سیاست بیگانگان در ورود فرهنگ استعماری به ایران از نگاه امام خمینی(س)
در تمام این مدت یک قلم، آزاد نبود که یک مطلبی که به صلاح کشور است بنویسد؛ و یک آدم قادر نبود که یک خطابه، یک صحبت بکند و اظهار مصالح امور و مفاسد را بکند؛ یک روزنامه نبود که در آن، آن مفسدههایی که در ایران دارد واقع میشود و آن چپاولگریهایی که داخل و خارج دست به هم دادند و دارند میکنند بنویسد.
عصر خبر: فرهنگ استعماری و وابستگی فکری یکی از مباحث مهمی است که امام خمینی(س) در خصوص آن توصیه ها و تاکیدات فراوانی را به اقشار دانشگاهی داشتند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آستان،بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در 14 مهر 1358 در جمع استادان و کارکنان دانشگاه صنعتی شریف در خصوص اصلاح مراکز فرهنگی و مقابله با توطئه دشمنات تذکراتی دادند.
پیام امام خمینی(س) به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
سیاست بیگانگان در ورود فرهنگ استعماریگرفتاریهای ما در این وقت یک گرفتاری کوچکی نیست. آنها سعی کردند که طرّاح بدهند برای این ممالک شرقی، و خصوصاً آنجاهایی که ذخایر بیشتر دارند. اینها سعی کرده بودند که همه چیزی که از غرب به ایران وارد میشود یک نوع خاصی باشد. فرهنگ استعماری وارد کنند به ایران؛ و ما را با تبلیغات دامنه داری که همه شما میدانید عاشق آن بکنند.
به اسم فرهنگ غربی و دمکراسی خاص به ممالک استعماری یا نیمه استعماری وارد کنند؛ و به اسم دمکراسی غربی به خورد ما بدهند. همه چیزهایی که اینها به اسم «ترقی» و «تعالی» و «آزادی» و «دمکراسی» و «فرهنگ» و همه چیز، اینها به طرز خاصی وارد شده است به ایران. آنطور نیست که همین آزادی که در ایران در زمان این پدر و پسر در ایران وارد کردند این آزادی باشد که در غرب هست. یا این دمکراسی که ادعا میکنند و در ایران میگویند میخواهیم تعقیب کنیم، و حالا هم بازی خوردهها و یا غرض مندها دامن به آن میزنند، این دمکراسی است که در غرب پیش خود آنها هست. اینها همه وارداتی هستند؛ یعنی آزادی که برای ایران و برای ممالک شرقی اینها تحویل ماها دادند عبارت از آزادی در اموری که موجب تباهی ملت ما و جوانهای ما شده است.
وضعیت آزادی در رژیم سابقشما ملاحظه کردید، در طول یادتان است زمان رضا خان را، آن زمانِ قبل او را یادتان نیست، و زمان پسر خَلَفش – که از آن خبیث تر بود – یادتان است که آزادی که برای ما آوردند، و به ما به قول خودشان «اعطا» کردند! – آزادی در رفتن مراکز فساد، سینماها به آنطور که خودشان درست کرده بودند همه جا این همه مراکز فسادی که، خصوصاً در تهران، درست کرده بودند، این همه مشروب فروشی هایی که در سرتاسر ایران، و خصوصاً بیشتر در مرکز در آنجا درست کرده بودند. قضایای مطبوعات و رادیو تلویزیون، آن معانی که خود آنها هستند. آزادی مجلات با آن وضع انحراف کننده – تمام چیزها چیزهایی بوده است که نقشه کشیدند برای ممالکی که میخواهند تحت نفوذ خودشان یا استعماری باشد یا نیمه استعماری، استعمار نو باشد، همه این چیزها را به طور مفیدِ برای ما درست کردند.
در تمام این مدت یک قلم، آزاد نبود که یک مطلبی که به صلاح کشور است بنویسد؛ و یک آدم قادر نبود که یک خطابه، یک صحبت بکند و اظهار مصالح امور و مفاسد را بکند؛ یک روزنامه نبود که در آن، آن مفسدههایی که در ایران دارد واقع میشود و آن چپاولگریهایی که داخل و خارج دست به هم دادند و دارند میکنند بنویسد.
رادیو و تلویزیون هر وقت که صحبت بود، از چیزهای ترقّیات ایران و رسیدن به «دروازه تمدن» و از آن مسائل که ما را به تباهی کشید. آزادیی که وارد کردند آن نحو آزادی بود؛ نه آزادی به معنای واقعی. دمکراسی که وارد میکنند در اینجا همان قسم است؛ نه این است که واقعیتی داشته باشد که واقعاً اینها بخواهند مملکت ما آزاد باشد، و بخواهد یک نفر حکومت کند، یک حکومت مردم بر مردم باشد. اصلاً این مسائل پیش آنها مطرح نیست.
هدف اصلی استعمارگران در روابط با کشورهاآنی که پیش آنها مطرح است این است که در کدام کشور ذخایری که میشود از آن چاپید، چه قدر بیشتر از دیگری دارد. یا مثلاً فلان کشور نسبت جغرافیاییش چه طور است، که اگر او تحت سلطه ما باشد، مسائلی که آنها میخواهند کدام بهتر است برای آن.
و مع الأسف نویسندههای ما، بعضی از روشنفکرهای ما، بعضی از نویسندههای ما، بعضی از اشخاصی که تحصیلکرده هستند، اینها هم یا این است که واقعاً از این حرفها و تبلیغاتی که در ظرف پنجاه سال اخیر زیاد شده است گول خوردند و غفلت دارند از مطلب. و یا بعضی از آنها با علم و اطلاع به اینکه مسئله اینطوری است دامن به آن میزنند؛ یعنی اجیر آنها هستند. و لهذا مملکت ما الآن یک مملکتی است که اینطوری درست آنرا کردند؛ به صورت یک غربزدگی. نه به معنای واقعی که در غرب هست، این جور نیست که آن چیزی که در غرب است، از مسائل، از علوم، از اینها، عینش هم در اینجا باشد. اینها دانشگاه را میخواهند تا یک حدود معینّی جلو ببرند. آن هم محتوای اخلاقی در آن درست نباشد، و محتوای دینی آن نباشد. محتوایش هم علمی به آن معنایی که پیش خودشان هست نباشد. نمیخواهند اینها که در ایران یک طبیبی تربیت بشود که آن طبیب بتواند یک کاری بکند، حتی آن طبیبهایی هم که تا آن حدود تربیت شدهاند مردم را به اینها بدبین کردند. تمام حرفها این است که تا یک کسی لوزهاش هم فرض کنید که درد میگیرد، این راه میافتد برای انگلستان، راه میافتد برای اروپا! از آن طرف تبلیغ کردند که شما هیچ ندارید، خودتان اصلاً چیزی نیستید. از آن طرف هم نگذاشتند که ما این استعدادهایی که داریم و جوانهای ما – این استعدادهایی که دارند – رشد کنند. از همه اطراف ما را وابسته کردند.
منبع:صحیفه امام جلد ده ص 227