نابودی میلیونها بلوط در غرب کشور
این روزها خلأ فرهنگی در حفظ محیطزیست آنچنان بیداد میکند که باید رسانهها هم در این زمینه بیشتر از پیش کمر همت را ببندند بلکه عمر عرصههای طبیعی ازدیاد یابد، چرا که نقش آنها در چگونگی وضعیت محیطزیست غیرقابل انکار است. محمد درویش، کارشناس محیطزیست، درباره نقش رسانهها در حفظ محیطزیست در گفتوگو با «آرمان امروز» میگوید: رسانهها نقش بسیار مهمی در بهبود وضعیت محیطزیست و ارتقای آن دارند. چیزی که از آن به سواد محیطزیستی و فهم اکولوژیکی یاد میشود. بنابراین هر چقدر رسانههای حرفه ایتر و جذاب تری داشته باشیم، دانش مردم نسبت به محیطزیست ارتقا پیدا کرده و حساسیتها نسبت به جریانهای مخرب و کاهنده سرزمین افزایش پیدا میکند.
آرمان امروز – نگین باقری: این روزها خلأ فرهنگی در حفظ محیطزیست آنچنان بیداد میکند که باید رسانهها هم در این زمینه بیشتر از پیش کمر همت را ببندند بلکه عمر عرصههای طبیعی ازدیاد یابد، چرا که نقش آنها در چگونگی وضعیت محیطزیست غیرقابل انکار است. محمد درویش، کارشناس محیطزیست، درباره نقش رسانهها در حفظ محیطزیست در گفتوگو با «آرمان امروز» میگوید: رسانهها نقش بسیار مهمی در بهبود وضعیت محیطزیست و ارتقای آن دارند. چیزی که از آن به سواد محیطزیستی و فهم اکولوژیکی یاد میشود. بنابراین هر چقدر رسانههای حرفه ایتر و جذاب تری داشته باشیم، دانش مردم نسبت به محیطزیست ارتقا پیدا کرده و حساسیتها نسبت به جریانهای مخرب و کاهنده سرزمین افزایش پیدا میکند.
مشارکتهای مردمی چه نقشی در حفظ محیطزیست دارند و وضعیت محیطزیست ایران با توجه به فعالیت رسانهها در چه جایگاهی است؟
یکی از راههایی که میتوان با آن اطمینان حاصل کرد که مشکلات محیطزیست و منابع طبیعی حل میشود، شریک دانستن مردم در حفظ عرصههای طبیعی است. هر قدر دولتی بیشتر در جلب مشارکتهای مردم موفق باشد به همان نسبت میتوان امیدوار بود که به کمک مردم و افزایش سرمایه اجتماعی مشکلات عدیده حاکم بر حوزه منابع طبیعی و محیطزیست حل خواهد شد. در واقع جلب مشارکتهای مردمی مهمترین راهکار برای حفظ پایداری اکولوژی سرزمین است که از عوامل تخریب در این حوزه جلوگیری میکند. اگر وضعیت محیطزیست خوب باشد، یعنی مشارکتهای مردمی به کمک رسانهها به وقوع پیوسته است. در کشور ما متاسفانه وضعیت محیطزیست بسیار نگران کننده است. در حدود ۱۰۰ میلیون هکتار از کشور نرخ سفرههای آبهای زیرزمینی به دو متر و بیشتر رسیده است. تقریبا نه دهم اندوختههای جانوری در طول نیم قرن اخیر از دست رفته اند. ۱۸ میلیون بلوط در غرب کشور نابود شده و زیستگاه شش میلیون هکتاری زاگرس در معرض خشکی جدی قرار گرفته است. خسارت آلودگی هوا به ۹ میلیون دلار در سال میرسد و ما سالانه حدودا پنج تا شش هزار نفر را در تهران بر اثر آلودگی هوا از دست میدهیم. علاوه بر این وضعیت اغلب تالابهای ما نگران کننده است و چیزی از تالابهای بختگان،هامون، ارژن، جازموریان، پریشان، آلماگل، آلاگل، آجی گل و گاوخونی باقی نمانده است. همه این موارد نشان دهنده این است که رسانهها نتوانستند مردم را نسبت به عوامل مخرب و کاهنده سرزمین به آن درجه از حساسیت و آگاهی برسانند تا در حفظ عرصههای طبیعی کوشا باشند.
ارزیابی شما از تاثیر رسانهها در نهادینه کردن فرهنگ در حوزه محیطزیست چگونه است؟
از رسانهها به عنوان رکن چهارم دموکراسی یاد میشود. در واقع رسانهها ابزاری برای پایش دولتها و حاکمیت و ارتقای ظرفیت سازی اطلاعاتی به شمار میروند. بنابراین در هر جامعه ای که رسانهها به ماهیت واقعی خودشان نزدیکتر باشند، آزادانه عمل کنند و خبرنگاران که در رسانهها حضور دارند خبرنگاران متخصص و شجاع باشند آن جامعه میتواند خود را در برابر بزهکاریها، رشوهها و فسادهای که ممکن است اتفاق بیفتد واکسینه کند، اما اگر این مهم تحقق نیابد منجر به کاهش اعتماد بین دولت و مردم و افزایش شکاف میشود. بنابراین رسانهها هر چقدر بتوانند به وظایف حرفهای خود عمل کنند، اعتماد بین مردم و حاکمیت افزایش مییابد. در جامعه ای هم که اعتماد بین حاکمیت و مردم بیشتر باشد، نرخ مشارکت نیز افزایش پیدا میکند و در جامعه که این نرخ افزایش یابد به تبع آن تخریب نیز کاهش پیدا میکند. از سوی دیگر، تخریبها فقط محدود به حوزه اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیستند و میتوانند به حوزه محیطزیست هم گسترش پیدا کنند. اگر ما توانستیم در شهر گندمان استان چهارمحال بختیاری، روستای کمیجان استان فارس و تالاب کانی برازان مهاباد استان آذربایجان غربی موفق عمل کرده و تالابها را احیا کنیم، به دلیل ظرفیتسازی خوب اطلاعات، نقش درست تشکلهای مردم نهاد و جلب مشارکت مردمی بوده است. اگر تعارض در منطقه گل سفید خرم آباد، روستای حسین آباد سربیشه در استان خراسان جنوبی، میاندشت خراسان شمالی، روستای منصورآباد کرمان کاهش پیدا کرد، ناشی از بهبود وضعیتی است که به عنوان ارتقای سرمایه اجتماعی و جلب مشارکت مردمی از آن یاد میشود که هر دو در گرو رسانههای قدرتمند، حرفهای و آزاد میتواند به منصه ظهور برسد. این در حالی است که در آلمان، اسکاندیناوی، فرانسه و برخی از کشورهای آسیای جنوب شرقی از جمله ژاپن، کره جنوبی، هنگ کنک، سنگاپور و ایالات متحده آمریکا رسانهها بسیار پر قدرت عمل کرده و در حفظ محیطزیست پیشگام هستند. در نتیجه میتوانیم بگوییم که رسانهها نقش بسیار مهمی در بهبود وضعیت محیطزیست و ارتقای آن دارند. چیزی که از آن به سواد محیطزیستی و فهم اکولوژیکی یاد میشود. بنابراین هر چقدر رسانههای حرفه ایتر و جذابتری داشته باشیم دانش مردم نسبت به محیطزیست ارتقا پیدا کرده و حساسیتها نسبت به جریانهای مخرب و کاهنده کارایی سرزمین افزایش پیدا میکند.
با توجه به اینکه رسانهها تاثیرگذارترین ابزار در انتقال پیامهای زیستمحیطی به آحاد مختلف جامعه هستند، از نظر شما نقطه مطلوب محیطزیست کجاست که رسانهها باید در راستای آن گام بردارند؟
میزان تولید در کشور چه در حوزه آب، چه در حوزه خاک و چه در حوزه تنوع زیستی باید با میزان مصرف برابر باشد. نقطه مطلوب این است که ما شاهد بزهکاری اکولوژیکی نباشیم و در کلانشهر تهران ۲۵ میلیارد تومان از سرمایه ملی به دلیل ترافیک از بین نرود. نقطه مطلوب این است که بتوانیم در شهرها صدای پرندهها را بشنویم و مردم تا آنجایی که امکان دارد از خودروهای تک سرنشین استفاده نکنند و بیشتر به سمت پیاده روی، دوچرخه سواری و سیستمهای حمل و نقل عمومی بروند. نقطه مطلوب این است که بتوانیم از ۱۸۰ رودخانه دائمی در کشور بدون هیچ نگرانی ای آب برداریم و بنوشیم. همه این موارد به کمک فعالیت رسانهها قابلیت اجرا پیدا میکنند، چرا که مخاطبان رسانهها مردم هستند و میتوانند با الگوبرداری از رسانهها برای حفظ محیطزیست تلاش کنند تا کشور به سمت حمایت زیستمحیطی حرکت کند.