چرا بورس در۹ماهه گذشته فراز وفرود بیسابقه داشته است/رقص بورس با ساز دلار
گفتههای این کارشناس اقتصادی درباره اینکه چرایی افزایش ارزش سهام در بورس، پاسخ روشنی به علت افت سهام در سه ماهه اخیراست.
عصر خبر– ایلیا پیرولی: هر چه دلار قد میکشید؛ بازار سرمایه سبزپوشتر میشد. بدون توجه به اقتصاد و اینکه دلار همه شاخصهای اقتصادی کشور را به هم ریخته بود؛ از تعطیلی بنگاههای خرد و متوسط گرفته تا خالی شدن سبد هزینههای خانوارهای مزد بگیر و کاهش ارزش پول ملی. بورس در هوای تبدار دلار، نیمه اول امسال رشد کرد؛ و دولتیها نیز از این رشد به عنوان یک دستاورد بزرگ برای بازار سرمایه توصیف میکردند. افزایشی که در همان زمان از سوی منتقدان اقتصادی دولت به چالش کشیده شد و بر این عقیده بودند که توسط همانهایی اداره میشود که عامل اصلی افزایش قیمت دلار بودهاند.در روزهای نخستین پاییز بود که علائم کمرنگ شدن سبزی بورس نمایان شد. همان موقعی که دلار از سکوی نخست صدر نشینی قیمتی فاصله گرفته بود؛ بازار سرمایه نیز در دالان افت تدریجی افتاد. در سه ماه پاییز امسال هر چه دلار کاهش یافت ارزش معاملات آن نیز سقوط کرد. بورسی که در تابستان ارزش معاملات آن در روز به ۳ هزار میلیارد تومان می رسید اکنون در هفته اول زمستان به محدوده ۸۰۰ میلیارد تومان رسیده است.در شش ماهه اول سال جاری قیمت دلار از حدود ۴۵۰۰ تومان در بازار آزاد به رقمهای بالایی رسید. این افزایش قیمت در بازارهای مالی ایران مخصوصا بازار سرمایه تاثیر بسزایی داشت؛ به طوری که باعث شد شاخص کل بازده نقدی و قیمتی بورس برای اولین بار از تراز ۱۰۰ هزار واحدی عبور کند و حتی به کانال ۲۰۰ هزار واحدی نزدیک شود.حالا همانگونه که در هنگامه افزایش ارزش سهام در بورس، تحلیلهای متفاوتی ارائه میشد، در این هنگامه نیز کارشناسان در جستجوی دلایل افت بازار سهام در این سه ماه اخیر هستند. البته آنها در پی پاسخی برای ابن موضوع نیز هستند که آیا سودآوری مقطعی به بهای کاهش ارزش پول ملی و بهم ریختگی اقتصاد دستاورد بزرگی برای بازارسرمایه است؟دراین باره، برخی علت را در تحریمها و نوسانهای قیمتی نفت میدانند. بعضی فضای التهابآور کسبوکار- تضعیف بخش خصوصی و عدم رغبت حضور سرمایهگذاران راعامل افت بازار بورس دانستهاند. و … در این میانه همان منتقدانی که در هنگامه افزایش ارزش سهام بورس، دولت و شبه دولتیها را عامل اصلی نوسانهای بورس اعلام کردند، حالا نیز همانها را مقصر میدانند. بازار سرمايه ايران در دست بخش شبهدولتي است و سهم بخش خصوصي در اين بازار اندك است. در چنين بازاری، شاخصهاي بورس نهتنها از سوی شبهدولتيها ممكن است بالا نگه داشته شود، بلكه از آنجا كه بازار سرمايه خود را با قيمت دلار تطبيق ميدهد، دائما شاهد رشد شاخصها هستيم. مسئولان هم هرگاه ميخواهند گزارشي از عملكرد مثبت خود ارائه كنند، به گزارش شاخصهاي بورس اشاره كرده و رشد آنها را نشاندهنده پويايي واحد خود معرفي ميكنند.”بخشی از صحبتهای احسان سلطانی گویای این موضوع است که بورس توسط خصولتی ها و با حمایت دولت قرق شده و به ابزاری سودآور برای آنها تبدیل شده است. چه آن هنگام که بورس سبز پوش شود و ارزش معاملات آن رشد یابد و چه آن هنگام که قرمز پوش شده و مثل حالا ارزش سهام آن کاهش یابد.گفتههای این کارشناس اقتصادی درباره اینکه چرایی افزایش ارزش سهام در بورس، پاسخ روشنی به علت افت سهام در سه ماهه اخیراست.”بورس ايران، بورس واقعي نيست. يك بورس بازار آزاد نيست. در اصل بورس بازار دولتي است. ۸۰ درصد سهام بورس دست بخش غيرخصوصي است و بخش خصوصي واقعي دسترسي پاييني به بازار سرمايه دارد. بورس باعث شده است سرمايه بخش خصوصي از دستش دربيايد و به بخش دولتي منتقل شود. اين يعني اتفاق بدي افتاده است؛ زيرا غير از اينكه اينهمه رانت و منافع دولتي به بخش شبهدولتي داده ميشود، بورس مفري شده كه يكسري سرمايههاي مردم را از دستشان دربياورد و به دست بخش شبهدولتي بسپارد.از طرفی سودآوری مقطعی شرکتهای بورسی و فرابورس نیز محل انتقاد بوده است. یعنی همان خصولتیها که بورس را در اختیار دارند، دنبال سودآوری مقطعی در راستای منافع خود هستند. به همین علت است که سودآوری مقطعی نه تنها یک دستاورد برای بازار سرمایه نیست؛ بلکه اقتصاد مولد را در مخصمه کامل قرارمیدهد. از این روست که شاپور محمدی – رئیس سازمان بورس گفته است: افزایش موقت سودآوری که مقطعی اتفاق میافتد چیزی نیست، چراکه از طرف دیگر قیمت مواد اولیه هم افزایش پیدا میکند و اینها در بلندمدت یکدیگر را جبران میکنند، اما سود ناشی از بهرهوری و نوآوری سود واقعی، حلال، ماندگار و پایدار است. این سود، سودی است که میتوانیم به آن افتخار کنیم و در دنیا حرف بزنیم. چون سودی که ناشی از نوآوری و بهرهوری است نه فقط در بازارهای یک کشور بلکه در دنیا حرف میزند. در هر حال، بازار دلار و سرمایه همچنان محلی برای سودآوری خصولتیها شده است. خصولتیهایی که ردپایشان در هر جایی که سودآوری مقطعی داشته باشد، مشاهده میشود. دلایل ساختاری بسیاری درباره افت بازار سرمایه از سوی کارشناسان مطرح میشود اما حلقه مفقوده و شاه کلید معما در جایی دیگر خود را پنهان کرده است. آنچه به وضوح مشخص است همچنان این دلار و سودآوری خصولتیهاست که بازار سرمایه را با نوسان مواجه کرده است.