آیا وقت مذاکره مستقیم ایران با آمریکا رسیده؟

اخیرا برخی فعالین سیاسی ایران بیانیه ای را به امضاء رسانده و منتشر کرده اند که در آن خواهان مذاکره مستقیم ایران با آمریکا شده اند، احتمالا هم از ملاقات آقای ترامپ و آقای اون الهام گرفته و چنین بیانیه ای را منتشر کرده اند.

گویند گره ای را که می توان با دست باز کرد هیچ وقت نباید با دندان باز کرد وبدیهی است که بهترین راه برای حل وفصل مشکلات مذاکره و گفتگو ودیپلماسی می باشد.

در بحث مذاکرات دیپلماتیک کشورها تلاش می کنند قبل از مذاکره برگه هایی را در اختیار گیرند که آنها را پای میز مذاکره قرار دهند و بر اساس آن چانه زنی کنند و پس از آن برگه ای را با برگه دیگر رد و بدل کنند.

مثلا کره شمالی تلاش کرد ابتدا بمب هیدروژنی بسازد و سپس موشک قاره پیمای خود که می تواند بر فراز ایالات متحده پرواز کند را آزمایش کند و در نهایت رهبر آن با آقای ترامپ به گفتگو نشست.

همچنین اگر امروزه عربستان سعودی حاضر نیست پای میز مذاکره با ایران بنشیند به این دلیل است که سر آن میز ایران می تواند برگه های زیاد و قوی ای را روی میز بگذارد و عربستان هنوز نتوانسته حتی یک برگه برای چانه زنی به دست بیاورد.

بسیاری از تحلیلگران بین المللی باور دارند امتیازی که آقای اون از آقای ترامپ گرفته بیش از امتیازی است که رئیس جمهوری آمریکا در جامعه بین المللی به دست آورده و علیرغم صمیمیتی که در نشست و برخواست طرفین وجود داشت اما هیچ توافقی رد وبدل نشد بلکه یک تفاهم نامه به امضاء رسید تا آقای ترامپ که علاقه زیادی به نمایش امضای خود و خودکارهایبرند خود است یک تفاهم نامه را جلوی دوربین ها به نمایش بگذارد و همین، ولی در مقابل بسیاری از فشارهای بین المللی که بر علیه کره شمالی اعمال می شد کاسته شد.

در واقع اگر بخواهیم مقداری به قبل برگردیم چیزی مشابه همین اتفاق حدود پنج سال پیش میان ایران و آمریکا اتفاق افتاد و آقای روحانی طیسفر به نیویورک تلفنی با آقای اوباما گفتگو کردند.

علیرغم اینکه این گفتگو رو در رو نبود اما تفاوت چندانی با ملاقات اون و ترامپ نداشت چون اینها هم فقط با هم گفتگو کردند.

وطی همان گفتگوی تلفنی آقای روحانی و آقای اوباما تاکید کردند که به دنبال حل و فصل اختلافات از طریق دیپلماسی و راه های مسالمت آمیز خواهند بود، یعنی نوعی تفاهم که فقط فرقش آن است که پایه این تفاهم تعهد دو رئیس جمهوری در پی آن بود وتفاوت چندانی مانند امضای تفاهم نامه نداشت.

پس از آن هم گفتگو های ایران با 1+5 برای مدت ها به گفتگو میان وزیران خارجه ایران و ایالات متحده تبدیل شد و احتمالا بسیاری جلسات طولانی مدت پشت درب های بسته و قدم زدن صمیمی دو وزیر خارجه ایران و آمریکا بیرون هتل را هنوز به یاد دارند وقطعا باور ندارند که ساعت ها گفتگو به چانه زنی روی غنی سازی 3.67 درصد و یا پنج درصد گذشت.

نتیجه گفتگوها هم منجر به توافق هسته ای معروف به برجام گشت که علاوه بر ایران و ایالات متحده پنج کشور دیگر به عنوان ضامن پای آن را امضاء کردند و شورای امنیت سازمان ملل نیز نه فقط زیر آن امضاء کرد بلکه آن را تبدیل به یک مصوبه بین المللی نمود.

بد نیست یاد آور شد طبق اظهار نظر آقای علی اکبر صالحی وزیر خارجه وقت ایران گفتگو های مستقیم بصورت محرمانه در دوران آقای ریاست جمهوری احمدی نژاد میان ایران و ایالات متحده شروع شد و پس از به قدرت رسیدن دکتر روحانی به دلیل اینکه ایران از نارو زدن ایالات متحده واهمه داشت پنج کشور دیگر ضامن نتیجه گفتگو ها و توافق شدند.

علیرغم اینکه پنج کشور بزرگ جهان ضامن برجام شدند باز هم دل مذاکره کنندگان ایرانی گرم نشده بود تا اینکه سازمان ملل هم ضامن برجام شد.

آیا توافقی از این بالاتر می شد با ایالات متحده منعقد کرد؟

آخرش چه شد؟

رئیس جمهوری بعدی آمریکا آمد و مثل آب خوردن زیر همه توافق ها و قول و قرار ها زد، البته بماند که حتی اوباما که دولت اش پای توافق را امضاء کرد از انجام بسیاری تعهدات طفره رفت.

