واکنش روحانی مشهور به بوی نویی هواپیمای نو
به گزارش عصرخبر، محمدرضا زائری نوشت:
سالها پيش تقي به توقي خورده بود و خانم جوان و گمنامي از فعالان دانشجويي نماينده مجلس شده بود و در موضع مخالف نظام شاخ و شانه مي كشيد و راه به راه مصاحبه مي كرد و حرفهاي تند مي زد و به طور طبيعي شده بود يكي از عناصر شاخص معارض نظام.
روزي به يكي از دوستان گفتم: من اصلا كاري به مسائل سياسي و صف بندي هاي جناحي و دوم خرداد يا سوم خرداد ندارم ، اساسا به عنوان يك ايراني حتى ضد انقلاب هم اگر باشم برايم افت دارد كه چهره اپوزيسيون كشورم يك جوان گمنام و تازه به دوران رسيده باشد( كه اتفاقا بعدها هم فرار كرد و از ايران رفت) مسأله اصلا بالاتر از مسأله اختلاف سياسي است، من دلم مي خواهد حتى اگر قرار است كسي در موضع اپوزيسيون قرار گيرد سطح و شأن موضوع رعايت شود! خيلي فرق مي كند كه كسي مثل آقاي ابراهيم يزدي بشود مخالف نظام كه براي خودش كسي است و تاريخي دارد و سابقه اي و يك رفيقش ياسر عرفات است و يك همكلاسي دانشگاهش ماهاتير محمد تا اين كه چهره مخالف نظام مثلا بشود اين خانم گمنام و تازه از راه رسيده!
حالا حكايت ذوق زدگي و دستپاچگي و هول كردن جماعت است براي يك هواپيما كه واقعا باعث شد اين روزها به عنوان يك ايراني، فارغ از ديدگاه سياسي و فرهنگي و موضع فكري و اعتقادي ام خجالت بكشم!
من طبعا ارزش سلامت جان مسافران را مي دانم(گرچه باور نمي كنم مهمترين خطر براي شهروندان هواپيماي فرسوده باشد و در شگفتم كه چرا كسي به خطرهاي بزرگتر و جدي تري كه اتفاقا قابل پيشگيري هستند مثل پارازيتها و تراريخته ها و آلودگي هوا و تصادفات و هزار مشكل ديگر توجه نمي كند) من قطعا اهميت نوسازي ناوگان هوايي را مي فهمم( هرچند كه نمي دانم آيا صرفا وجود هواپيمايي كه بوي نويي! از آن بيرون بزند، مي تواند باعث رفتار انساني مسؤولان خطوط و كادر پرواز باشد و مثلا موجب شود كه تأخير هاي چندساعته را عادي ندانند و به مردم معترض و خسته و آزرده بي احترامي نكنند؟)
من قطعا نياز دولت به ارائه چيزي ، هرچند بي اهميت و كم ارزش به عنوان دستاورد برجام براي پركردن رسانه ها و سرگرم كردن افكار عمومي را درك مي كنم ( و منصفانه و صادقانه بگويم كه اگر من هم بودم چنين مي كردم)
اما با همه اين احوال، اين اندازه دستپاچه شدن و اين حجم غيرطبيعي اظهار شادماني و اين طور ذوق زدگي كودكانه را واقعا توهين آميز مي دانم.
حتى يك كودك چهار پنج ساله نيز در خانواده ايراني مي آموزد كه در بدترين شرايط محروميت و گرسنگي براي نارنگي و موز همسايه دستپاچه نباشد و در يك مهماني طوري ذوق زدگي خودش را براي شيريني و شكلات نشان ندهد كه آبروي پدر و مادرش را پيش صاحبخانه نابود كند!
هواپيما مهم است ، برجام مهم است ، بوي نويي صندلي و موكت كف هواپيما هم مهم است! اما به خدا آبروي ايراني جماعت از همه اينها مهمتر است !
به خدا مسأله انتخابات و سياست و اين جناح و آن جريان نيست ، به خدا قضيه اختلاف موضع حزبي نيست ، به خدا ماجرا دعواي بين روحاني و قاليباف نيست ، مسأله شأن و حرمت يك كشور و يك ملت است.
تو را به خدا كمي از فضاي دعواهاي ساده داخل ايران بيرون بياييد و از فاصله اي دورتر به موضوع نگاه كنيد، ناسلامتي ما را به عنوان صاحبان يك تمدن بزرگ مي شناسند ، خيرسرمان مي گويند اينجا كشور حافظ و مولاناست ، باور دارند كه ما بزرگترين انقلاب معاصر را رقم زده ايم و پوزه استكبار را به خاك ماليده ايم! كلي خبرهاي پيشرفت علمي مان در تكنولوژي نانو و دانش هسته اي و ساخت داروهاي جديد و امثال آن را با مباهات نقل مي كنند!
خداوكيلي زشت است اين طور وزير و وكيل و رييس و مديرمان را براي هواپيمايي دستپاچه و ذوق زده ببينند كه فوق فوقش بايد مثل يك كالاي عادي مي خريديم و مي آورديم مردم سوارش بشوند و استفاده كنند و خبرش در سطح يك خبر درجه سه و چهار صفحه اقتصادي روزنامه ها درج شود!
ايراني جماعت ( مؤمن و بي ايمان ، انقلابي و ضدانقلاب ، راست و چپ ، مرد و زن) آموخته و عادت كرده كه حتى اگر گرسنه است به لقمه كسي نگاه نكند و اگر تعارف هم كردند رويش را برگرداند و با بزرگ منشي و عزت نفس خود را بي ميل و بي نياز نشان دهد.
به خدا آبرو و حرمت و شأن و منزلت ايراني (حتى ضدانقلاب ساكن آمريكا و اروپا) مهمتر از يك هواپيماي جديد است!