رنگارنگهای زشت
درست
جای حساس سریال وقتی شخصیت اصلی تصمیم گرفته واقعیت را بگوید و تو منتظری
واکنش اطرافیانش را ببینی، آرم پیامهای بازرگانی ظاهر میشود و مجبوری
آگهیها را نگاه کنی.
یا
وقتی دیویدی فیلمی را از سوپرمارکت میخری، توی دستگاه میگذاری و
دکمهی پلی را میزنی باید صبر ایوب داشته باشی تا فیلم شروع شود چون
بهخاطر یک توفیق اجباری باید به تماشای تبلیغات قبل از آن بنشینی. در این
مواقع همهی دکمههای کنترل روی دستگاه بیاثر میشوند.
کلاسات تمام شده، به خانه میرسی، کلید را
توی قفل میاندازی، تا جایی که یادت هست در خانهی شما سفید بوده یا سبز
یا … اما حالا مستطیلهای کوچک فسفری و صورتی و زرد و نارنجی بهشکل
عمودی یا افقی حتی به حاشیههای خالی آن هم رحم نکردهاند. روی آجرها و
سنگهای کنار در، روی زنگ و لولهی گاز، آنها همه جا هستند. این
میتواند ورودی در خانهی شما باشد حتی اگر با هیچکدام از شماره تلفنهای
روی درتان کاری نداشته باشید! کلید را توی قفل میچرخانی و تق که صدا داد،
بروشور یک پیتزافروشی همراه با قبض برق میافتد جلوی پایت. مهربانی
پیتزافروش را تحسین میکنی که لااقل به تو حق انتخاب داده است: تبلیغش را
نگه داری یا دور بیندازی.
***
بستگی دارد خانهی شما جایی دنج باشد یا در
معرض رفتوآمد برچسب زنندگان! در آپارتمان زندگی کنید یا خانهای که فقط
به شما تعلق دارد.
خانهی بهزاد ۱۷ ساله نزدیک میدان هفت تیر
است. میگوید:« تقریباً همهیدرها در کوچهی آنها هفترنگ(!) شده و
اغلب همسایهها از خیر کندن این برچسبها گذشتهاند.» مادر بهزاد اما برای
خانهتکانی قبل از عید او را مسئول کندن برچسبها و تمیز کردن در خانه
کرده بود. بهزاد دلش پر است:
«خیلی خسته کننده بود! حتی کندنشان در را
زشتتر و کثیفتر میکرد چون جای چسبها به این راحتی نمیرفت! مامان من
هم بالأخره به بودنشان روی در رضایت داد.»
***
با عجله توی پیادهرو راه میرفتم که دست یک
تراکت پخشکن جلویم دراز شد و سرعتم را گرفت. راهم را کج کردم و رفتم. اما
یکدفعه فکری به ذهنم رسید، برگشتم و از او پرسیدم:« شده روی درها هم
برچسب تبلیغاتی بچسبانی؟» میگوید:«قبلاً بله، اما حالا دیگر حاضر نیستم.
چند بار وقت چسباندنشان با برخورد تند صاحب خانهها مواجه شدم!»
***
«آلودگی بصری» هم مانند آلودگی صوتی روی
روان شهروندان تأثیر میگذارد. در شهری که ترافیک و خیلی مسائل دیگر وجود
دارد که حداقل آسیب آنها همین آلودگیهای بصری است، دیگر نگاه کردن به در
و دیوار نباید باعث عصبیتر شدن شهروندان شود. شهرداری سالیانه هزینهی
زیادی را صرف پاکسازی شهر از این آلودگیهای بصری میکند.
این را مهندس عطارد، کارشناس مسائل شهری میگوید. از او میپرسم که
چهطور میتوانیم از چسبانده شدن تبلیغاتی که بدون ارادهی خودمان شکل
درمان را عوض میکند جلوگیری کنیم؟ میگوید:« شورای شهر مصوبهای دارد که
بسته به وسعت چنین آسیبهایی، بهصورت منطقهای یا محلهای خسارتها را
جبران میکند. صاحبخانه هم این حق را دارد که از این شرکتها شکایت کند.
ضمن اینکه در بعضی از مناطق تابلوهایی رایگان برای تبلیغات در نظر گرفته
شده که قرار است تعداد این تابلوها در شهر بیشتر شود.»