آیا ممکن است ایران ناو هواپیمابر آمریکا در خلیج فارس را غرق کند؟
نشریه آمریکایی نشنال اینترست نوشت: ایالات متحده آمریکا، ایران را متهم کرده که هنگام عبور ناو هواپیمابرش از تنگه هرمز، در مجاورت آن اقدام به شلیک موشک کرده است. فرماندهی مرکزی آمریکا در این منطقه، اقدام ایران را بسیار تحریکآمیز توصیف کرده است. اما آیا در عمل ایران قادر خواهد بود یکی از این غولهای شناور آمریکایی را غرق کند؟
به گزارش «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: طبق گزارش فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا (سنتکام)، قایق های تندرو ایران در فاصله ۱۵۰۰ یاردی از ناو هواپیمابر یو اس اس هری اس، ترومن، ناوشکن یو اس اس بالکلی و ناوگانی از ناوهای فرانسوی، اقدام به برگزاری یک مانور دریایی کردند. به علاوه در این منطقه، کشتیهای تجاری نیز در حال تردد بودند.
سخنگوی سنتکام، کیل ریتس در بیانیهای اعلام کرد: «آتش گشودن در چنین فاصله نزدیکی از کشتیهای در حال عبور ائتلاف، آن هم در حال عبور از یک مسیر به رسمیت شناخته بینالمللی، اقدامی مخاطرهآمیز، غیرحرفهای و ناقض حقوق دریایی بینالمللی است». البته او به این موضوع نیز اشاره کرد که معلوم بود ایرانیها به سوی ناوگان در حال عبور آمریکا شلیک نمیکردند.
تنگه هرمز یک آبراهه طبیعی باریک برای ورود به خلیج فارس است. تنگه در باریکترین قسمت، پهنایش به بیستویک مایل میرسد و پهنای خط عبور کشتیرانی، دو مایل است. در هر سوی این خط عبوری نیز تا دو مایل، منطقه حائل محسوب میشود. این تنگه یک مکان ایدهآل برای ایران است تا در صورت نیاز مسیر ورودی به خلیج فارس را مسدود یا به کشتیهای نیروهای ائتلاف حمله کند. اقدامی که در دهه هشتاد میلادی عملا از سوی ایران شاهد بودیم.
طبق گزارش سنتکام، ناوچههای ایرانی اقدام به شلیک موشکهای غیرهدایت شونده میکردند که اصولاً برای ناوی به بزرگی ترومن یک تهدید قلمداد نمیشود. اما یک شلیک شانسی ممکن است به ناو و هواپیماهای مستقر روی آن، خسارت سنگینی وارد آورد. در این فاصله نزدیک، حتی موشکهای هدایت نشده نیز احتمال برخورد با هدف را دارند.
طبق شبیهسازی که توسط چالش هزاره در سال ۲۰۰۲ انجام پذیرفت، شناورهای کوچک تهاجمی ایران تنها با یک حمله گروهی، شانس ورود خسارت قابلتوجهی به ناوگان دریایی آمریکا در این منطقه را دارند. البته ایران تمرین چنین عملیاتی را پیشتر طی مانوری با نام «پیامبر اعظم ۹» در تنگه هرمز تجربه کرده است.
این مانورها شامل به کارگیری مجموعهای از قایق های تندرو مسلح به راکتها و موشکهای کروز، اژدرهای کالیبر بزرگ و متوسط، مینهای دریایی، مسلسلهای سنگین و موشکاندازهای دوش پرتاب بودند. شناورهای نبرد کرانهای نیروی دریایی آمریکا، به طور خاص برای مقابله با حملات گروهی قایقهای تندروی ایرانی طراحی شدهاند اما هنوز باید یک سیستم موشکی مناسب برای آنها تدارک دیده شود. حملات گروهی بارها در مانورهای تمرینی انجام شدهاند اما هنوز عملا در یک درگیری واقعی آزموده نشدهاند.
به نظر میرسد موثرترین سلاح ایران برای بستن عملی تنگه هرمز، استفاده از مینهای دریایی باشد. بخش اعظم نوزده ناو آمریکایی که از جنگ جهانی دوم به بعد غرق شده یا صدمه جدی دیدهاند، قربانی مینهای دریایی بوده اند. در واقع در سال ۱۹۸۸ یک مین دریایی ایرانی با طراحی که متعلق به دوران جنگ جهانی اول بود، ناوچه ساموئل رابرتس را تا مرز غرق شدن پیش برد. در سال ۱۹۹۱ طی جنگ خلیج فارس نیز، مینهای دریایی عراقی برای ناوگان آمریکا دردسرساز شدند.
اسکات تروور، نابغه نبردهای دریایی در این باره مینویسد: «در فوریه ۱۹۹۱، ناوگان آمریکا به علت ۱۳۰۰ مینی که عراقیها درست جلوی چشم شناورهای ائتلاف چندملیتی در خلیج فارس ریختند، تسلط خود بر شمال خلیج فارس را از دست داد». این مینهای عراقی با ارزش کمتر از ۲۵۰۰۰ دلار که عتیقه و از رده خارج محسوب میشدند، موفق شدند ناوگان پیشرفته چند میلیارد دلاری آمریکا را فلج کنند. امروز نیز خطر واقعی، موشکهای ضد ناو و راکتهای ایرانی نیستند بلکه تهدیدی که اغلب نادیده گرفته میشود، همین مینهای دریایی هستند که باید نگرانی اصلی آمریکا باشند.