آمریکا و روسیه محتاج راهاندازی جنگ سوم در خلیجفارس هستند
این کارشناس مسائل راهبردی با اشاره به هدف پنجم در این جنگ خاطرنشان کرد: اسرائیل که همیشه از دو کشور ایران و کشورهای حاشیه خلیجفارس احساس نگرانی دارد، در آرامش میتواند به اجرای بیش از پیش سیاستهایش برای تثبیت بیشتر بکوشد و فاصله اقتصادی و توان نظامی خود را در سطح بالاتری نگه دارد. عجیب نیست که اسرائیل زمامداران تازه به دوران رسیده عربستان را اینچنین حمایت میکند.
عصر خبر: یک کارشناس مسائل راهبردی گفت: کشورهای نوظهور عرصه اقتصادی و صنعتی را بر اقتصاد آمریکا تنگ کردهاند.
دکتر بهزاد خسروی در گفتوگو با ایسنا با بیان اینکه در طول تاریخ اکثریت قریب به اتفاق رخدادهای جنگی، هدفشان جز تأمین منابع اقتصادی برای گروههای خاص یا کشورهای منفعت طلب نبوده است، اظهار کرد: از زمان انقلاب صنعتی در اروپا و همچنین کشف منابع عظیم نفتی، گازی و معادن متعدد و شکلگیری کمپانی و کارتلهای صنعتی و اقتصادی (که جز به منافع اقتصادی و مالی به چیز دیگری نمیپردازند)، قدرتهای بزرگ برای تقویت و تأمین منافع ملی خود همیشه در شکلگیری جنگهای خونین اثر مستقیم داشتهاند.
وی ادامه داد: اقتصاد کشورهای بزرگ بهویژه آمریکا بر اساس ذات تئوریهای اقتصادی هرازگاهی دچار رکود شدید میشوند که برای برونرفت از این وضعیت، استراتژی خود را بر ایجاد و شکلگیری جنگهای منطقهای متمرکز کرده که نمونه این جنگها کم نیستند.
خسروی با بیان اینکه در عصر حاضر کشورهای نوظهور اقتصادی همانند چین، هند، ژاپن، روسیه، برزیل و … عرصه اقتصادی و صنعتی را بر اقتصاد آمریکا تنگ کردهاند، اضافه کرد: براین اساس آمریکا را به استراتژی جنگ و شکلگیری آن به دلیل اثرات و پیامدهای مخرب بر کشورهای نوظهور ناگزیر میکند.
جنگ سوم در حال رخ دادن است؟
این کارشناس مسائل راهبردی تصریح کرد: وجود منابع عظیم نفتی، گازی و دیگر منابع در خاورمیانه بهخصوص در حوزه خلیجفارس و تأثیر این منابع بر اقتصاد و تولید جهان باعث شد که حوزه خلیجفارس همواره سرزمینی محکوم به وجود جنگ باشد؛ اما آیا بعد از دو جنگ فرسایشی در حوزه خلیجفارس، جنگ سوم در حال رخ دادن است؟
وی با تأکید بر اینکه چنانچه این وضعیت از جانب کشورهای منطقه به خصوص ایران و عربستان از یک طرف و چین و هند از طرف دیگر، مدیریت نشود شکلگیری جنگی تمام عیار در حوزه خلیجفارس به نام جنگ سوم اجتنابناپذیر است، اضافه کرد: اقتصاد آمریکا برای اینکه از وضع موجود که با بدهیهای چندین تریلیون دلاری، نرخ بیکاری بالا، عدم توان پرداخت سود سپرده کشورهایی همچون عربستان، قطر، کویت، بحرین، امارات و رکود اقتصادی دست و پنجه نرم میکند، خارج شود نیازمند حداقل پنج تریلیون دلار عایدی است.
خسروی با اشاره به اینکه چنانچه این مبلغ به اقتصاد آمریکا تزریق نشود، فروپاشی اقتصادی و صنعتی در آمریکا اجتنابناپذیر بوده، همچنین جلوگیری از رشد اقتصادی در چین، هند و دیگر کشورهای نوظهور همیشه یکی از استراتژیهای اصلی دولت آمریکاست که تنها با ایجاد جنگ میتواند مانع آن شود، خاطرنشان کرد: از طرف دیگر ارز کشورهایی همچون چین، روسیه، هند و ژاپن در حال جایگزینی دلار است و این تلاشها در سالهای اخیر بر کسی پوشیده نیست.
آمریکا و روسیه محتاج به راهاندازی جنگ سوم در خلیجفارس هستند
وی معتقد است: آمریکا و روسیه در عین بازیهای سیاسی و تقابلهایی که با همدیگر دارند اما به دلایل ذیل بهشدت محتاج راهاندازی جنگ سوم در خلیجفارس بین عربستان و متحدانش با ایران هستند که هدف اول کشور روسیه در چند سال اخیر با چالشهای متعددی ازجمله تحریمهای ناشی از استرداد کریمه به فدراسیون روسیه از طرف اروپا و آمریکا، کاهش شدید قیمت نفت از 140 دلار به 50 دلار، عقب ماندن از اقتصاد چین و هند در منطقه، هزینههای ناشی از جنگ در سوریه و … مواجه شده که برای برونرفت از وضع موجود جنگ بین عربستان و ایران موازنه قدرت اقتصادی روسیه را مثبت خواهد کرد، قیمت نفت و گاز به بیش از 400 دلار خواهد رسید و این امر باعث خواهد شد درآمد عظیم نفتی و گازی عاید روسیه شود که ضمن تقویت اقتصاد آن، پشتوانه پولی روسیه به بالاترین سطح ممکن خواهد رسید. هرچند کشورهای چین، هند و … که خریداران اصلی نفت هستند با افزایش قیمت تمام شده کالا مواجه خواهند شد.