اگر هر کشور دیگری چنین کاری کرده بود جامعه جهانی قیام و قعود می کرد و این کشور را به شورای امنیت می کشاند و تحریم ها و تنبیه های فراوان بر علیه این کشور وضع می کرد اما این آمریکا است و شورای امنیت و جامعه جهانی توان انجام کاری در قبال آن ندارد، یا شاید بگوییم جرئت ندارد.

در این توافق ایران مجبور شد بسیاری از برگه هایی را که در اختیار داشت را بسوزاند اما طرف مقابل هیچ قدمی نه فقط جهت نشان دادن حسن نیت بلکه جهت اعتماد سازی انجام نداد بماند که می بایست طبق برجام تعهداتی را انجام می داد.

گفتگو ومذاکره دیپلماتیک وقتی می تواند نتیجه بخش باشد که بر اساس منطق برد- برد پیش برود، آقای اوباما که اظهار می داشت با چنین منطقی جلو آمده در حالی که منطق رئیس جمهوری جدید ایالات متحده منطق برد- باخت تجاری است و با این منطق قطعا هیچ مذاکره سیاسی ای نمی تواند به نتیجه برسد.

اگر ایالات متحده به تعهدات برجام پایبند می بود و آنها را اجرا می کرد شاید الآن می شد گفت خوب برجام 1 خوب بود پس برویم سراغ برجام 2 و 3 و… اما ماشینی که دنده یک اش جا نمی افتد هیچ وقت نمی تواند با دنده های دیگر خوب راه برود و در نهایت بلایی سرش می آید.

علیرغم اینکه ایران برخی برگه های خود را طی برجام از دست داد اما خوشبختانه هنوز بسیاری برگه ها را در اختیار دارد و طرف مقابل هم بخوبی می داند که تا این برگه ها دست ایران است نمی تواند ایران را به زانو در بیاورد و یا دست به حمله نظامی بر علیه ایران بزند، به همین دلیل هم هست که به ترفندهای مختلف تلاش دارد این برگه ها را از دست ایران خارج کند.

شاید برخی خیلی زود باور باشند ویا زود فراموش کنند اما زمانی که گفتگوهای هسته ای مطرح شد بسیاری باور داشتند که همه مشکلات اقتصادی ایران پس از امضای برجام پایان خواهد یافت، آیا به یاد دارید؟

کدام مشکلات اقتصادی حل شد؟

به جرئت می توان گفت بیش از هفتاد درصد مشکلات اقتصادی ایران امروزه بر اثر سوء مدیریت داخلی و نا مسلمان بودن برخی کاسبکارانوحاجی ناحاجی بازاریان اقتصادی است و نه به دلیل تحریم ها.

به عنوان مثال بگویم مگر میوه – گوشت – فراورده های لبنی – مرغ –ماهی – برنج و… وارداتی است که قیمت آن در بازار ایران بر اساس افزایش قیمت دلار محاسبه گردد؟

یا اینکه مگر کارخانه های تولید ماشین در ایران قطعات خود را با دلار 7500 تومانی وارد کرده اند تا ماشین هایشان را با همین قیمت به مردم بفروشند؟

همین را بگیرید و به دنبال بقیه اش بروید، باید بپذیریم که مشکلاتمان از داخل است نه از خارج.

مشکل مان حرص و طمع برخی است که سیری نا پذیر هستند واوضاع را به اینجا کشانده.

اول باید یاد بگیریم خودمان به یکدیگر رحم کنیم و بعد توقع داشته باشیم آمریکا به ما رحم کند.

قطعا حتی اگر ایران بخواهد با ایالات متحده مستقیم پای میز مذاکره بنشیند به هیچ وجه مشکلات اقتصادی ایران حل نخواهد شد وفقط می توان گفت زمانی می توانیم پای میز مذاکره با آمریکا ویا هر کشور دیگری بنشینیم که اول مشکلات اقتصادی داخلی خودمان را خودمان حل کنیم و طرف مقابل متوجه شود که ما از روی ضعف پای میز مذاکره ننشسته ایم و دوم اینکه بتوانیم تضمین هایی فراتر از تضمین های قبلی دریافت کنیم که آمریکا و دیگر کشورها به تعهدات خود پایبند خواهند ماند و پای هرچه که امضاء کنند همان را اجرا خواهند کرد.

آنهایی که بحث از نشاندن ایران و ایالات متحده پای میز مذاکره می کنند بد نیست ابتدا به آمریکا فشار بیاورند برجام را تمام و کمال اجرا کند و بعد چنین تقاضاهایی را مطرح کنند، البته در این جمله آخر منظور بنده امضاء کنندگان بیانیه نیست بلکه کشورهایی است که اصرار دارند ایران و آمریکا مجددا پای میز مذاکره بنشینند، دوستان امضاء کننده بیانیه بعد از آن باید بیانیه صادر کنند الآن خیلی زود است.

 

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک