بیمار شدنتان اتفاقی بوده باشد، مغز چنان تأثیر بدی از این اتفاق میگیرد که حتی ممکن است از فکر کردن به آن ماده غذایی هم تهوع پیدا کنید.
نکته دیگری که باید به آن توجه کنیم شکلگیری عادتهاست. مغز توانایی شگفتانگیزی در عادت کردن به رفتارهای مختلف بویژه رفتارهای مربوط به غذا خوردن دارد. به همین علت است که ترک عادتهای غذایی ناسالم به آسانی ممکن نیست. مغز چون به خوردن بعضی غذاها عادت کرده و میل به دریافت مداوم آنها دارد، ما را به خوردن این غذاها ترغیب میکند.
بعلاوه زمانبندی و ریتم مغز نیز تأثیر بسزایی در اشتها دارد و به همین علت است که در فواصل زمانی معین میل به غذا خوردن پیدا میکنیم. حتی دیده شده بیماریهایی مثل افسردگی که چرخه خواب را مختل میکنند همراه با افزایش وزن خواهند بود. بد نیست به نقش حافظه نیز در معادله غذا خوردن اشاره کنیم. شواهد علمی نشان میدهد زمان گرسنه شدن تا حد زیادی به این بستگی دارد که خود عمل غذا خوردن یادمان بیاید، نه این که چه غذایی خوردهایم. از این رو مشاهده شده بیماران مبتلا به فراموشی چون یادشان میرود غذا خوردهاند مدام اظهار گرسنگی میکنند.
پس حرف آخر را که چه غذایی بخوریم یا چه زمانی گرسنه شویم مغز میزند نه دستگاه گوارش. اگر هنوز هم به سیطره مغز بر دستگاه گوارش شک دارید، به اختلالاتی نظیر بیاشتهایی فکر کنید و این که مغز میتواند بر دستگاه گوارش تا حدی سیطره داشته باشد که بقای فرد را در معرض نابودی قرار دهد و غریزه خوردن را که در وجود انسان نهادینه شده شکست دهد؛ بنابراین آنچه میخوریم از سوی دو دستگاه مختلفی کنترل میشود که معمولا با یکدیگر هماهنگ نیستند و نتیجه این میشود که وقتی مضطرب هستیم، حتی اگر سیر باشیم، پشت سر هم غذا میخوریم.