در آمریکا چه خبر است؟
پنجاه و هشتمین انتخابات آمریکا،آنقدر رسوایی داشت که وزیر امور خارجه این کشور را در جمع دانشجویان لندن وادار به ابراز «شرمساری» کند و با اشاره به رقابتهای انتخاباتی کشور متبوعش بگوید:«لحظاتی وجود دارد که شرمساری محض است.»!
روزنامه صبح نو: پنجاه و هشتمین انتخابات آمریکا،آنقدر رسوایی داشت که وزیر امور خارجه این کشور را در جمع دانشجویان لندن وادار به ابراز «شرمساری» کند و با اشاره به رقابتهای انتخاباتی کشور متبوعش بگوید:«لحظاتی وجود دارد که شرمساری محض است.»! وی قبل از این جلسه هم در جای دیگری گفته بود هر جا میروم از من سؤال میکنند در آمریکا چه خبر است؟ و سپس افزوده بود:«منازعات انتخاباتی حس اطمینان همه نسبت به ثبات قدم و قابلیت اتکای ما را متزلزل میکند.» واقعاً در آمریکا چه خبر است؟پاسخ این پرسش را شاید هنوز نتوان بهطور کامل و دقیق داد اما میتوان گفت،خبرهای زیادی در آمریکاست که هنوز ناگفتههایش چند خروار بیش از آن چیزی است که گفته شده و یا ما مشاهده میکنیم.آمریکا،کشور عجیبی است! کشوری بزرگ، قدرتمند و صاحب تکنولوژی و در کنار اینها، دارای مشکلات و معضلاتی بزرگتر که دهها سال است دولتمردان آن، اعم از جمهوریخواه یا دموکرات و همچنین غولهای صنعتی،اقتصادی و رسانهای آمریکا تلاش کردهاند با رویکرد تمرکز بر سیاست خارجی و حوزه بینالملل، اجازه ندهند نه مردم این کشور و نه مردم دیگر کشورها، درون آمریکا را درست و آنگونه که هست ببینند. انتخابات اخیر آمریکا، اعم از اینکه آنرا غیرمنتظره و از دست در رفته بدانیم یا بخشی از سناریوی کنترل شده اما غیر قابل گریز، شرایطی را فراهم کرد تا بخشی از پرده مخملی کشیده شده روی آمریکا کنار زده شود و بخشی از واقعیتهای تلخ و رسواییهای درون آمریکا برملا شود. این رسوایی فقط اخلاقی هم نبود هرچند به وضوح از بحران اخلاق و معنویت حکایت داشت. رسواییهای برملا شده، حوزه سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فساد مالی حاکمان را هم بهوضوح شامل میشد تا جایی که ترامپ وعده داد پس از رفتن به واشنگتن، سیفون را خواهد کشید! و در نخستین نطق پس از پیروزیش وعده داد: «آمریکا دیگر منزوی نخواهد بود.»!سیر قهقرایی تحولات داخلی آمریکا و قدرت رو به افول این کشور در سطح بینالملل، بهتدریج رؤیای آمریکایی را به سمت کابوس آمریکایی نزدیک کرده و رقابتهای انتخابات اخیر و سرانجام انتخاب فردی مثل ترامپ، از نشانههای این مسأله است. موضوعی که برخی نخبگان آمریکا از سالها پیش به انحای مختلف از جمله با تألیفات متعدد، نسبت به آن هشدار میدادند! از انتخابات آمریکا و رسواییهای این کشور که بگذریم، توجه به یک مسأله در کشورمان بیش از پیش ضروری است و آن اینکه، چرا عدهای چشم خود را بر این واقعیتها بسته و همچنان چشمشان به دست آمریکاست و مرعوب چنین کشوری هستند؟! واقعاً این افراد از کشوری که خود تا گردن در منجلاب فساد، مشکلات اقتصادی و معضلات اجتماعی فرو رفته است و رییس جمهور آیندهاش در نخستین نطق پس از پیروزی به منزوی بودن کشورش اعتراف میکند، چگونه انتظار گرهگشایی دارند؟!خوب است این جریان، به این پرسشها بیندیشد و صادقانه و واقع بینانه پاسخ بدهد.آیا ایران امروز قدرتمندتر است یا ایران سالهای آخر دهه ۵۰ و دهه ۶۰؟آیا آمریکای امروز قدرتمندتر است یا آمریکای ۳۰ سال پیش؟ کیست که پاسخ این پرسشها را نداند؟کیست که نداند قدرت ایران امروز که صاحب دهها هزار متخصص،حدود چهار دهه تجربه اداره کشور و مدیریت دهها بحران و صاحب فناوریهای راهبردی در زمینههای هستهای، موشکی، هوا-فضا، نانو، بیوتکنولوژی و…از ایران محتاج به سیم خاردار و فاقد تجربه حکومت داری و صدها مشکل ریز و درشت دیگر در دهه شصت بیشتر است؟کیست که نداند اقتدار ایرانی که عمق استراتژیکش تا سواحل مدیترانه و باب المندب گسترش یافته است با ایرانی که امنیت داخلیاش با چالش مواجه شده بود و مجبور بود دشمن را از خاک خود بیرون براند، قابل مقایسه نیست؟! و کیست که نداند ابرقدرتی آمریکای چهار دهه قبل و بهخصوص آمریکایی که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، آماده بلعیدن جهان بود امروز آنچنان افول کرده که در تمام نبردهای دهه اخیر در منطقه حساس جنوب غربی آسیا، شکست خورده است و در رسیدن به اهداف خود ناکام مانده است؟چرا این جریان مرعوب، شرمساری وزیر امور خارجه آمریکا از شرایط داخلی کشورش را نمیبیند و از کنار اعتراف کری مبنی بر متزلزل شدن حس اطمینان همه به قابل اتکا بودن آمریکا، راحت عبور میکند؟ پاسخ این جریان به این پرسش که کشوری با بیست تریلیون دلار بدهی چگونه میتواند حلال مشکلات اقتصادی دیگران باشد، چیست؟ آیا این جریان شرمسار نیست از اینکه در شرایطی که به گفته کری، همه نسبت به آمریکا متزلزل شدهاند، همچنان میخواهد به آمریکا بچسبد و به او اتکا کند؟ آیا این جریان که به زعم خود میخواست ایران را با تعامل با جهان(بخوانید آمریکا) از انزوا خارج کند متوجه این نکته نیست که این آمریکاست که از قبل این تعامل میخواهد از انزوا خارج شود؟! انزوایی که تازهترین رییسجمهورش به آن اعتراف کرد و وعده خروج از آن را داد!چقدر عقب افتاده و غیرمنطقی است این جریان غربزده کشورمان که واقعیتهای جامعه آمریکا را نمی بیند و چقدر گوهر ناشناس و بدفهم است که این همه عزت، اقتدار، ظرفیتهای بالقوه و بالفعل و سربلندی کشورمان را نادیده گذاشته است. و بالاخره اینکه این عقب افتادگی و این بدفهمی، چه فرصت سوزیها که نکرده و چه ناکارآمدیها که از خود نشان نداده است! امید آنکه، توفان انتخابات اخیر آمریکا فراتر از نگرانی از انتخاب ترامپ، موجب شود این جریان بهخود بیاید و در این پیچ تاریخی بتواند ایران اسلامی را در جایگاه شایستهاش قرار دهد. البته خوشبختانه این جایگاه، متوقف بر اراده این جریان نیست ولی حضور این جریان در برخی مناصب کلیدی و بخشی از رسانهها میتواند موانعی را برسر راه و حرکت پرشتاب انقلاب اسلامی به وجود آورد.