«روايت دلبري» به بازار کتاب آمد

«روايت دلبري» به بازار کتاب آمدمحمد
خسروي‌راد، شهيد جليل محدثي‌فر را در كتاب «روايت دلبري» و براساس خاطرات
عليرضا دلبريان، از جانبازان دفاع‌مقدس معرفی کرده است. اين اثر به تازگي
از سوی نشر ملك اعظم روانه بازار نشر شده است.

محمد خسروي‌راد در
گفت‌وگو با خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، درباره جديدترين كتابش با عنوان
«روايت دلبري» كه چند روزي است از سوي انتشارات ملك اعظم روانه بازار نشر
شده، اظهار کرد: اين كتاب حاصل 27 جلسه مصاحبه سه ساعته با جانباز عليرضا
دلبريان، يكي از غواصان گردان ياسين است. وي يكي از رواياني است كه در
جلسه‌ای مختلف با جوانان به بازگويي خاطرات خود مي‌پرداخت و همين اتفاق
بهانه‌اي شد تا براي ثبت خاطراتش به سراغ او بروم.

وي ادامه داد:
دلبريان در خاطرات خود بار‌ها از شهيدي به نام جليل محدثي‌فر با عنوان
فرمانده گردان ياسين صحبت مي‌كرد. به همين دليل در مصاحبه‌هایي كه با وي
داشتم از اين شهيد مي‌پرسيدم و نتيجه اين گفت‌وگو‌ها باعث شد، 80 درصد
روايت‌هاي كتاب به خاطرات شهيد محدثي‌فر از نگاه دلبريان اختصاص پيدا كند.

خسروی
راد در زمینه نگارش کتاب می گوید: “همۀ بیست و هفت جلسه مصاحبه با
دلبریان، پُر است از صمیمیت و احساس و صداقتی که این روزها قیمتی و غنیمتی
است. چه آن‌جایی که از برخی «خردک‌شرر»هایش در همۀ ایام و شئونات زندگی‌اش
حرف می‌زند و بلافاصله چشم‌هایش خیس می‌شود و می‌گوید: «مو که فکر مُکنم به
خاطر همین چیزا شهید نِشُدم!» و چه زمانی که از شهیدِ عزیز، جلیل محدثی‌فر
سخن به میان می‌آورد و قبل از آن‌که بگوید: «نوکَرتُم جلیل!»، دوباره
چشم‌هایش خیس می‌شود و صدایش خسرویناخواسته نازک؛ که صد البته برایندی است از دل نازک و شکننده‌اش.

در
هر حال، در اولین مرحلۀ تحقیقات، برای نگارشِ کتاب حاضر، که عبارت بود از
جلساتِ جدیِ گفت و گوی من با دلبریان، نقطۀ مشترکی وجود داشت و آن، چشم‌های
خیسِ او بود و لهجۀ شیرین و صمیمی‌اش که هر از گاه، خیسیِ چشم‌هایش مُسری
می‌شد و من نیز از این سرایت بی‌نصیب نبودم؛ چه در روزهای گفت و گو و تحقیق
و چه در بیش از نُه ماه کارِ مداوم، برای نگارش این کتاب.

دلبریان
آن‌قدر دلبسته و آغشتۀ شهید جلیل محدثی‌فر است که خواسته یا ناخواسته، کتاب
خاطراتش نَقلِ شجاعت، مهربانی، معنویت و ایثارِ جلیل است. تا جایی که
کتابِ «به روایت دلبریان» به کتابِ «روایت دلبری» تبدیل شد. روایتِ
دلبری‌های شهیدی که علی‌رغم وضع مالی خوبِ خانواده‌اش، در حالی‌که فرماندۀ
گردان است، در ایام مرخصی، به جای کارگرهای کوره‌پزخانه کار می‌کند تا آنها
خستگی دَر کنند و به آنها آب می‌رساند، در حالی‌که خودش روزه است. شهیدی
که یک کلمه حرفش همۀ افراد گردانش را منقلب می‌کند و فدایی…

طبقۀ
پایین خانۀ دلبریان پُر از تصاویر شهداست. در و دیوار این مکان، بیشتر به
حسینه می‌ماند تا منزل شخصی. بر روی هر دیوار این خانه، شهیدان نظاره‌گر
آمد و شدِ آدم‌های غافل، عاشق یا جامانده از غافلۀ عشق‌اند.”

خسروي
راد درباره شهيد محدثي‌فر گفت: او همانند سرداران شهيدان عبدالحسين برونسي و
محمود كاوه از استان خراسان رضوی، معروف نشد، اما فردي اثرگذار در بين
نيرو‌هاي خود بود. پدر وي از شرايط مالي خوبي برخوردار بود، اما هر وقت از
جبهه‌های دفاع مقدس باز مي‌گشت به كوره‌پزخانه پدرش مي‌رفت و به كارگر‌ها
كمك مي‌كرد. او داراي شحصيت لطيف و عرفاني بود. پيش از اين كتابي درباره
اين شهيد نوشته نشده و فقط در كتابي كه به معرفی گردان غواصی ياسين اختصاص
داشت به اين شهيد، به عنوان فرمانده اشاره شده بود.

وي افزود: كتاب
«راويت دلبري» در قالب خاطره نوشته شده است و به دليل داستان‌نويس بودنم،
براي جذابيت‌بخشي به اثر، با حفظ مستندات عناصري را به متن افزود‌ه و سعي
كرده‌ام اين كتاب مورد توجه مخاطب عام قراربگيرد.

نويسنده كتاب
«حكايت سال‌هاي باراني» درباره انتخاب عنوان «روايت دلبري» براي كتابش گفت:
اين عنوان ايهام دارد و دلبري كردن عشق به شهادت را براي جليل محدثي‌فر
بيان مي‌كند. نگارش اين كتاب در 314 صفحه، يك سال ونيم طول كشيد و چند روز
پيش توسط انتشارات ملك اعظم راونه بازار نشر شد.

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک