پس لرزههاي ششم ابتدايي
آنها از نبود كامپيوتر در مدرسه و نرسيدن سيديها و كتابهاي راهنما به دست معلمان گله دارند و مطمئن هستند اگر سيديها زودتر ميرسيد، مشكلات كمتر ميشد.
اگر پيش از آغاز مهر، سراغ خانوادههايي كه امسال شاگرد كلاس ششم ابتدايي دارند، ميرفتيم و نظر بچهها و پدر و مادرها را درباره اين تغيير ميپرسيديم يا اگر پشت در كلاسهاي آموزشضمن خدمت معلمان ميايستاديم و بعد از تمام شدن ساعات آموزش، نظرشان را درباره كتابهاي ششم ابتدايي ميپرسيديم يا حتي بدون اينكه جلب توجه كنيم، سري به برخي مدارس ابتدايي ميزديم تا ببينيم كلاسها تا چه حد آماده استقبال از دانشآموزان كلاس ششمي است، آنوقت از سوي وزارت آموزش و پرورش محكوم ميشديم كه قصد سياهنمايي داريم و بدون اينكه بدانيم واقعا چه خبر است، دست به قضاوت زدهايم.
حتي اگر هفته اول مهر به سراغ معلمان و والدين و دانشآموزان ميرفتيم و از آنها ميخواستيم نظرشان را در مورد پايه ششم ابتدايي بگويند بازهم از اين مصون نبوديم كه به عجول بودن و ماهي گرفتن از آب گلآلود متهم شويم؛ براي همين يك ماه صبر كرديم تا آموزش و پرورش هر چه در چنته دارد بيرون بريزد و آنوقت پاي حرف شاگردان و معلمان و مديران بنشينيم و آنقدر درباره كلاس ششم اطلاعات جمع كنيم كه وقتي رو در روي معاون وزير آموزش و پرورش ميايستيم و درددلها و كاستيها را به او منتقل ميكنيم، دست پر باشيم.
ما براي جمعآوري اطلاعات منصفانه همه سعيمان را كرديم و با آدمهاي زيادي از شهرهاي مختلف ايران تماس گرفتيم تا نظرات مثبت و منفي را كنار هم بگذاريم؛ اما تقصير از ما نبود كه شكايت مصاحبهشوندههاي ما بيشتر از تعريف و تمجيدهايشان بود.
تجهيزات نيست
نه نام و نشان، نه اسم مدرسه؛ مديراني كه حاضر به دادن اطلاعات به جامجم شدند فقط به شرط رعايت اين دو نكته از سوي ما به حرفزدن ترغيب شدند. از ديد اين مديران، نبود تجهيزات، بزرگترين مشكل پايه ششم ابتدايي است.
آنها از نبود كامپيوتر در مدرسه و نرسيدن سيديها و كتابهاي راهنما به دست معلمان گله دارند و مطمئن هستند اگر سيديها زودتر ميرسيد، مشكلات كمتر ميشد.
مديران از روند كند تدريس مينالند و ناراحت هستند كه بگويند از ابتداي مهر تا به حال برخي كتابها به صفحه 20 هم نرسيده است.
به اعتقاد اين مديران، پيچيدگي كتابها، سرعت درس دادن را گرفته است؛ ميگويند مباحث كتابها بسيار ريز است و بچهها سردرگم شدهاند، ميگويند برخي معلمها خودشان هم سردرگم هستند و چون به اندازه كافي آموزش نديدهاند در مقابل دانشآموزان سردرگم، يك بار ديگر گيج ميشوند.
اينها ميگويند اگر معلمي خودش در وقتهاي آزاد دنبال كار نرود به مشكل برميخورد و در حالي كه اين را ميداند چون كار در كلاسهاي پرتراكم توان او را ميگيرد، ديگر برايش وقتي نميماند كه دنبال يادگيري برود.
آموزشها كم بود
معلمهايي كه با ما همكلام شدند، بعضيهايشان يكي به نعل زدند و يكي به ميخ، بعضيها هم خودسانسوري كردند تا متهم نشوند كه ساز مخالف ميزنند، برخي هم با آب و تاب از مشكلات حرف زدند تا صحبتهايشان كه در جامجم بازتاب كشوري پيدا ميكند به گوش وزير برسد.
