یک ساعت در خیاطخانه !
درود به همت و خودباوری بر و بچه های مخلصی که به عنوان مولدان اقتصادی و فعالان صنعت و هنر خیاطی، به مردم خدمت می کنند.
عصر خبر- دكتر حميد هنرجو : من با نان خیاطی بزرگ شده ام؛ پدر، سالهای سال در خیاطخانه ها کار کرد و رنج کشید.
سالهای کودکی و نوجوانی در شهرمان ملایر را به یاد می آورم که پدرم پاسی از شب، با خستگی، کوفتگی و چشم های قرمز به خانه می آمد.
آن سالها امکانات فعلی در صنعت و هنر خیاطی وجود نداشت و دخالت ِ دست در فرایند دوخت و دوز لباس، خیلی بیشتر از این روزها بود…
“کارگرزادگی” برای من هرچقدر حسرت و خاطره تلخ و شیرین داشته باشد، یک مزیّت بزرگ دارد که نامش سربلندی ِ توام با شرافت است.
نانی که سرِ سفره ما می آمد، بر اساس هیچ بیانیه و مصوبه ای تامین نمی شد و رانت هیچ حزب، قبیله، مسئول دولتی، نماینده و … پشت صحنه اش نبود؛ زیرا خالص ِ خالص بود…
این روزها و سالها وقتی به کارگاه های خیاطی و مراکز تولید البسه سر می زنم و با کارگران زحمتکش در این بخش دیدار و گفتگو می کنم بی اختیار، به یاد دوران کودکی و نوجوانی خودم می افتم، وقتی پدرم انگشتانه به دست می کرد، کوک می زد و – به ترتیب – بقیه کارها صورت می گرفت تا طبق وعده، لباس سفارش شده را به مشتری تحویل بدهد.
حالا مسئول یکی از خیاطخانه های ملایر که خودش هم پا به پای کارگران کار می کند، حرفهایی می زند که شاید کمتر کسی تحمل شنیدنش را داشته باشد… اما رنج سالهای تلاش و اراده کسب روزی و معیشت حلال، سیمای او را دیدنی کرده است…
درود به همت و خودباوری بر و بچه های مخلصی که به عنوان مولدان اقتصادی و فعالان صنعت و هنر خیاطی، به مردم خدمت می کنند.
کاش همشهریان به جهت حمایت از این کارگران شریف، توازن را در نظر گرفته و در کنار خرید لباس های آماده، از مراجعه به خیاطخانه های شهرمان برای تهیه لباس مورد نیازشان، دریغ نکنند.