ترامپ و چاقویی که پیش از مذاکره با روحانی باید در جیب بگذارد
حل و فصل منافع متعارض بین طرفین نیازمند یک روش مشارکتی است که پیش نیاز آن گفتگوهای ملموس و موثر است. بر اساس نظریه ویلیام زارتمن، ایران و آمریکا در یک بن بست متقابل زیان آور گرفتار شده اند. تداوم وضعیت فعلی، و نبود هر گونه گفتگو، زمینه افزایش هزینه ها و خسارت به منافع ملی هر دو کشور را فراهم می کند.
اندیشکده شورای آتلانتیک نوشت: مکالمه تلفنی بین پرزیدنت حسن روحانی و باراک اوباما در سال 2013، مذاکرات متعدد میان جان کری و محمد جواد ظریف در طی دو سال مذاکرات هسته ای و یک نشست چندجانبه سال گذشته که در آن ظریف و تیلرسون حضور داشتند، حاکی از این است که تابوی ارتباط مستقیم بین ایران و آمریکا از بین رفته است. برای برگزاری مذاکره بین طرفین، ضرورت دارد که برای پیشبرد هدف حل مسائل دوجانبه بین طرفین گام های معناداری اتخاذ کنند. پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات 2016، مسیر پیش رو با پیچیدگی بیشتری همراه کرده است ، اما وی اخیرا سیگنال هایی از تمایل خود برای ملاقات با حسن روحانی در راستای « صلح جهانی» فرستاده است.
به گزارش «انتخاب»؛ در ادامه این مقاله می خوانیم: مخالفت ترامپ نسبت به برجام بیشتر برگرفته از اغراض شخصی است تا استراتژیک. وی در 11 آگوست 2015م. در هنگام نامزدی انتخابات ریاست جمهوری در اعتراض به برجام در مصاحبه با سی ان ان گفت: « در وهله اول من تمام تحریم ها را دوبرابر خواهم کرد. قبل از برگزاری توافق خوب با آنها ، من از آن می خواهم تمام زندانیان ما را آزاد کنند.» علاوه بر این وی از مذاکره کنندگان دولت اوباما انتقاد کرد و مهارت مذاکره کنندگان ایران را مورد تحسین قرار داد. وی گفت: « هنگامی که من مذاکره کننده ارشد ایران ( محمد جواد ظریف) را دیدم ، گفتم که به کری اجازه ندهید که با وی مذاکره کند. این مرد باهوش تر از کری است. شما می دانید که ایرانیان مذاکره کنندگان بزرگ هستند و همیشه بوده اند. ایرانیان مذاکره کنندگان بزرگی بوده اند.»
ترامپ، برجام را « بدترین توافق تاکنون آمریکا » نامید و در 8 می به صورت یکجانبه از آن خارج شد و در 7 آگوست بخش اول تحریم ها را که به موجب برجام لغو شده بودند علیه ایران تحمیل کرد. چند روز قبل از بازگشت تحریم ها، ترامپ در پاسخ به سوالی در کنفرانس مطبوعاتی گفت: « اگر آن ها بخواهند من قطعا با ایران ملاقات خواهم کرد. من نمی دانم که هنوز آنها برای انجام این کار آماده هستند یا خیر. اکنون آن ها با وضعیت دشواری روبرو هستند… اگر ما بتوانیم به صورت معناداری با هم کار کنیم که صرفا اتلاف کاغذ ( همانند برجام) نباشد ، من قطعا مایل به ملاقات خواهم بود.»
واقعیت این است که آمریکا تعهدات خود بر طبق مفاد برجام را نقض کرده و تحریم های یکجانبه غیرقانونی علیه ایران را تحمیل کرده است. این امر به صورت جدی به اعتبار روسای جمهور فعلی و آینده آمریکا صدمه می زند.
