هژمونی کم بضاعت ها؛ نتیجه عقب نشینی اندیشه ورزان
در فراخوان جوانان شهر، مطالباتی غیر از موضوعات تکراری و دغدغه هایی مغایر با خواسته های گروهی، طیفی و دورهمی به گوش می رسد، کاش بشنویم...
عصر خبر- دکتر حمید هنرجو *: پرهیز اندیشمندان و متفکرانِ کاردان از ورود به عرصه های کلان مدیریتی و اجرایی با ژست یا بیم عدم دخالت در سیاست و بهانه ها و غفلت هایی از این قبیل که نتیجه عتاب و خطاب های جهت دار می باشد، هزینه ای بالا به کشور و یکایک مردم ما تحمیل کرده است.
خروجی مشمئز کننده این پرهیز، قبضه کامل قدرت و مصادر خدمت به مردم توسط کم بضاعت های فکری، فرزندخواندگان طیفی و مجموعه ای محدود است که گردشان چنبره زده و مسیر و جهتی مغایر با مصالح نظام اسلامی، کشور و مطالبات مردم شریف را دنبال می کنند…
وقت شناسانی که با هژمونی تبلیغات، سوار بر موج کاذب بَنِر و تیزر و رنگین نامه های فرمایشی با هزینه میلیاردی[که اندکی تفحص در چیستی و چرایی اش، پشت صحنه را کاملا روشن می سازد و تزریق یک سوم آن می تواند در مقاطعی، حداقل منطقه ای از کشورمان را از لحاظ اقتصادی اشباع کند] ناگهان سیل آسا برشهر، فرود می آیند و به مدد سحرانگیز رسانه، رنگ، لعاب و گرافیک، فریب بصری جامعه را آن هم زود هنگام… استارت می زنند و همین که به تعبیری قدیمی و آشنا، خرشان از پُل گذشت، دیگر… !
این نمایش ها هرچند زودتر از آنکه تصورش را کنیم، درحافظه بلند مدت جامعه رنگ می بازد و قصه تازه ای هم نیست، اما در کوتاه مدت، شهروندان را ناگزیر به تحمل خساراتی سنگین می سازد، به طوری که حتی دل و دماغ اظهار ندامت و ابراز دریغ هم برای جامعه خسران دیده باقی نمی گذارد !
حقیقت تلخ، زمانی برای شهروندان به ستوه آمده از مشکلات و نارسائی ها آشکار می شود که جملات عجزآمیز: “نمی شود” ،”نمی توانیم” و یا “نمی گذارند!” سکه رایج بازار وعده پردازان می گردد، اما چه سود! که دیگر دیر شده و سالهایی که به مثابه عمر عزیز مردم است، باید برای جبران مآفات سپری گردد، آرزوهای یک نسل به یغما برود، به بهای اینکه یک حزب خاص، همواره در اریکه قدرت باقی بماند …!
سخنی با جوانان
امروز نسل جوان و دلسوز ما می تواند با احساس مسئولیت جدی، روشنگری علمی و مستند نموده و به جامعه نخبگان، متفکران توانمند ، متعهد و متخصص کشور فراخوان خدمت داده و اعتماد کند.
جوان معاصر باید به این واقعیت برسد که صدا و مطالبات نسلی اش، از حنجره هم نسلش بر می خیزد، اوست که گفتمانش را درک می کند و نیازهایش را به درستی می شناسد، نه دیگرانی که با عبور و چشم پوشی از مقاطع حساس و مضایق مردم، صرفا عامل به نسخه از پیش نگاشته حزبی اند! در حالی که در تحزب گرایی با هر سطح و کیفیت، نباید کسب قدرت اولویت باشد و واقعیت های ملموس جامعه و مسائل مردم، نادیده انگاشته شود، اما آیا اکنون احزاب ما عملکردی دارند که بتوانند بدون جرح و تعدیل و دخل و تصرف، آن را به پیشگاه مردم گزارش بدهند؟!
در فراخوان جوانان شهر، مطالباتی غیر از موضوعات تکراری و دغدغه هایی مغایر با خواسته های گروهی، طیفی و دورهمی به گوش می رسد، کاش بشنویم…
*پژوهشگر فرهنگی و فعال سیاسی – اجتماعی