تمام اين معلمها پيش از همه بر ناچيز بودن آموزشهاي ضمن خدمتشان دست گذاشتند. آنها گفتند كه پايه ششم ابتدايي زماني خوب و كارآمد بود كه دورههاي آموزشي به جاي يك ماه مانده به شروع مهر مثلا از ابتداي تابستان آغاز ميشد و تا اين اندازه مختصر و فشرده نبود.
بعضيها نيز حرف مديران را تكرار كردند و گفتند كه كلاسشان كامپيوتر ندارد و نتيجه گرفتند كه وقتي زيرساختهاي ايجاد پايه ششم آماده نبود و وزارتخانه نيز اين را ميدانست، نبايد تا اين حد عجولانه عمل ميكرد.
اين معلمها از كتاب رياضي پايه ششم به خاطر پرحجم بودنش نيز گله دارند به اين خاطر كه وقتي پرتراكم بودن كلاسها هم مزيد بر علت ميشود، كار تدريس درسي مانند رياضي را سختتر ميكند.
اين اما فقط شامل حال كتاب رياضي نميشود چون برخي معلمها همه كتابهاي اين پايه را سنگين و پرحجم ميدانند، آن هم كتابهايي كه محتوي مفاهيمي جديد است و با پيشينه ذهني دانشآموزان نميخواند.
مدرسهاي كه اين معلمها در آن درس ميدهند، كامپيوتر ندارد يا اگر مدرسهشان سايت كامپيوتر دارد به دلايلي خاك ميخورد يا اگر ويدئوپروجكشني به مدرسهشان رسيده، هنوز نصب نشده است؛ براي همين اين معلمها صادقانه به جامجم گفتند كه در زنگ «كار و فناوري» به جاي تدريس اين كتاب، رياضي درس ميدهند تا عقبافتادگيها را جبران كنند.
همه چيز سهل و ممتنع
وقتي نوبت به دانشآموزان رسيد، چون ميدانستيم بچههايي كه قرار است با آنها حرف بزنيم از بهترين شاگردان بهترين مدارس تهرانند، حدس ميزديم كه بايد پاسخهاي متفاوت به پرسشهاي ما بدهند. آنها واقعا چنين كردند و ما را در شرايطي قرار دادند تا بگوييم پايه ششم ابتدايي به مذاق عدهاي خوش است و به مذاق عدهاي ديگر ناخوش.
اين بچهها در ارزيابيشان از پايهاي كه در آن درس ميخوانند غرض نداشتند و به دنبال سود و ضرر هم نبودند، حتي با چاپ اسمشان در روزنامه هم مشكلي نداشتند، اما حرفهايي زدند كه نشان داد مثل هميشه حتي اگر پاي پايه ششم ابتدايي هم در ميان باشد، شاگردهاي زرنگ و درسخوان مشكلي ندارند.
مصباح با اينكه مادرش نگران آينده تحصيلياش است و باور دارد كلاس ششم ابتدايي فقط يك سال از عمر پسرش را هدر ميدهد، ميگويد كتابهايشان آنقدر آسان است كه گاهي خندهاش ميگيرد.
او خودش را استاد كامپيوتر ميداند و نميفهمد در اين دوره و زمانه كه همه با كامپيوتر كار ميكنند چرا در كتاب كار و فناروي، درس اول را به نحوه روشن كردن كامپيوتر اختصاص دادهاند. مصباح اما ميگويد كامپيوتر كلاسشان خراب است و هنوز هم كسي براي تعمير آن نيامده، براي همين معلم در زنگ كار و فناوري، رياضي درس ميدهد.
به گفته او، در زنگ «تفكر و پژوهش» هم كار خاصي انجام نميشود و معلم فقط از بچهها ميخواهد روي موضوعي كه مطرح كرده، فكر كنند بدون اينكه پژوهشي در ميان باشد.
برديا هم از شاگردان ممتاز تهراني است و با اينكه ميگويد كلاس ششم از پنجم سختتر است و كتاب علوم و ادبيات از همه درسها مشكلتر اما در مجموع با اين پايه مشكلي ندارد. كلاس آنها مجهز به كامپيوتر و تخته هوشمند است و درس كار و فناوريشان براحتي تدريس ميشود ولي كتاب قصه كه لازمه تدريس درس تفكر و پژوهش است، هنوز به دست آنها نرسيده، براي همين معلم كلاس در اين زنگ هر درسي را كه عقب مانده باشند، تدريس ميكند.
