شايسته سالاري؛ گمشده فوتبال

با وجود همه اين شكست‌ها كه به طور طبيعي چيزي جز دهن‌كجي به افكار عمومي تلقي نمي‌شود نكته‌اي كه در ميان صحبت‌هاي رئيس فدراسيون برجسته مي‌نمايد، استقلال فدراسيون فوتبال و اشاره ضمني به حمايت مجمع اين فدراسيون است.

شايسته سالاري؛ گمشده فوتبالمجمع فدراسيون فوتبال چشمان خود را بر زنجيره ناكامي‌هاي پياپي فوتبال ايران بسته است، گويي آب از آب تكان نخورده و افكار عمومي هم بعد از هر شكستي فقط يك چهره را در ذهن خود مجسم مي‌كند؛ رئيس خندان فدراسيون فوتبال! اما براستي ريشه اين ناكامي‌ها و سكوت كجاست؟

حذف تيم ملي فوتسال در جام‌هاي جهاني 2008 و 2010 و عنوان نازل همين تيم در جام ملت‌هاي آسياي 2012، حذف تيم جوانان در آسيايي 2008، 2010 و 2012، حذف تيم نوجوانان در آسيايي 2010، عنوان چهارمي تيم نوجوانان آسيا در آسيايي 2012 تهران، عنوان چهارمي تيم اميد در آسيايي 2010، حذف تيم اميد از انتخابي المپيك 2012، حذف تيم ملي از انتخابي جام جهاني 2010‌، حذف تيم ملي در جام ملت‌هاي آسياي 2011 و سرانجام وضع كنوني فوتبال ايران كه خطر ناكامي از صعود به جام‌جهاني 2014 را بيخ گوش خود حس مي‌كند، پرونده قابل تامل ناكامي‌هاي علي كفاشيان در سال‌هاي اخير بوده است.

با وجود چنين پرونده‌اي آنچه از رييس فدراسيون فوتبال بعد از همه اين شكست‌ها در اذهان عمومي نقش بسته، چيزي جز خنده‌هاي آزاردهنده نبوده است! كفاشيان ديروز در تازه‌ترين اظهارنظر خود برد، باخت و مساوي را نتيجه عادي فوتبال دانست و تاكيد كرد كارلوس كرش در راس تيم ملي باقي خواهد ماند و تا زماني كه مجمع فدراسيون نخواهد او همچنان قرص و محكم بر مسند رياست فدراسيون باقي مي‌ماند!

تازه‌ترين دفاعيات علي كفاشيان درباره عملكردش در شرايطي ديروز منتشر شد كه ساعاتي پيش از آن 78 درصد بينندگان ميليوني برنامه تلويزيوني 90 در نظرسنجي اين برنامه، دليل ناكامي تيم ملي را فدراسيون فوتبال، 16 درصد بازيكنان و 6 درصد كادر فني دانستند.

با وجود همه اين شكست‌ها كه به طور طبيعي چيزي جز دهن‌كجي به افكار عمومي تلقي نمي‌شود نكته‌اي كه در ميان صحبت‌هاي رئيس فدراسيون برجسته مي‌نمايد، استقلال فدراسيون فوتبال و اشاره ضمني به حمايت مجمع اين فدراسيون است.

اين مجمع چرا موضع انفعالي در اين رابطه دارد؟ براي پاسخ به اين سوال نزد چند كارشناس ورزش و فوتبال رفتيم و نظر آنها را جويا شديم.

