ایرج قادری: میخواهم زنده بمانم
عصر خبر؛
ایرج قادری متولد ۱۳۱۴تهران، دارای تحصیلات ناتمام در رشته پزشکی و داروسازی است. وی فعالیت سینمایی را از سال ۱۳۳۴ با بازی در فیلم چهارراه حوادث به کارگردانی ساموئل خاچیکیان آغاز کرد و در سال ۱۳۴۱ شرکت سینمایی پانوراما را به همراه موسی افشار تاسیس کرد.
به گزارش همشهری، قادری در حال حاضر(اردیبهشت 1391) بهدلیل تشدید بیماری سرطان ریه در بیمارستان به سر میبرد و به گفته پزشکان حال وی بهشدت وخیم است.
کارنامه کاری وی به 2 برهه زمانی تقسیم میشود. دورهای که در سینمای عهد پهلوی به فعالیت مشغول بود و دوران پرکاری وی محسوب میشود و دورانی که پس از انقلاب با میخواهم زنده بمانم حضورغافلگیرکنندهای را دارد و البته در ادامه نشانی از آن قدرت کارگردانی را در دیگر آثارش مشاهده نمیکنیم. قادری بهدلیل تمایلات خاصش نسبت به ارائه نوعی از سینما که در آن معادلات گیشهای دارای قدر و اندازهای مشخص است هرگز در قامت یک کارگردان مطرح نزد منتقدان جلوهگر نشد و عشق و علاقهای که به ساخت فیلم برای مردم نشان داد سبب شد تا تجربههای متنوعش تنها درمحدوده مفاهیم کلیدی سینمای بدنه و مردمپسند ارزیابی شود.
در کارنامه این کارگردان فیلمهای بسیاری دیده میشود که البته جز 5تجربه برزخیها، تاراج، میخواهم زنده بمانم، سام و نرگس و آکواریوم که هریک در زمان خود و به دلایلی متنی یا فرامتنی مورد اقبال عموم قرارگرفتند دیگر آثارش چندان مورد توجه نیستند. در متن زیر به دلایل اهمیت این 5 اثر در مقیاس کارنامه ایرج قادری پرداخته شده است.
آکواریوم: وجه بارز این ساخته ایرج قادری بازی نسبتا متفاوت امین حیایی و بهرهگیری از زوج وی مهناز افشار بود که در آن ایام بهعنوان ترکیبی طلایی برای گیشه از آنها یاد میشد.
سام و نرگس: شاید مهمترین کارکرد فیلم سام و نرگس را بتوان در معرفی محمدرضا گلزار به سینمای ایران دانست. البته سناریو از منظر خطوط داستانی شباهتهایی فرمال با میخواهم زنده بمانم را تداعی میکرد اما سام و نرگس به وضوح پایینتر از میخواهم زنده بمانم است.
میخواهم زنده بمانم: ساخت فیلم از روی یکی از پروندههای معروف قضایی و جنایی(قتل پدرام تجریشی) بازگشتی باشکوه را برای ایرج قادری رقمزد. پرداخت حرفهای وی و بازیهای خوب از دلایل ماندگاری این ملودرام جنایی است. تعلیق صحنه اعدام فاطمه گودرزی و ابهام در این نکته که زنده ماند یا فوت کرد نیز منتقدان راغافلگیر کرد.
تاراج: کاراکتر زینال بندری با این فیلم به عنصری حیاتی در نجات اقتصادی سینما در آن سالها بدل شد. قامت مردانه هاشمپور و مایههای فیلمفارسیوار اثر و تمرکز بر الگوهای قهرمان و ضدقهرمان به بیشتر دیده شدن فیلم کمک کرد.
برزخیها: ترکیب برخی سوپراستارهای سینمایی در یک فیلم سینمایی بهخودی خود عاملی مهم در توفیق اقتصادی برزخیها بود اما اینکه چنین ترکیبی را برای اثری استفاده کنیم که مضامین اصلی خود را همسو با ارزشهای نوپدید شکل گرفته شکل داده بود و در تلاش برای ارائه الگویی مثالی درخصوص سینمای سالم تجاری پساز پیروزی انقلاب بود در کمتر دیدهشدن و به نوعی منزوی شدن این اثر نقش بسزایی داشت.