اینها پزشکند یا تاجر!
خراسان در سرمقاله امروز خود ضمن انتقاد از پزشکانی که مطب خود را به تجارتخانه تبدیل کردهاند، از پزشکان متعهدی که زندگیشان را وقف درمان بیماران کردهاند تقدیر کرده است.
خراسان در سرمقاله خود مینویسد: دریافت زیرمیزی، انجام عمل های جراحی غیرضروری، بیماردزدی، تجارت با بیمار، رسیدگی نکردن به بیماران، ویزیت چند ده بیمار در یک شیفت کاری، ویزیت دسته جمعی بیماران اینها و موارد خرد و کلان دیگری از جمله معضلات و مسائل اسفباری است که متاسفانه دست و دامن هرچند تعداد معدودی از جامعه پزشکی، جراحان و پزشکان کشورمان به آن ها آلوده است. اگرچه انواع ناراستی و ناپاکی و آلودگی، کمکاری و حتی خیانت کم و بیش در بسیاری حرفهها و مشاغل از فروشندگی در مغازهها بگیرید تا نویسندگی و تجارت و قضاوت و … به چشم میخورد اما آلوده شدن حتی تعداد معدودی از جراحان و پزشکان به مسائلی که هرازگاهی خبرهایی از آن ها منتشر و یا از مردم شنیده میشود جای تاسف بسیار عمیق دارد چرا که اولا جامعه پزشکی با سلامت روح و روان و جسم و جان مردم سر و کار دارد و ثانیا پزشکان در ردههای مختلف معمولا از باهوشترین افراد و از جمله نخبگان محسوب میشوند که با سعی و تلاش و هزینههای فراوان و فراگیری آموزشهای بسیار سخت و پیچیده و طاقتفرسا توانستهاند به این مقام علمی و درجه مهارت دست یابند که سلامت جسم و جان مردم بر عهده آنان گذاشته شود.
بنابراین نباید جایگاه این قشر تحصیلکرده، نخبه، متخصص و بسیار موثر در حفظ و ارتقای سلامت جامعه و درمان و نجات جان بیماران توسط هرچند معدودی از جامعه پزشکی در ذهن مردم مورد خدشه قرار گیرد.
بر این اساس هم برای صیانت و پاسداشت از جایگاه طب و «طبابت» خصوصا با آن نگاه دقیق و ظریف و خداباورانه و انسان دوستانهای که در فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی کشور ما وجود دارد و همچنین برای پاسداشت جایگاه و حرمت پزشکان و جامعه پزشکی و این سرمایههای علمی گرانقدر باید هرچه زودتر دامن جامعه پزشکی را از این آلودگیها با استفاده از مکانیسمهای کارآمد و موثر پاک کرد.
واقعا حیف است که جایگاه، حرمت و ارزش این جامعه متخصص و موثر در بقای سلامت و حیات جامعه انسانی به خاطر ضعفهای قانونی و ضعفهای سیستمی و فرصتطلبی و سودجویی عدهای معدود از پزشکان که مطب و اتاق عمل را تجارتخانه و بیماران را تراول چکهای زنده و متحرک میدانند، زیر سوال برود.
برای حل این مشکل باید قوانین و ضوابطی کارشناسی شده، متقن، مستدل، مستحکم و قابل اجرا با اخذ نظر جامعه پزشکی برای جلوگیری از مسائل و تخلفات در این حرفه ارزشمند و مقدس وضع شود و با معدود پزشکان و جراحان متخلف نیز مطابق مُرّ قانون برخورد فوری، جدی و قاطع شود.
و البته وضع چنین ضوابط و قوانینی و به روز و کارآمد کردن قوانین فعلی نیازمند کارشناسی دقیق، آسیب شناسی قوانین فعلی، بررسی قوانین حاکم بر جامعه پزشکی کشورهای پیشرفته میباشد و صد البته که وجدان و مطابق شرع و فطرت عمل کردن خود در صدر همه مسائل قرار دارد.