خسروی به هدف دوم اشاره کرد و با بیان اینکه در این بین آمریکا با توجه به داشتن ذخائر استراتژیک نفتی و گازی، میتواند منابع نفتی و گازی خود را با قیمت بالا به فروش رسانده و از طرفی از گزند افزایش سرسام آور قیمت نفت و گاز در امان باشد، بیان کرد: افزایش قیمت نفت باعث میشود کشورهای رقیب و نوظهور مانند چین و هند که 50 درصد نفت خود را از خلیجفارس تأمین میکنند با رکود اقتصادی سختی روبرو شوند با این حال قیمت تمام شده کالاهای تولیدشده در این دو کشور و دیگر کشورها با افزایش چند برابری مواجه شده و رکود اقتصادی را برای آنها به ارمغان خواهد آورد.
وی گفت: هدف سوم از راه اندازی جنگ خلیجفارس این است که رشد اقتصادی تمام کشورهای نوظهور مثل برزیل، چین، ژاپن، هند، کره جنوبی و حتی اتحادیه اروپا به کمترین سطح ممکن خواهد رسید و این امر باعث ثبات جایگاه آمریکا در سطح جهان خواهد شد.
خسروی تصریح کرد: در هدف چهارم نهتنها آمریکا، بلکه اروپا و روسیه، با فروش جنگافزارهای رقابتی به عربستان و ایران سود خواهند برد بلکه با توجه به عدم امنیت در منطقه، کشورهای همسایه نیز خواهان خرید تجهیزات نظامی خواهند شد. این موضوع باعث میشود صدها هزار شغل در غرب ایجادشده و میلیاردها دلار وارد جریان اقتصادی غرب شود، بهعنوان مثال فروش اسلحه توسط آمریکا و انگلیس و فرانسه به عربستان، قطر، امارات در جنگ یمن که اصلاً قابلمقایسه با پیامدهای جنگ سوم نخواهد بود، دویست میلیارد دلار بوده است.
این کارشناس مسائل راهبردی با اشاره به هدف پنجم در این جنگ خاطرنشان کرد: اسرائیل که همیشه از دو کشور ایران و کشورهای حاشیه خلیجفارس احساس نگرانی دارد، در آرامش میتواند به اجرای بیش از پیش سیاستهایش برای تثبیت بیشتر بکوشد و فاصله اقتصادی و توان نظامی خود را در سطح بالاتری نگه دارد. عجیب نیست که اسرائیل زمامداران تازه به دوران رسیده عربستان را اینچنین حمایت میکند.
جنگ آینده در خلیجفارس همانند جنگ ایران و عراق نخواهد بود
وی با بیان اینکه این جنگ همانند جنگ ایران و عراق نخواهد بود و ابعاد آن گستردهتر و پیامدهای آن وحشتناکتر و خانمانسوزتر خواهد بود و این همان خواسته ای است که آمریکا، اسرائیل و برخی کشورهای اروپایی به دنبال آن هستند، تأکید کرد: این جنگ در صورت انجام، اکثر کشورهای حوزه خلیجفارس را تا مرز نابودی پیش خواهد برد و شاید اثراتش قابلمقایسه با جنگ جهانی دوم نیز نباشد.
خسروی عنوان کرد: دولتهای آمریکا، اسرائیل، انگلیس، فرانسه و روسیه برای شکلگیری این جنگ هرکدام بهنوبه خود تلاشهایی کردهاند که متأسفانه اذهان عمومی و خواص نسبت به این اقدامها بیتفاوت هستند، شکلگیری جنگ سوریه، یمن، جنگهای داخلی در عراق، بحران لبنان و دهها نمونه دیگر از این دست انجام گرفته است.
وی اظهار کرد: جنگ نیابتی در سوریه، حمله عربستان به یمن، بحران داخلی بحرین، اعدام شیخ نمر توسط عربستان، اشغال سفارت عربستان توسط افراد تندرو، کشتار حجاج ایرانی در مکه، کودتای سیاسی و قتل و حصر شاهزادهها در عربستان، فرقهگرایی بین شیعه و سنی در عراق، لفاظیهای دیپلماتیک بین مسئولین دو کشور ایران و عربستان، عدم بهکارگیری کشورهای میانجی برای حل مسائل و دهها مورد دیگر همگی جرقههای این جنگ را بیشتر میکند.
وی اضافه کرد: برخورد عربستان با سعد حریری، پشتیبانی کشورهای آمریکا، فرانسه و پاکستان از عربستان و همه این علائم زمانی که در کنار هم قرار میگیرند حاکی از آن است که این دو کشور باید بدانند بیشتر از این نباید آب را گلآلود کنند.
خسروی با بیان اینکه زمامداران تازه به دوران رسیده عربستان باید بدانند اگر جنگی شروع شود امکان برگشت وجود نخواهد داشت، یادآور شد: همچنین زمامداران کشورمان باید بدانند که با توجه به تجربه بالایی که در حوزه دیپلماسی و زمامداری دارند قبل از هرگونه اقدامی باید با صبر و طمأنینه بیشتری برخورد کنند چون شرایط فعلی عربستان، اضطرابآور و چالش برانگیز است.
وی اضافه کرد: شاید دولتمردان بیتجربه فعلی عربستان خیلی آگاه به پیامدها و اثرات ناشی از جنگ نیستند اما صبوری دولتمردان ایران و ایجاد شرایط مذاکره برای حل مسائل باید بیشتر از عربستانیها باشد چرا که توقع و انتظار بیشتری از تجربه ایرانیان میرود.