شرح مختصر دعای مکارم الاخلاق/ گفتار پانزدهم: دلسوزی و خیرخواهی نسبت به همه انسان ها
جبران بدی های دیگران با نیکی، باعث می شود که شخص خطاکار متوجه اشتباه خود شده و مسیر صحیح را باز یابد. ولی حتی اگر این اصلاح رفتاری نیز حاصل نشود، آدمی با اینگونه زیستن، انسانی زندگی کرده و انسانی زندگی کردن وظیفه هر شخص است.
عصر خبر: در ایام ماه مبارک رمضان امسال، یادگار گرامی امام آيت الله سید حسن خمینی طی سلسله یادداشت هایی، به اختصار به شرح دعای مکارم الاخلاق می پردازد.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني آستان، امروز بخش پانزدهم این یادداشت ها تحت عنوان «دلسوزی و خیرخواهی نسبت به همه انسان ها»، از نظر مخاطبان ارجمند می گذرد: امام زین العابدین علیه السلام در ادامه دعای شریف مکارم الاخلاق، از درگاه حضرت ایزد درخواست می دارد: «و اثیب من حرمنی بالبذل و اکافی من قطعنی بالصله و اخالف من اغتابنی الی حسن الذکر» پروردگارا موفقم بدار تا کسی که مرا محروم می دارد، به بذل و بخشش و احسان بنوازم و با آن کس که رشته مودت بریده است، بپیوندم و کسی را که از من به بدی یاد کرده، به نیکی یاد کنم.«اثیب» جواب دادن و به نیکی و جزا دادن به خوبی معنا شده است و «حرم» به معنای منع و محروم کردن است و در اینجا منظور مانع شدن از رسیدن خیر و نیکی و نعمت به شخص است. «بذل» به معنای بخشش و اعطایی است که از صمیم قلب باشد. (ریاض السالکین/ ج3/ ص333) «اکافی» یعنی مکافات کردن و جزا دادن و «صله» به معنای نیکی کردن است و صله رحم به رفتار با عطوفت و احسان نمودن به خویشاوندان گفته می شود. (همان/ ص334) «خالف» به مخالف کسی یا چیزی رفتار کردن معنا شده و در اینجا منظور در جواب بدی دیگران، به نیکی رفتار کردن است. مراد از «حسن الذکر» خوبی کسی گفتن است.این فراز از دعای شریف نیز به مانند چند فراز گذشته، به درخواست سجایای اخلاقی و مکارمی اختصاص یافته که تحت عنوان کلی «جبران بدی با عمل خیر و نیکی» دسته بندی کردیم. در گفتارهای سابق اشاره شد که انسان باید برای همه انسان ها، خیرخواه باشد و آنها را برادران دینی و یا همنوعان خود به حساب آورده و به آنها نیکی و محبت کند. اگر ما، آدمیان را عبادالله و عیال الله بدانیم، می توانیم به دلیل انتصاب آنها به حضرت احدیت، از اشتباهات و خطاهایشان درگذریم و با رفق و مهر بانی با آنان رفتار کنیم. خیرخواهی برای همه انسان ها فارغ از دین و نژاد و حتی نیک کرداری یا گناهکار بودنشان، از جمله اموری است که باعث جلبِ رحمتِ الهی می شود. حضرت علی علیه السلام فرمود: «ابلغ ما تستدر به الرحمه ان تضمر لجمیع الناس الرحمه» رساترین و مهم ترین عاملی که سبب بهره مندی از رحمت ایزدی می شود این است که در باطن خیرخواه همه مردم باشی. (غررالحکم و دررالکلم/ ص20) و نیز نبی گرامی اسلام می فرمایند: «راس العقل بعد الدین التودد الی الناس و اصطناع الخیر الی کل بر و فاجر» سرآمدِ اعمالِ عاقلانه پس از ایمان، بشر دوستی و نیکی به همه مردم است، خواه خوب باشند و درستکار و خواه فاسق باشند و گناهکار. (مستدرک الوسایل/ ج2/ ص309) روایات با این مضمون فراوان است که خیرخواهی و دلسوزی را مختص به شیعیان یا مسلمانان نکرده اند بلکه توصیه و سفارش به دلسوزی و مهربانی و خیرخواهی نسبت به همه انسان ها شده است.سید الساجدین در فراز دیگری از این نیایش از خدا می خواهد که «با کسانی که با من قطع ارتباط کرده اند، پیوند برقرار کنم». در گفتار نهم درباره ارتباط با دوستان و نزدیکان نکاتی بیان شد و اینکه امام علیه السلام درخواست داشت که جدایی خویشان، به نیکی و پیوستگی، و ترکِ یاری بستگان، به همیاری و همکاری تبدیل شود. همچنین اجمالا خواندیم که صله رحم چیست و چگونه محقق می شود. در این فراز اما حضرت زین العابدین درخواست دارد خدای متعال به او توفیق دهد که قطع ارتباطِ خویشان را با صله رحم پاسخ دهد. یعنی اگر آنها رفتارشان را اصلاح نکردند و پیوستگی و ارتباط حاصل نشد، ما اقدام کنیم و ارتباط را از سر گیریم و صله رحم کنیم که از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مروی است که مبغوض ترین کارها نزد پروردگار بعد از شرک به خدای سبحان، قطع رحم و ترک ارتباط با خویشاوندان است: «ابغض الاعمال الی الله الشرک بالله ثم قطیعه الرحم» (جامع السعادات/ ج2/ ص252)مضمون فرازهای اخیر دعای مکارم الاخلاق در سفارشات و دستورات امام صادق علیه السلام به عبدالله بن جندب نیز تکرار شده است: «یا بن جندب صل من قطعک و اعط من حرمک و احسن الی اساء الیک و سلم علی من سبّک و انصف من خاصمک و اعف عمن ظلمک کما انک تحب ان یعفی عنک» ای پسر جندب! بپیوند و صله رحم کن با کسی که از تو بریده است، عطا کن به کسی که محرومت ساخته، نیکی کن به کسی که در حقت بدی کرده، سلام کن به کسی که به تو دشنام داده، انصاف ده درباره کسی که با تو خصومت نموده، و ببخش کسی که به تو ستم کرده، همانطور که دوست داری مورد عفو و بخشش واقع شوی. (بحار الانوار/ ج75/ ص284)در بخش دیگری از این مناجات، امام علیه السلام درخواست دارد: خدایا توفیق ده تا به خلاف روش آن کس که غیبت مرا نموده و به بدی مرا یاد کرده است قدم بردارم و او را به خوبی و نیکی یاد کنم. امام خمینی در تعریف غیبت و حرمت آن می نویسد: غیبت عبارت است از ذکر کردن انسان در حال غایب بودنش به چیزی که خوشایند نیست نسبت دادن آن به او از چیزهایی که پیش عرف مردم نقصان است … از اطلاق بسیاری از اخبار معلوم می شود که کشف سرّ مومنین حرام است. یعنی عیوبی که از مومنین مستور و مخفی است، چه خَلقی یا خُلقی یا عملی باشد، حرام است اظهار آنها و افشا آن را؛ چه شخص متصف راضی باشد یا نه. (شرح چهل حدیث/ ص301) قرآن کریم ضمن نهی از غیبت آنرا به خوردن گوشت برادر مرده تشبیه کرده است: «لا یغتب بعضکم بعضا أ یحب احدکم ان یاکل لحم اخیه میتا»: یکدیگر را غیبت نکنید که غیبت بسان این است که کسی گوشت مرده برادر خود را بخورد. آیا یکی از شما دوست دارد گوشت برادرش را که مرده است بخورد؟! (سوره حجرات/ آیه 12)امام سجاد علیه السلام از خدا توفیق می خواهد تا خطاهای رفتاری و اشتباهات کرداری دیگران را با نیکی و خوبی نمودن، پاسخ دهد. این شیوه رفتاری و جبران بدی های دیگران با نیکی، باعث می شود که شخص خطاکار متوجه اشتباه خود شده و مسیر صحیح را باز یابد. ولی حتی اگر این اصلاح رفتاری نیز حاصل نشود، آدمی با اینگونه زیستن، انسانی زندگی کرده و انسانی زندگی کردن وظیفه هر شخص است، حتی اگر دیگران قدردادن نباشند و یا در مسیر صلاح و صراط مستقیم طی طریق نکنند. انسانی زندگی کردن باعث تحقق بخشیدن کمال انسانی و کسب مکارم اخلاقی است و از وظایف هر شخص و گوهر گم شده زندگی امروزه ماست که فرمود: «الکریم یری مکارم افعاله دَیناً علیه یقضیه» انسان کریم و بزرگوار مکارم اخلاق را دَین و وظیفه ای بر خویشتن می داند که باید آنرا به جا بیاورد. (غررالحکم و دررالکلم/ ص507)