معلمها خودشان را قوي كنند
يك فهرست بلند بالا از سوال كه حاوي مشكلات مديران، معلمان و دانشآموزان بود، مقدمهاي شد براي گفتوگوي جامجم با فاطمه قربان معاون ابتدايي وزير آموزش و پرورش. او در مقابل هيچكدام از گفتههاي ما موضع منفي نگرفت و تا حدي نيز بعضي موارد را تائيد كرد، حتي نام مدارسي را كه مشكل داشتند از ما گرفت تا به امورشان رسيدگي كند.
فاطمه قربان با اين حال كمي ايدهآل حرف ميزد و گاهي نيز برخي مشكلات را نديده ميگرفت و سعي داشت طوري وانمود كند كه ميان امكانات مدارس تهران و شهرستان حتي مدارس روستاها هيچ تفاوت معناداري وجود ندارد، ولي با اين حال آنجا كه گفت به مرور زمان همه چيز به حالت عادي بازميگردد نشان داد كه تهذهنش به وجود مشكلات باور دارد.
معاون ابتدايي وزير آموزش و پرورش در گام نخست، وجود تراكم زياد در برخي كلاسها را كه بسياري از مديران و معلمان را به ستوه آورده، رد كرد و گفت كه نهايت جمعيت كلاسها 35 نفر است. او علت اين تراكم را نيز اينگونه توضيح داد كه چون آموزش و پرورش به پوشش 100درصدي تحصيلي در كشور اعتقاد دارد، دست رد به هيچ دانشآموزي كه براي ثبتنام به مدرسه محل سكونتش مراجعه كرده، نميزند.
فاطمه قربان اين لحن را تا پايان گفتوگويش حفظ كرد تا آنجا كه وقتي موضوع كمبود امكانات و معطل ماندن دو درس كار و فناوري و تفكر و پژوهش در برخي مدارس را با او در ميان گذاشتيم قاطعانه اعلام كرد كه از اول مهر تيمهاي بازرسي به سراسر كشور مراجعه كردهاند و تاكنون هيچ گزارشي كه اين موضوع را تائيد كند، ارائه ندادهاند.
او البته قول پيگيري هرگونه كمي و كاستي را داد، ولي در دفاع از پايه ششم ابتدايي بويژه دو كتاب جديد كار و فناروي و تفكر و پژوهش آنقدر پيش رفت تا به معلماني برسد كه بهزعم او در مقابل تغييرات مقاومت ميكنند.
قربان گفت: ما در عصر ارتباطات زندگي ميكنيم و دانشآموزان نيز خواهناخواه به واسطه فناوريهاي روز به اطلاعات زيادي دسترسي دارند، ضمن اين كه در اين عصر ديگر كلاسها نميتواند به شيوه كلاسداري قديمي مبتني بر سخنراني اداره شود، بلكه دانشآموز اين عصر نياز دارد تا در كنار آموزشهاي تئوري، فكر نيز بكند و به شيوه كشف و حل مساله روي بياورد.
به گفته معاون وزير، كسب مهارت و تقويت تفكر سبب كشف و شكوفايي استعداد دانشآموزان ميشود، براي همين معلمها بايد خودشان را با اين نياز بچهها هماهنگ كنند و براي تدريس فقط منتظر كامپيوتر نمانند.
او ادامه داد: وقتي در نظام آموزشي كشور صحبت از تحول بنيادين ميشود اين تحول فقط شامل كتابها نميشود، بلكه معلمان را هم دربرميگيرد، به اين معني كه آنها به جاي اين كه منتظر باشند همه چيز مطابق آموختههاي قبلي آنها پيش برود اين بار خودشان را با تغييرات منطبق كنند.
مقصود معاون وزير از بيان اين جملات اين بود كه معلمان در روزهاي پنجشنبه و جمعه اطلاعات خود را به روز كنند و روي روشهاي تدريس بهتر كار كنند، چون به باور او هنر معلمي اين است كه خودش مطالعه كند و مفاهيم را بياموزد و آنگاه آسانترين روش براي تدريس را پيدا كند.
البته او در حالي توپ را به زمين معلمها انداخت كه بر اين موضوع نيز تاكيد كرد كه امسال هم همچون سالهاي قبل نظرات معلمان و دانشآموزان در مورد پايه ششم جمعآوري ميشود و اگر مواردي نياز به اصلاح و تغيير داشته باشد حتما در آن بازنگري خواهد شد.