شاید اساسیترین و البته در شرایط کشور ما دوردستترین و البته بهترین راهکار برای جلوگیری از آلودگیهای پیش گفته در جامعه پزشکی، قطع رابطه مالی و پولی پزشک و بیمار باشد اما تا رسیدن به آن ایدهآل باید در کوتاهمدت و میانمدت نیز تمهیدات موثری اندیشیده و اجرایی شود. شاید در بحث هدفمند کردن یارانهها با کار کارشناسی به جای پرداخت مبالغی به مردم بتوان برای قطع رابطه پولی میان پزشک و بیمار و در نهایت و درازمدت رایگان شدن خدمات درمانی کاری اساسی انجام داد.
اما در اقدام عاجل و فوری میتوان و باید با نظارت دقیق بر اجرای قوانین موجود جلوی تخلفات و آلودگی همین تعداد معدود جامعه پزشکی را گرفت. همچنین تعیین و پیشبینی و تأمین درآمدی متناسب با شأن و جایگاه و دانش و مهارت و تأثیر این قشر بر «سلامت» جامعه که خود هم شاخص و هم عامل توسعه است از جمله امور ضروری است که باید به طور جدی در بحث قطع رابطه پولی و مالی پزشک با بیمار مورد توجه قرار گیرد، هر چند درآمد بسیاری از اقشار تحصیلکرده و موثر در امور مختلف جامعه به هیچ عنوان در حد دانش و مهارت و تخصص آنان نیست. ولی متأسفانه برخی که حتی توان نوشتن صحیح اسم و فامیل خود را ندارند و کسانی که به منابع خاص و رانتهای ویژه دست انداختهاند از درآمدی میلیونی و میلیاردی برخوردارند. اما بیمروتی و نهایت بیانصافی است اگر وجود خیل کثیر پزشکان و متخصصان و جراحان عالیقدر و افراد متعهد و دینباور و اخلاقمدار، انساندوست و زحمتکش را در مشاغل و سطوح مختلف جامعه پزشکی نادیده گرفت، چرا که بسیار پزشکان و متخصصان و جراحانی را میتوان سراغ گرفت که تنها برخی از آنان را مردم، بیماران و رسانهها میشناسند پزشکانی که نه تنها با ملاطفت و خوشرویی ابتدا به طبابت روح و روان جان بیماران میپردازند و آنگاه به درمان درد جسمشان میپردازند و از سویدای دل، باورمند این واقعیتاند که تنها خداوند خالق هستی، شافی و شفادهنده است و پزشکان وسیله و اسباب گرانقدر این خیر بزرگ یعنی نجات جان آدمیان و درمان دردهای بیماران هستند.
چه بسیار پزشکانی که هم حقوق بیمار را رعایت میکنند و هم به سوگند مقدسی که یاد کردهاند وفادارند و هم متخلق و عامل به اخلاق حرفه پزشکی و بالاتر از اینها، خداباور و متقی و اهل وجدان هستند، پزشکان متعهدی که هم برای تشخیص (بیماری) آن مقدار که باید وقت صرف میکنند و هم به پیگیری مراحل درمان تا آخرین مرحله همت میگمارند و هم خود را به دانش و مهارتهای لحظه به لحظه نوشونده علم پزشکی داناتر و توانمندتر میکنند.
چه بسیار پزشکانی که نه تنها پول ویزیت را به بیماران کمبرخوردار میبخشند و هم پشت نسخههای این گونه بیماران را امضا میکنند تا داروخانههای مورد نظر پول دارو را نیز به حساب پزشک بگذارد و از او مطالبه کند.
