دلایل رهبر ایران برای مذاکره نکردن با آمریکا
آیت الله خامنه ای، رهبر ایران در دیدار قشرهای مختلف مردم استدلال های خود را در مذاکره نکردن با آمریکا بیان کرد.
به گزارش اسپوتنیک به نقل از ایرنا، مهم ترین محورهای سخنان آیت الله خامنه ای، رهبر ایران در این ارتباط به شرح زیر است:
آیا مسئولان آمریکایی واقعاً انسانند؟
مسئولان آمریکایی قبلاً نیز ادب سیاسی و دیپلماتیک را در حرفهایشان رعایت نمی کردند اما مسئولان کنونی این رژیم به گونه ای وقیح، بی شرم و بیادب با دنیا حرف می زنند.
وجدان جهان در مقابل جنایات به یک ماشین حامل کودکان یمنی و قتل عام دهها کودک بیگناه و بیپناه تکان خورد، اما آمریکایی ها به جای محکوم کردن این فجایع، بیشرمانه از روابط راهبردی خود با سعودیها حرف زدند.
جدا کردن حدود 2 هزار کودک از مادرانشان و زندانی کردن آنها در قفس به بهانه مهاجر بودن این افراد، جنایت بی سابقه دیگر مسئولان آمریکایی است.
جنگ نخواهد شد و مذاکره نخواهیم کرد.
آمریکایی ها مسئله جنگ را صریحاً مطرح نمی کنند اما درصددند با اشاره و کنایه، «شبح جنگ» را ایجاد و بزرگ کنند تا ملت ایران و یا ترسوها را بترسانند.
جنگی رخ نخواهد داد چرا که ما مثل گذشته هیچ وقت شروع کننده جنگ نخواهیم بود و آمریکاییها هم حمله را آغاز نمی کنند چون می دانند که صددرصد به ضررشان تمام خواهد شد.
آمریکایی ها ممکن است خیلی چیزها را نفهمند اما احتمالاً اینقدر میفهمند که نتیجه تعرض به ایران را تصور و درک کنند.
در بحث پیشنهاد مذاکره براساس یک بازی و روش پیش پا افتاده و بی ارزش سیاسی عمل می کنند؛ یک نفر می گوید بدون پیش شرط، نفر دیگر پیش شرط می گذارد.
بر خلاف تصور عده ای در داخل، درخواست آمریکاییها برای مذاکره مسئله جدیدی نیست و در 40 سال اخیر بارها تکرار اما با پاسخ منفی ایران مواجه شده است.
ترسیم فرمول مذاکره به سبک آمریکا.
با آمریکاییها به علت وجود استدلالهای دقیق، تجربه گذشته و ضررهای فراوان مذاکره با یک رژیم متقلب و زورگو مذاکره نمی کنیم.
آمریکایی ها برای مذاکره فرمول خاصی دارند که باید آن را درک کرد و سپس به این سؤال پاسخ داد که آیا هیچ آدم عاقلی با این فرمول مذاکره می کند؟ حقیقت مذاکره در عرف سیاسی «داد و ستد» است؛ آنها در هر مذاکره به پشتوانه قدرت سیاسی، تبلیغاتی و مالی خود تلاش می کنند هرگونه مقاومت در مقابل تحقق اهدافشان را ناکام بگذارند.
در ترسیم فرمول مذاکره به سبک آمریکاییها آنها اولاً اهداف اصلی را کاملاً مشخص می کنند البته همه این اهداف را اعلام نمی کنند اما در طول مذاکرات با دبه و چانه زنی، همه اهداف را پیگیری می کنند. نکته دوم اینکه آمریکاییها از این اهداف اصلی یک قدم عقب نمی نشینند.
آمریکایی ها در مذاکرات، با الفاظ ظاهراً اطمینانبخش فقط وعده می دهند اما از طرف مقابل امتیازات نقد می خواهند و وعده نمی پذیرند.
هر جای مذاکره اگر طرف مقابل از دادن امتیاز نقد امتناع کند، آمریکاییها آنچنان هیاهوی تبلیغاتی و رسانه ای در جهان راه می اندازند که معمولاً طرف مقابل کم می آورد و دچار انفعال می شود. آنها پس از مذاکرات نیز به راحتی زیر وعده ها می زنند و به آنها عمل نمی کنند.
برجام نمونه واضح نتیجه مذاکره با آمریکا است که البته برخی خطوط قرمز تعیین شده در آن رعایت نشد.
با توجه به فرمول آمریکاییها در مذاکره، هر دولتی در جهان با آنها مذاکره کند، دچار مشکل می شود مگر جهت گیری هایش با واشنگتن یکی باشد که البته دولت فعلی آمریکا حتی به اروپایی ها هم زور می گوید.
ما فقط وقتی می توانیم وارد بازی خطرناک مذاکره با آمریکا شویم که از لحاظ اقتصادی و سیاسی و فرهنگی به اقتدار مورد نظرمان برسیم و فشارها و هوچی گری های او نتواند در ما تأثیر بگذارد اما در حال حاضر مذاکره قطعاً به ضرر ما تمام می شود و ممنوع است.
قطعا با دولت فعلی آمریکا مذاکره نمی کنیم