حسن روحانی در واکنش به پیشنهاد ترامپ در یک مصاحبه تلوزیونی در 6 آگوست گفت: « مذاکره همزمان با تحریم معنایی ندارد. کسی که ادعای مذاکره میکند اگر ادعایش این است نباید چاقویش را در بیاورد و در بازوی طرف فرو برد.». بنابراین به نظر می رسد که شرط مذاکرات جدید توسط حسن روحانی ، بازگشت آمریکا به برجام است.
حل و فصل منافع متعارض بین طرفین نیازمند یک روش مشارکتی است که پیش نیاز آن گفتگوهای ملموس و موثر است. بر اساس نظریه ویلیام زارتمن، ایران و آمریکا در یک بن بست متقابل زیان آور گرفتار شده اند. تداوم وضعیت فعلی، و نبود هر گونه گفتگو، زمینه افزایش هزینه ها و خسارت به منافع ملی هر دو کشور را فراهم می کند.
سیاست های دولت ترامپ به صورت منفی بر اقتصاد ایران تاثیر گذاشته است و یک حس عدم اطمینان در مورد آینده ایجاد کرده است. ارزش واحد پول ایران به شدت در بازارهای غیررسمی کاهش یافته است. قیمت ها به شدت افزایش یافته و بسیاری تولیدکنندگان از فروش کالاهای خود به دلیل هراس از دست رفتن دسترسی به مواد خام تردید دارند. هیچ شکی نیست که سوءمدیریت این مشکلات را تشدید کرده است.
پیروز اصلی اعمال تحریم های آمریکا علیه ایران ، چین و روسیه هستند. چین هر گونه اعمال فشار آمریکا در خاتمه بخشی به واردات نفت خام از ایران را رد کرده است و گزارشات حاکی از این است که آن ها حتی برای پر کردن خلاء خروج شرکت های نفتی فرانسه از سرمایه گذاری مشترک با ایران اعلام آمادگی کرده اند. شرکت های روسیه هم از این مسئله سود خواهند برد. در این راستا آن ها درصدد هستند تا هواپیمای سوخو سوپرجت خود را جایگزین قراردادهای ایرباس و بوئینگ کنند که لغو شده اند. ایران همچنین درصدد است تا تجارت با کشورهای آسیایی را افزایش دهد و در این راستا پیمان مودت و همکاری با «آن سه آن» در 21 جولای امضا کرده است.
سید حسین موسویان دیپلمات پیشین ایران در مصاحبه گفت: « با خروج یکجانبه آمریکا از برجام، پرزیدنت ترامپ به طور خاص اعتماد و اعتبار هر گونه توافق احتمالی آینده ایران با آمریکا را از بین برده است. به همین دلیل است که این نشست ترامپ – روحانی از سوی تهران نادیده گرفته می شود. لازم است که کاخ سفید اقدامات اعتمادساز معناداری انجام دهد.»
یکی از تحلیلگران ارشد مرکز آسیای جنوبی شورای آتلانتیک با این عقیده موافق است و گفت: « اگر آمریکا خواهان مذاکره با ایران است باید اقدامات ملموسی انجام دهد. پرزیدنت حسن روحانی بدون اتخاذ اقدامات ملموس آمریکا در کاهش تحریم ها نمی تواند همانند کیم جونگ اون صرفا به یک نشست با ترامپ بسنده کند. زیرا این امر را نشانه بی کفایتی و ناتوانی روحانی در نظر می گیرند و این می تواند منجر به گسترش ناامیدی بین ایرانیان شود و تقریبا شکل گیری هر گونه مذاکره با آمریکا در مورد مباحث مهم را برای دولت آینده ایران غیرممکن سازد.»
در مقابل ، ایران نیز باید پالس و گام مثبتی بردارد.
در 25 سپتامبر رهبران دو کشور در شصت و سومین نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک سخنرانی می کنند. در این مسیر نه تنها ایران و آمریکا بلکه جامعه بین الملل باید دو کشور را به مذاکره تشویق کنند و یک صفحه جدید برای دو رهبر بگشایند تا آن ها یک گفتگو سازنده که منجر به مذاکرات مفید می شود را آغاز کنند.