كفاشيان به افكار عمومي احترام بگذارد

سعيد فائقي، معاون ورزشي اسبق سازمان تربيت بدني براي بررسي موضوع ابتدا اشاره‌اي به شرايط بحراني تيم ملي كرد و به جام‌جم مي‌گويد: در مديريت روز دنيا افكار عمومي بهترين قاضي براي ارزيابي عملكرد يك مجموعه است، وقتي مردم در برنامه 90 چنين قاطعانه نمره مردودي به يك مجموعه مي‌دهند، بايد به اين نظر قاطع احترام گذاشت. به نظر من در شرايط فعلي نبايد فضا را با تغيير و تحولات ملتهب كرد، فدراسيون فوتبال بايد ضمن عذرخواهي از مردم هرچه سريع‌تر برنامه جبراني خود را حداقل پيرامون تيم ملي اعلام كند و حس بي‌اعتمادي مردم را تغيير دهد. برنامه‌اي كه به نظر من مي‌تواند مشتمل بر محدود كردن دايره اختيارات كارلوس كرش، تعيين كميته فني براي نظارت بر كار اين مربي، انتصاب يك مدير رسانه‌اي توانمند براي ايجاد فضاي همدلي و درنظر گرفتن ديدار تداركاتي كاربردي و نه نمايشي مانند آنچه مقابل تاجيكستان انجام شد، بار ديگر فضاي حمايتي يكدستي را براي تيم ملي شكل دهد.

معاون پيشين سازمان تربيت‌بدني تصريح مي‌كند: اساسنامه فدراسيون به صراحت تاكيد كرده كه فدراسيون مكلف است براي تيم‌هاي ملي برنامه جامع بلندمدت داشته باشد در نتيجه تا زماني كه رويكرد راهبردي و برنامه محور بر اين فوتبال حاكم نباشد وضع به همين منوال خواهد بود، چرا كه وقتي برنامه‌اي نباشد، نه نظارتي خواهد بود و نه كنترلي.

البته بر خلاف فائقي، ناصر نوآموز رئيس اسبق فدراسيون فوتبال ايراد اصلي فوتبال را از اساسنامه اين فدراسيون دانسته و مي‌گويد: مجمع فدراسيون فوتبال با اين اختيارات محدود نمي‌تواند به فوتبال ما كمك كند. ايراد اصلي من به مجمعي است كه نقش فوتبالي‌ها در آن كمرنگ است. به عبارتي مجمعي را تشكيل داده‌ايم كه قشر اصيل فوتبال، پيشكسوتان و آنهايي كه زحمت فوتبال را مي‌كشند جايي در آن ندارد. اصلا چرا بايد اعضاي مجمع فقط 74 نفر باشد؟ يا چرا بايد 32 نفر از اين تعداد را روساي هيات‌هاي استاني تشكيل بدهند؟ خب معلوم است كه آنها هميشه از رئيس فدراسيون حمايت مي‌كنند. اساسنامه‌اي كه چنين بافتي در مجمع دارد، اساسنامه نيست. با وجود اين در مجموع رفتن كفاشيان را در اين شرايط اتفاق مثبتي نمي‌دانم. چون اصولا قرار نيست همه مشكلات فوتبال ما يك‌شبه و با رفتن يك نفر برطرف شود.

رويكرد سست كفاشيان

اما محمود ياوري، باتجربه‌ترين مربي فوتبال ايران براي ورود به بحث با اشاره به اين موضوع كه فدراسيون فوتبال به طور مثال در رابطه با تيم ملي، همه جوره تابع كارلوس كرش بوده است، اظهار مي‌كند: از اين جهت نمي‌توان ايرادي را متوجه فدراسيون و كفاشيان دانست.

ما بارها هشدار داده بوديم كه اگر مربي ايراني در راس تيم ملي قرار گرفت، مشاور خارجي خوبي برايش درنظر بگيريم و اگر مربي خارجي گذاشتيم مشاور فني و مربي باكارنامه ايراني كنار او بگذاريم تا به اين وضع گرفتار نشويم.در اين شرايط نقش مجمع فدراسيون چيست؟ ياوري در پاسخ به اين پرسش تصريح مي‌كند: درد فوتبال همين است، مجمع فدراسيون را كارشناسان تشكيل نمي‌دهند، اكثر قريب به اتفاق مديران باشگاه‌ها كارشناس فوتبال نيستند و فقط مدير هستند.

جايي هم كه كارشناسان خوب و مجرب در اقليت باشند زياد به آن اميدي نمي‌رود، درست مثل هيات‌رئيسه فدراسيون. با وجود همه اين حرف‌ها و هشدارها كه بارها گوشزد كرده‌ايم، هميشه اين جمله در ذهنم وجود دارد؛ آنچه به جايي نرسد، فرياد است!

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک