مردم دیگرشهربازی هم زیاد نمیروند
احمد میرعلایی را عملگراترین مدیر تیم فعلی معاونت سینمایی وزارت ارشاد نامیدهاند. مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی بیشتر از تمام دوستانش در سازمان سینمایی کشور، اهل تعامل با سینماگران است و به عنوان کسی که از عرصه تولید به فارابی آمده همه تلاشش را کرده تا این بخش مغفولواقعشده در دوران مدیریت قبلی این بنیاد را فعال کند.
میرعلایی به عنوان دبیر جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان نیز به عنوان مدیری اجرایی توانسته تعداد تولیدات این سینما را بالا ببرد و البته جشنواره را هم با بازگرداندن به خانه اصلیاش بهتر برگزار کند؛ اگرچه تا مدتها پس از آنکه حکم دبیری این جشنواره از سوی معاون سینمایی وزیرارشاد برای مدیرعامل فارابی صادر شد، خبرش روی سایت فارابی نیامد تا انبوهی از شایعات درباره عدم پذیرش این حکم و استعفای میرعلایی منتشر شود؛شایعاتی که کمی بعد رنگ باخت و میرعلایی و گروهش برنامهریزی برای برگزاری بیستوششمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان را آغاز کردند. ولی همه میدانند که ماجرای اختلاف رئیس سازمان سینمایی و مدیرعامل فارابی ریشه در واقعیت دارد؛ موضوعی که البته میرعلایی فعلا مایل به صحبت دربارهاش نیست.
بیستوششمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان چه نقاط تمایزی با دورههای قبلی به لحاظ کیفیت و کمیت آثار حاضر در آن دارد؟
سال گذشته هنگام برپایی بیستوپنجمین جشنواره، 14فیلم سینمایی داشتیم که برای فستیوالی درباره سینمای کودک واقعا یک رکورد محسوب میشود. حتی در مقایسه با کشورهایی که به صورت مداوم فستیوال کودک برگزار میکنند هم این رقم بسیار خوب است. برای جشنواره امسال هم ما 17فیلم سینمایی بلند برای حضور در بخش رقابتی داشتیم که برخی از این فیلمها برای اینکه در شتاب آمادهشدن برای جشنواره لطمه نبینند کنار گذاشته شدند. به دنبال این نیستیم که فیلمها به هر قیمت و کیفیتی به جشنواره برسند؛ اتفاقی که قبلا سابقه داشته ولی نه فیلمساز در نهایت از این اتفاق راضی بوده و نه مخاطب محصول نهایی قابل قبولی را مشاهده کرده است. برای جشنواره امسال 13فیلم به بخش مسابقه سینمای ایران راه پیدا کردهاند که ما امیدواریم درصد قابلتوجهی از این فیلمها کیفیت مطلوب و خوبی داشته باشند. یکی از مشخصاتی که جشنواره کودک باید دنبال کند بحث رساندن این فیلمها به اکران است و برای رسیدن به این هدف باید شاخصههایی را در تولید فیلم کودک رعایت کنیم. درکنار مسائل فرهنگیای که در فیلمی که مخاطبش کودک و نوجوان است باید حتما رعایت شود، بحث جذابیت هم از اهمیت زیادی برخوردار است. ما بر بحث جذابیت بهخصوص در مرحله فیلمنامه تأکید زیادی داشتیم که فکر میکنم در جشنواره امسال شاهد برداشته شدن گامهای امیدوارکنندهای برای ارتقای سطح کیفی و کمی فیلم کودک باشیم.
از این 13 فیلمی که در جشنواره کودک پذیرفته شدهاند برخی از آنها در جشنواره فجر حضور داشتند که دستکم یکی دو موردشان فیلمهای خوبی هم نبودهاند؛ مثل فیلم «صداست که میماند» که پارسال صدای همه منتقدان را درآورد و واقعا کیفیت ضعیفی داشت. این فیلم یا نمونههای مشابه برچه اساسی به بخش مسابقه راه یافتهاند؟
با توجه به اینکه تولیدات سالانه فیلم کودک، زیر 20 فیلم بلند است، برای ما بخش انتخاب و مسابقهمان یکی بوده است. به این معنی که بخش هیات انتخاب نداشتهایم و همه فیلمهایمان را آوردهایم در جشنواره تا مورد داوری و قضاوت قرار گیرند. هر فیلمی که در حوزه سینمای کودک بوده و به لحاظ ضوابط مشکلی نداشته الان به جشنواره آمده است. برای بخشهای فیلم کوتاه یا پویانمایی که تعداد آثار متقاضی زیاد بود هیأت انتخاب وجود داشت ولی برای مسابقه سینمای ایران چنین اتفاقی رخ نداده است، به همین دلیل ممکن است تعدادی از آثار حاضر در این بخش به لحاظ کیفیت ضعفهایی هم داشته باشند. این را هم باید بگویم که ما برخی فیلمها را آگاهانه به جشنواره نیاوردهایم؛ مثلا فیلمی داشتهایم که بازیگر اصلیاش کودک بود ولی چون به لحاظ موضوعی ربطی به کودک و نوجوان نداشته و مخاطب اصلی فیلم بزرگسالان بوده از جشنواره کنار گذاشته شده است.
میتوانید مثالی بزنید که چه فیلم یا فیلمهایی به این دلیل در جشنواره کودک امسال حضور ندارند؟
فیلم تازه خانم درخشنده که مضمون اجتماعی خیلی خوبی هم دارد ولی خود کارگردان هم معتقد بود که به لحاظ سوژه خیلی مناسب جشنواره کودک نیست و دیدیم حرف حرفهای و درستی است. تازه این فیلم جزو آن 17فیلمی که برای جشنواره آماده میشد، نبود.
پس با این حساب فیلمهایی مثل «بچگی تو فراموش نکن»، «عملیات مهدکودک» و «نیکان و بچه غول» چون مراحل آمادهسازیشان طولانی شده به جشنواره نرسیدهاند و هر فیلمی با مضمون کودک که مشکل ممیزی نداشته به مسابقه راه یافته.
همه فیلمها مجوز حضور را از اداره نظارت و ارزشیابی دریافت کرده و بعد توسط ما مورد بازبینی قرار گرفتهاند. این شرط ما برای شرکت در جشنواره کودک بوده است.
فارابی به عنوان متولی جشنواره تا چه اندازه در تولیدات حاضر مشارکت و سهم داشته؟
از این 13فیلم، شاید بتوانم بگویم 60 درصد تولیدش با مشارکت مستقیم فارابی انجام شده است. 25درصد آثار هم با تخصیص وام، مورد حمایت فارابی قرار گرفتهاند و فیلمی مثل «آقایمدیر» هم هست که محصول کانون پرورش فکری است و فارابی هیچ مشارکتی در آن نداشته است.
برای برگزاری خوب جشنواره، جز تلاش فارابی میزان مشارکت و همراهی مسئولان شهر اصفهان هم تاثیرگذار است. امسال اصفهانیها چقدر با شما به عنوان نهاد برگزارکننده جشنواره همراه بودهاند؟
ما علاقهمندیم که این جشنواره در تهران برگزار نشود. کلا سیاست دولت این است که تمرکززدایی صورت بگیرد و جشنوارهها در خارج از پایتخت برگزار شود. هرجا که بهترین میزبانی صورت بگیرد ما بیشترین اثرگذاری را میتوانیم داشته باشیم.
البته این جشنواره از ابتدا در اصفهان برگزار میشد و چند سالی در این روند فاصله افتاد ولی از پارسال جشنواره کودک به خانهاش برگشته است.
جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان فستیوالی بینالمللی است و به لحاظ موضوعیتی که دارد شاید مهمترین جشنواره ایران باشد که در ابعاد بینالمللی برگزار میشود. چنین جشنوارهای باید در سطح جهانی برگزار شود و در هر شهری که میزبانش است این نکته حتما باید در نظر گرفته شود. جشنواره کودک آبروی سینمای ما در عرصه بینالمللی است و این توجه ویژهای را میطلبد.
از سال گذشته اصفهان دوباره میزبان جشنواره شد و مسئولان این شهر هم همکاری خوبی برای برگزاریاش به عمل آوردند. امسال هم امکاناتی که ما انتظار داشتهایم در اختیار ما گذاشتهاند ولی به لحاظ مالی هنوز آن توقعاتی که ما داریم را برآورده نکردهاند که امیدوارم تا روزی که جشنواره آغاز میشود این اتفاق هم رخ دهد تا جشنوارهای در شأن نام پرآوازه ایران در ابعاد بینالمللی برگزار کنیم. امیدوارم اصفهانیهای عزیز به نحوی عمل کنند که ما بتوانیم جشنواره را در اصفهان نگه داریم.
در حال حاضر سینمای کودک تبدیل شده به یک سینمای مناسبتی. هرساله در ایام برگزاری جشنواره کودک بحث این سینما در سطح رسانهها و اهالی سینما داغ میشود و بعد از پایان جشنواره هم همه چیز به فراموشی سپرده میشود و تا سال آینده و جشنواره بعدی. در فهرست فیلمهای پشت خط اکران مانده ما کلی فیلم کودک داریم که برخی از آنها واجد جذابیتهایی هم هستند. تعدادی هم آثاری هستند که واضح است مناسب اکران در یک گروه سینمایی نیستند. ولی فیلمهایی هستند که با اکرانهای محدود میتوانند دست کم دیده شوند.
وضعیت امروز ما حاصل همین نگاه است که میگوییم این فیلمها دیده شوند. فیلم باید خوب دیده شود البته اگر اثر سینمایی قابلقبولی است و برایش زحمتکشیده شده باید شرایطی فراهم کرد که مردم آن را ببینند. اکران فیلم کودک را هم نباید منفک از شرایط کلی اکران دید. الان بیش از 30درصد فیلمهای ما در اکران حتی هزینه پخش و تبلیغات خودشان را هم از طریق گیشه تأمین نمیکنند و این یعنی شکست مطلق. باید دقت کنیم تا واقعا بر اساس نگاه کارشناسانه فیلمها روی پرده بیاید تا از ظرفیتهای اکران هم بهره خوبی گرفته شود. پای نهادها و ارگانهای دولتی را هم باید به ماجرا باز کنیم؛ حالا از طریق خرید بلیت نیمبها یا هر طریق دیگری. با بودجه فرهنگی هر سازمانی پرسنلش به سینما بیایند و فیلم ببیند. آن هم نه هرفیلمی بلکه آثاری که واجد ارزش هستند و در این دسته، فیلم کودک هم قطعا قرار میگیرد. فیلمی که نکات منفی نداشته و سرگرمکننده باشد هم میتواند مورد توجه قرار گیرد. به این ترتیب به تدریج میتوان عرصه را برای اکران گسترده باز کرد، نه آن اکران محدودی که شما میگویید تنها هدفش دیده شدن فیلم است.
ولی شما در جشنوارهتان به فیلمهایی جایزه دادهاید که اصلا قابلیت اکران عمومی گسترده را ندارند.
خیلی از فیلمهای موفق ما در جشنواره، برای اکران ممکن است در طول زمان مورد توجه قرار گیرند. برخورد با این فیلمها نباید مثل یک فیلم تجاری باشد که در همان هفته اول اکران تکلیفش در میزان برقراری ارتباط با مخاطب مشخص میشود. یک فیلم فرهنگی در طول زمان طولانیتری مخاطب خودش را مییابد. ما همین الان داریم شرایطی را مهیا میکنیم که فیلمهایی را که جشنواره پارسال کودک به آنها جایزه دادیم خوب اکرانشان کنیم. منظور من از اکران خوب، نمایش عمومی قابل قبول است نه یک اکران عالی. وقتی یک بنایی خراب میشود درست کردنش خیلی زمان میبرد. الان کلاهقرمزی پنجمیلیارد فروش کرده است. این فیلم با پیشینه و قابلیتهایی که دارد و اینکه جز مخاطب کودک، بزرگسالان هم آن را میبینند و تبلیغاتی که در تلویزیون هرساله برای این پدیده وجود دارد. اینکه فیلم خوبی است و سازندگانش همیشه تلاش کردند با این عروسکهای تکراری نوآوریهایی داشته باشند، باید بیشتر از اینها بفروشد. فروش کلاهقرمزی هم خیلی افت کرده و اگر به جای فروش، تعداد مخاطبان را در نظر بگیریم میبینیم که نسبت به گذشته حتی این فیلم هم خیلی افت فروش داشته است.
طبیعی است که این اتفاق بیفتد. شرایط اجتماعی، فرهنگی ما نسبت به دودهه قبل خیلی تغییر کرده است.
بله مسأله همین است. الان تنوع تفریحات مردم خیلی بیشتر از سابق شده. سینما، رقبای قدرتمندی دارد که در گذشته خبری از آنها نبود. این هم منحصر به ایران نیست و در همه جای دنیا این اتفاق افتاده است. وقتی تصمیم گرفتیم سینمافرهنگ را توسعه دهیم و بازسازی کنیم سینماهای چندین کشور را بررسی کردیم . دیدیم هر سینما فرضا 15 تا سالن دارد که در سه سالن فیلمهای مطرح روز اکران میشوند که فقط آنها فروش دارند و بقیه سالنها فروش آنچنانی ندارند. آنها هم به این مشکل برخوردهاند و دنبال تمهیداتی هستند که سالنهایشان را پر کنند. در ایران نسبت به میزان جمعیت به شدت با مشکل کمبود سالن مواجه هستیم.
همین تعداد محدود هم اغلب در اختیار نهادهای دیگر است. الان حوزه هنری بخش قابلتوجهی از سالنهای کشور را در اختیار دارد ولی فارابی و ارشاد که در زمینه تولید، این همه سهم و مشارکت دارند در تهران فقط یک سینما فرهنگ را دارند. از همین ظرفیت سینمافرهنگ هم میشود استفادههای زیادی برای اکران فیلم کودک کرد.
