موسویان: دور بعدی تحریم ها علیه ایران، احتمالا، تنش های خاورمیانه را تشدید خواهد کرد
رویکرد یکجانبه گرایانه ترامپ و آینده برجام می تواند با ایجاد شکاف بین متحدان اروپایی و نزدیک تر کردن کشورهایی مانند ایران، ترکیه و عراق به یکدیگر، محاسبات پیشین را تغییر دهد.
«سید حسین موسویان» دیپلمات سابق هسته ای ایران درباره تحریم های جدید آمریکا علیه ایران می نویسد: «تحولات اخیر منطقه و رویکرد اروپا به نفع یکجانبه گرایی ترامپ نیست و بعید است تحریم های جدید با افزایش تنش های خاورمیانه، واشنگتن را به اهدافش در خصوص ایران نزدیک تر کند.
به گزارش عصر خبر به نقل از خبرگزاری «رویترز»، موسویان نوشت، دور جدید تحریم های ضد ایرانی آمریکا 13 آبان ماه (4 نوامبر) به اجرا در می آید، این تحریم ها پس از برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به «برجام» تخفیف پیدا کردند.
وی درباره اهداف ترامپ از بازگرداندن تحریم ها اضافه می کند: اسیب رساندن به اقتصاد ، مهار حضور و درگیری منطقه ای تهران در سوریه، عراق و یمن و تغییر حکومت ایران؛ گرچه واشنگتن این را انکار می کند، اهداف اساسی کاخ سفید از بازگرداندن تحریم ها است.
موضع رسمی واشنگتن این است که با افزایش فشارهای سیاسی و اقتصادی، ایران را بار دیگر پای میز مذاکره بکشاند تا توافق جدیدی را جایگزین برجام کند که نام ترامپ را یدک بکشد.»
این دیپلمات سابق ایرانی تاکید می کند که حداقل 5 دلیل وجود دارد که استراتژی ترامپ شکست خواهد خورد که بشرح زیر است :
1- ایالات متحده تلاش می کند صادرات نفت ایران را به صفر برساند اما مشخص شده است که این کار در عمل غیرممکن است چرا که هیچ جایگزین مناسب و قابل دوامی برای صادرات روزانه دو نیم میلیون بشکه نفت ایران وجود ندارد.
عربستان و متحدانش پیش از این ادعا کرده بودند که برای جبران هرگونه کمبود نفت آماده اند اما کارشناسان اعتقاد دارند که آنها ظرفیت جبران کامل نبود نفت ایران را در بازارهای جهانی ندارند.
موسویان با اشاره به کاهش میزان صادرات نفت ایران از زمان خروج آمریکا از برجام، اضافه می کند: «از ماه می (اردیبهشت ماه) و خروج ترامپ از برجام، صادرات نفت ایران روزانه یک و نیم میلیون بشکه کاهش یافت و بهای سبد نفتی «اوپک» (سازمان کشورهای صادرکننده نفت) افزایش یافت و به 76 دلار رسید.
اگر پیش بینی ها مبنی بر تداوم این افزایش تا بشکه ای 100 دلار درست باشد، در صورت کاهش صادرات نفت ایران به کمتر از یک میلیون بشکه در روز، باز هم تهران می تواند کاهش درآمد خود را جبران کند.»
2- تنش های تجاری اخیر بین چین و آمریکا
جنگ تجاری ترامپ با چین و تحریم اقتصادی روسیه از سوی آمریکا می تواند احتمال همکاری پکن و مسکو را با آمریکا علیه ایران کاهش دهد.
علاوه بر این، کاخ سفید نمی تواند بر همکاری با اتحادیه اروپا نیز که گفت و گوهای هسته ای را در سال 2003 با ایران آغاز کرد چندان حساب کند چرا که «برجام» برای اتحادیه اروپا به مثابه یک دستاورد قابل توجه در عرصه سیاست خارجی است.
همچنین اتحادیه اروپا به طور فزاینده ای تحریم هایی از این دست را تهدیدی علیه هویت و استقلال خود می داند.»
این مقام سابق وزارت خارجه ایران در تایید استدلال های خود به گفته های اخیر «برونو لومیر» وزیر دارایی فرانسه استناد می کند و از قول وی می نویسد: «نتیجه این بحران در خصوص ایران فرصتی برای اروپا خواهد بود تا استقلال نهادهای مالی خودش را داشته باشد. به این ترتیب ما می توانیم با هر کس که می توانیم تجارت کنیم.»
موسویان در همین راستا می افزاید: «در گذشته، همکاری با قدرت های بزرگ در ایجاد یک سیاست کارآمد برای ایران نقش بسیار مهمی داشت.»
3- تحریم های آمریکا بستر را برای یک تغییر تاریخی در سیستم پولی و مالی جهانی ایجاد کرده است. چندین دهه است که دلار آمریکا بر بازار بین المللی مالی تسلط دارد اما خروج آمریکا از توافق هسته ای ایران و غرب کشورهایی مانند روسیه، چین، هند و ترکیه را بر آن داشته است تا از پول های ملی خود برای معامله با ایران استفاده کنند.
اگر اروپا در ایجاد یک نظام مالی که جدا از دلار آمریکا باشد موفق شود، سایر کشورها می توانند از «یورو» برای تجارت با ایران استفاده کنند و این اقدام از تسلط دلار بر بازارهای جهانی خواهد کاست.»
4- سایر امضا کنندگان «برجام»، توافق هسته ای ایران و غرب را «ابزاری علیه یکجانبه گرایی آمریکا» می دانند.
برجام یک توافقنامه چندجانبه است که از سوی قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد پشتیبانی می شود؛ قطعنامه ای که تیم ترامپ به طور یکجانبه از آن خارج شد و اکنون تلاش می کند سایر کشورهایی را که آن را اجرا می کنند، مجازات کند.
هرگونه تسلیم در برابر واشنگتن در این خصوص رویکرد کنونی آمریکا را تشدید خواهد کرد. برای جلوگیری از این امر، ایران و هم جامعه بین المللی باید برجام را به عنوان یک نیاز استراتژیک حفظ کنند.»
5- ژاپن و اتحادیه اروپا که متحدان قدرتمند آمریکا هستند، همچنان از برجام حمایت می کنند.
فقط تعدادی از متحدان منطقه ای مانند عربستان سعودی و امارات عربی متحده و اسراییل از تصمیم ترامپ برای خروج از برجام حمایت کرده اند. سایر بازیگران مهم منطقه ای مانند ترکیه، عمان و عراق همچنان از توافق حمایت می کنند.
این دیپلمات سابق ایرانی که از کارشناسان امنیت خاورمیانه و سیاست هسته ای در دانشگاه آمریکایی « پرینستون» است، در ادامه می نویسد: «در عین حال، تحولات سایر بحران های منطقه نیز به نفع آمریکا و متحدانش نیست مثلا «بشار اسد» رییس جمهوری سوریه که مورد حمایت ایران و روسیه است در حال پیروزی در جنگ است؛ آمریکا در جنگ افغانستان شکست خورده ، عربستان در جنگ یمن پیروز نبوده و قطر بر محاصره اقتصادی که سعودی ها راهبری آن را بر عهده گرفته بودند، غلبه کرده است. این تحولات، راه تهران را برای دور زدن تحریم هایی که واشنگتن تحمیل می کند، هموار خواهد کرد.»
نویسنده با مروری تاریخی یادآور می شود که ایالات متحده طی 6 دهه اخیر قدرت مسلط منطقه بوده است اما اکنون شاید شرایط به گونه ای دیگر رقم بخورد و در این باره می نویسد: «رویکرد یکجانبه گرایانه ترامپ و آینده برجام می تواند با ایجاد شکاف بین متحدان اروپایی و نزدیک تر کردن کشورهایی مانند ایران، ترکیه و عراق به یکدیگر، محاسبات پیشین را تغییر دهد.
علاوه بر این، برجام راه برای سایر قدرت های جهان به خصوص اروپا، چین، روسیه و هند را هموار کرده تا از توافقنامه های بین المللی بدون ایالات متحده محافظت کنند. مسائل فوق در کنار خروج آمریکا از برجام، این پتاسیل را ایجاد کرده تا سیاست قدرت بین الملل تغییر کند و از نظامی که آمریکا راهبری آن را بر عهده دارد به نظامی چند قطبی تبدیل شود که در آن بازیگران منطقه ای نقش اساسی تری ایفا می کنند.
در چنین شرایطی، دور بعدی تحریم ها علیه ایران، احتمالا، تنش های خاورمیانه را تشدید خواهد کرد و بعید است واشنگتن را به دستیابی به اهدافش در خصوص ایران نزدیک تر کند.»