امام خمینی(س): وابستگی اقتصادی منشأ وابستگیها است
میدانید که اگر چنانچه ما احتیاج داشته باشیم در ارزاق مان به خارج، این وابستگی برای ما اسباب این میشود که در امور سیاسی هم وابسته باشیم.
عصر خبر: رهایی از وابستگی ها و رسیدن به خودکفایی و استقلال از مباحثی با اهمیتی است که همواره مد نظر امام خمینی(س) بوده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آستان،رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران،در ششم آبان 1358 در قم در حضور مسئولان جهاد سازندگی قم با موضوع تلاش برای رهایی از وابستگی ها و خودداری از تضعیف نیروها سخنرانی کردند.
متن سخنرانی امام راحل به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
زدودن ننگ وابستگیها از کشور
من در این حالی که هستم – و ملاحظه میفرمایید – کمتر موفق شدم که برادرهای قمی خودم را از نزدیک ببینم. و آن علاقهای که من به این جوانها دارم، البته به همه جوانها لکن قم که محل خود ماست و ما سوابق زیاد با این آقایان داریم، علاقه خودم را به آنها تقدیم کنم.
این مسئله باید [از سوی] همه ملت توجه به آن بشود که امروز که این مملکت به دست توانای شماها – و مبدأ آن از قم بود – به دست شما افتاده است و کشور مثل خانه خود شما هست، باید خودِ صاحبخانهها به فکر خانههایشان باشند. صاحبخانهها ملت هستند؛ و خصوصاً این طبقهای که کار میکنند؛ این طبقهای که زحمت میکشند برای ملت خودشان. و این خانهای که الآن مخروبه بوده است و به دست شماها افتاده است باید خودتان به فکر آن باشید. قم همیشه پیشقدم در امور بوده است و حالا هم که آقا، آقازاده، مسائل را گفتند و زحمتهای شما و فعالیتهای شما را در امور مختلفه شهرستان خودتان گفتند، باید تشکر کنم؛ هم از آقا، و هم از همه آقایانی که شرکت کردند در این امور و میکنند. باید همه استانها و شهرستانها و روستاها یکدست با هم مشغول بشوند برای ساختن. من این را باز هم گفتم به بعضی گروهها، که انسان خجلت میکشد که یک کشوری که باید صادر کند و صادرکننده باشد؛ دستش را پیش امریکا – آن دشمن ملت و دشمن بشریت – دراز کند و از او کمک بخواهد، و او هم کمک را همین طوری به ما نمیدهد. آنها روی مقاصد خودشان اگر بخواهند کمک بکنند، کمک به خودشان هست؛ نه کمک به ما. و باید ما این عار را از کشور خودمان بِزُداییم.
وابستگی اقتصادی منشأ وابستگیها
به فعالیت جوانها، به فعالیت قشرهای مختلف، کشاورزی مان را باید همچو تقویت بکنیم که بعد از یکی دو سال صادرکننده باشیم؛ دیگران از ما بخواهند، نه ما از آنها. میدانید که اگر چنانچه ما احتیاج داشته باشیم در ارزاق مان به خارج، این وابستگی برای ما اسباب این میشود که در امور سیاسی هم وابسته باشیم. و ما باید وابستگیمان را از اجانب و غرب و شرق قطع کنیم. اگر ما بخواهیم که مملکتمان یک مملکت مستقلِ آزادِ مال خودمان باشد، باید در این اموری که مربوط به اقتصاد است، مربوط به فرهنگ است، مربوط به امور دیگرِ کشور است، خودمان فعالیت کنیم، و ننشینیم دیگران انجام بدهند. دولت هم مثل خود شما یکی از افراد این مملکت است. آن هم به اندازه قدرتش باید همراهی کند؛ لکن ما نباید بنشینیم که دولت همراهی بکند، و اگر او نکند ما کاری نکنیم. شما الآن میبینید که – به طوری که آقا فرمودند – این قدر کار پیش بردید با همت خودتان، بدون اینکه به شما یک کمک صحیحی کرده باشند. حالا از این به بعد هم همه ملت اینطور باید باشد. باید همه دست به هم بدهند و این بار را به منزل برسانند.