همین الان ما یکی از سالنهای سینما فرهنگ را در سانسهای صبح اختصاص میدهیم به اکران فیلم کودک، الان اگر کلاهقرمزی اکرانش هم تمام شود ما اکران آن را در سانسهای صبح یکی از سالنهای سینما فرهنگ ادامه میدهیم تا مدارس از آن استفاده کنند.
بحث تنوع رسانههایی که به مردم خوراک میدهند کار جذب مخاطب برای سینما را دشوار کرده و این منحصر به سینما هم نیست. اگر میزان استقبال مردم از شهربازی از 10سال پیش را با الان مقایسه کنید میبینید که مردم شهربازی هم کمتر از گذشته میروند. این یک بخشاش میتواند ریشه در دلایل اقتصادی هم داشته باشد. الان اینترنت و ماهواره و نمایش خانگی مخاطب را خانهنشین کرده و این خطر بزرگی است. در مورد سینمای کودک و مخاطبش باید توجه کنیم کودکی که زمینههای فرهنگیاش براساس خوراکی که برخی رسانهها که کنترلی هم بر آنها نیست ایجاد میشود در آینده دچار مشکلات عدیده ای خواهد شد و به لحاظ اجتماعی، کل جامعه هم دچار خسران میشود. باید نسبت به نسلهای آینده احساس مسئولیت داشته باشیم و این سفارش بزرگان و مسئولان نظام هم هست. امام(ره) همواره میفرمودند که مردم ولینعمت ما هستند ولی متاسفانه الان گاهی به نظر میرسد برخی از مسئولان در سازمانها و نهادهای مختلف احساس میکنند آنها ولینعمت مردم هستند و این در یک جامعه اسلامی امر بسیار خطرناکی است. پرداختن به مسائل فرهنگی و بهخصوص سینما نیاز به شناخت و کارشناس خبره دارد. هرکس که وارد شد، چند فیلم دید و نظر مثبت یا منفی داد کارشناس نیست. مسأله خیلی کلانتر از این حرفهاست. الان ما تعداد قابل توجهی سینماگر داریم که شناخت خوبی دارند و این هنر مدیریت فرهنگی است که از نظر آنها استفاده کند و مشاورههایشان را به کار ببندد.
در همین حوزه سینمای کودک، تعدادی از فیلمسازانی که فیلمهای قابل قبولی هم در حوزه سینمای کودک و نوجوان ساختهاند نسبت به شرایط موجود معترض هستند.
مثلا چه فیلمسازانی؟
مثلا مسعود کرامتی یا محمدعلی طالبی.
محمدعلی طالبی فیلمساز خوبی است، آثار خوبی هم در حوزه سینمای کودک ساخته. باید کمک کنیم تا فیلم بعدیاش را بسازد. طالبی واقعا در زمینه سینمای کودک ایستاده تا کار کند؛ باید کمک شود تا او فیلم خودش را بسازد. ما در فارابی اعلام کردهایم که هرکدام از این عزیزان فیلمنامه خوبی در زمینه سینمای کودک دارد که میشود نکتههای خوبی در آن دید، قدمش روی چشم ما جا دارد. افرادی هستند که در حوزه سینمای کودک واقعا خدمت کردهاند و ما وظیفه خودمان میدانیم که یاریشان کنیم. سینماگرانی مثل ابراهیم فروزش، وحید نیکخواه آزاد و محمدعلی طالبی جزو سرمایههای سینمای کودک هستند و باید قدرشان را بدانیم. اینها حق بر گردن این سینما دارند و در حد امکانات و بودجهای که فارابی در اختیار دارد ما به این عزیزان یاری میرسانیم. در دورههای قبل از ما جشنواره کودک با حضور چهارفیلم سینمایی ایرانی برگزار میشد و ما این آمار را رساندهایم به 14-13 فیلم. اصلا نمیخواهم بگویم همه این فیلمها خوب هستند ولی اگر در چهار فیلم به صورت نسبی تعدادی فیلم خوب پیدا شود در 14تولید قطعا به تعداد بیشتری فیلم خوب و تاثیرگذار خواهیم رسید. باتوجه به بحران ریزش مخاطب باید در مرحله تولید به جذابیت به صورت جدی فکر کنیم. فیلمهایی هستند که ارزشهای سینمایی بالایی دارند و به جشنوارهها میروند و جایزه هم میگیرند ولی برای اکران عمومی فاقد جذابیت لازم هستند. فارابی موظف است بیشتر از آثاری حمایت کند که در بحث جذب مخاطب هم بتوانند موفق عمل کنند.