چه پزشکان بیادعایی که با بیماران خود رابطه معنوی و عاطفی برقرار میکنند و هم بر دلهای بیماران مرهم مهر و وفا میگذارند هم درد جسمشان را درمان میکنند، چه جراحانی که تنها به حقوق نه چندان متناسب با مهارتشان بسنده میکنند بلکه بارها و بارها به درخواست خود بیماران یا توصیه کسانی حتی یک ریال بابت جراحیهای خود دریافت نمیکنند.
و چه بسیار پزشکانی که وقت های قابل توجهی وجود و تخصص خود را به رایگان وقف رسیدگی و درمان کودکان یتیم، بی سرپرست، بدسرپرست و یا کودکان و نوجوانان و جوانانی که در مراکز متعدد نگهداری همنوعان کم توان جسمی و ذهنی و معلولانی که درمان آنان کاری بس دشوار و طاقت فرساست می کنند.
چه پزشکانی که با برخورداری از تخصص و فوق تخصص در رشته های مختلف پزشکی در درمانگاه های دولتی با ویزیت های ۲ یا ۳ هزار تومانی خدمت می کنند و چه بسیار متخصصانی که اوقاتی از وقت و تخصص خود را نیک اندیشانه و خیرخواهانه در درمانگاه ها و بیمارستان های خیریه وقف درمان همنوعان خود می کنند.
چه پزشکانی که در نهایت بیادعایی و گمنامی با همکاری و همیاری خیران گمنام و نیکاندیشی که – نمیخواهند نامشان حتی در مجامع کوچک برده شود چه رسد در رسانهها – انجمنهای خیریهای در گوشه گوشه شهرهای بزرگ و کوچک تشکیل دادهاند برای یاری به بیماران صعبالعلاجی که هزینههای دارو و درمانشان کمرشکن است و چه بسیار بیمارانی که به واسطه خیراندیشی و خیرخواهی همین قبیل از پزشکان و جامعه پزشکی و خیران تحت عمل جراحیهای سنگین و پرهزینه قرار میگیرند، بدون آن که حتی یک ریال از بیماران دریافت کنند.
اما متاسفانه نه دولت و نه مجلس و نه حتی وزارت بهداشت و دانشگاههای علوم پزشکی و نه حتی استانداریها و شهرداریها و شوراهای شهر به این پزشکان و متخصصان و جراحان و دیگر خیرانی که از هیچ مساعدت معنوی و مادی برای کمک به بیماران مضایقه ندارند هیچ کمک و همکاری و همیاری قابل توجهی نمیکنند.
اسفبارتر این که در شرایطی که فوتبالیستها و بازیگران و خوانندگان دسته چندم به بهانههای متعدد در مجامع و رسانههای مختلف مطرح میشوند و در شرایطی که تخلفات و آلودگیهای معدود پزشکان در رسانهها و جامعه مطرح میشود، نه تنها این قشر نخبه و موثر در جامعه و در رسانهها از جایگاه لازم برخوردار نیستند بلکه متاسفانه حتی از خیل کثیر پزشکان نیکاندیش و خیر و خیرخواه و خیران عرصه سلامت و درمان در مجامع و رسانهها خبری نیست و اگرچه بسیاری از پزشکان و جامعه خیران به خاطر معاملهای که با وجدان و خدایشان کردهاند نمیخواهند در جامعه و رسانهها مطرح شوند اما برخی رسانهها هم گویی حداقل برای معرفی کارهای بزرگ و خیر این عزیزان نه همتی دارند و نه دغدغهای.
به هر صورت بهانه این نوشته، جلسه صمیمی بود که چند روز پیش با تعدادی از پزشکان و متخصصان و نمایندگانی از جامعه خیران گمنام عرصه سلامت و درمان داشتیم، کسانی که هم سرمایه، هم تخصص، هم آبرو و هم بخش مهمی از وقت و زندگی خود را وقف کمکهای جدی و اساسی به درمان بیماران صعبالعلاج و ساخت درمانگاهها و بیمارستانهای رایگان برای همنوعان خود کردهاند.
اجرشان با خدایشان باد.