توطئه امریکا بر علیه ایران
شما میبینید که الآن توطئهها باز در کار است. و امریکا – که دشمن شماره اول بشر و ماست – باز این شخص خائن (۱) را به بهانه اینکه مریض است برده است امریکا. و ما نمی دانیم که آیا صحیح میگویند یا نه؟ بلکه بعض اطبایی که در آنجا بودند و مطالعه بعضی پروندهها را کردند گفتند مرض این مرضی نیست که احتیاج به آمدنِ امریکا داشته باشد. آن در همانجا هم که بود میشد که همانجا باشد و معالجه کند. از این معلوم میشود که یک توطئهای در کار است. البته دیگر محمدرضا قابل اینکه یک آدمی بشود و بتواند یک نفسی بکشد این نیست الحمد للَّه؛ لکن این را آلت قرار میدهند، این قدرتمندها و شیاطین این را آلت قرار میدهند، برای اینکه با آلیت این، یک فعالیتهای دیگری بکنند و یک تیپهای دیگری و قشرهای دیگری برایشان خدمتگزاری بکنند. لکن باید این مطلب را بدانند که شما دیگر دستتان کوتاه شد از ایران. دیگر شما نمیتوانید دوباره همان مسائلی را که برای بدبختی این ملت پیش آوردید پیش بیاورید. ملتی است که خودش دیگر بپاخاسته است، و همه تکلیف خودشان را میدانند.
این تحولی که الآن در ملت پیدا شده است – که یک نمونهاش شما جوانهای عزیز من هستید که مشغول اینطور فعالیتها هستید، زنها مشغول فعالیت هستند، مردها مشغول فعالیت هستند، جوانها همه مشغول فعالیت هستند – این تحول دیگر طوری است که پشتوانه این کشور است. آن وقت اینها میخواستند رخنه بکنند به اینجا که این تحول حاصل نشده بود؛ این بینایی برای ملت ما حاصل نشده بود. حالایی که از هر فردی بپرسی که دشمن تو کیست؟ میگوید دشمن من غرب و شرق است و امریکا هم در درجه اول است، صهیونیست هم در درجه اول است، این را دیگر نمیتوانید شماها اغفال بکنید، این ملت را نمیتوانید اغفال بکنید. بیخود متشبِّث شُدید که یک جنازهای را ببرید در کشور خودتان و او را بخواهید آلت دست قرار بدهید! البته ما اعتراض داریم به اینکه دشمن ما را و جنایتکار درجه اول را به ملت ما و خیانتکار بزرگ را بردند. ما از آنها مطالبه میکنیم که باید این را به ما تحویل بدهند، ما از او طلبکار هستیم، ما خزاینمان پیش اینهاست. بانکهای خارجی از پولهای ملت ما – که به وسیله شخص او و اتباع او ذخیره شده است – الآن موجود است. و ما آنها را لازم داریم، و باید برای ملت خودمان اخذ بکنیم.
و امریکایی که ادعا میکند که در این نهضتی که بوده است ما هم حالا خوشحال هستیم! این حرفهایی است که میزنند. والّا در حالی که نهضت بود، همین امریکا من که پاریس بودم کراراً فرستادند به اینکه شما شاه را حالا کاریش نداشته باشید؛ بگذارید باشد – چه – بعد هم بختیار را.
در عین حالی که اینطور بوده است، حالا آن امریکا هم انقلابی شده است! همان طوری که حالا ملاحظه میکنید که هرکس میآید اینجا اشخاصی که من میشناسمشان چه جور اشخاصی هستند، میآیند اینجا ادعا میکنند که ما در زمان سابق چه فعالیتها کردیم و چه مجاهدهها کردیم و چه زجرها کشیدیم! در صورتی که من میدانم که در زمان سابق آنها در رفاه بودند و هیچ فعالیتی هم نکردند. اگر هم فعالیت کرده باشند، فعالیتهایی بوده است که برخلاف مسیر ملت بوده. حالا این یک مسئلهای است که دیگر رسم شده، و چون دیدند که یک سیل خروشانی در حرکت است، و چنانچه بخواهند خلاف این را بگویند این سیل آنها را میبرد، البته بعضی از آنها باز هم یک حرفهایی میزنند.
منبع:صحیفه امام جلد ده ص372