احمدی نژاد«بازی به هم زن»انتخابات مي شود؟
اصلا بعید نیست که احمدی نژاد به عنوان یک"بازی به هم زن" وارد انتخابات شود و به مصداق ضرب المثل" دیگی که برای من نمی جوشد، برای هیچ کس نجوشد" یک بار دیگر دینامیت بگذارد زیر سازو کارهای انتخاباتی اصولگرایان و نیز اصلاح طلبان.
محمد مهاجري عضو شوراي سردبير خبرآنلاين در وبلاگش در مطلبي با عنوان «احمدی نژاد در انتخابات ۹۲ به خط می زند؟» نوشت: چند ماهی می شود که گمانه بعضی سیاستمداران و رسانه های سیاسی حول این محور دور می زند که آقای احمدی نژاد برای انتخابات آینده کاندیدا دارد و برای ریاست جمهوری یازدهم برنامه ریزی کرده و …
البته قرینه هایی هم برای این گمانه بیان می شود ، از جمله اینکه آقای اسفندیار مشایی را از ریاست دفتر رئیس جمهور کنار گذاشتند تا با فراغت بال ، چنین و چنان کند و یا آقای هاشمی ثمره دارد زیر زیرکی کارهایی می کند و یا دولت برای هزینه های تبلیغات انتخاباتی فلان مبلغ پس انداز کرده و …
همچنین گهگاه گفته می شود اگر فتنه ای در انتخابات 1392 در کار باشد، زیر سر جریان انحرافی(= جریان وابسته به آقای مشایی) است و قس علیهذا.
تصور من، اما این است که صاحبان این گمانه دچار توهم یا بدبینی سیاسی اند . این توهم از آنجا نشات می گیرد که هنوز با گذشت 7سال و اندی از سپری شدن عمر دولت احمدی نژاد، هوشمندی و زیرکی او را درنیافته اند. احمدی نژاد امروز به مراتب، فهیم تر و کارکشته تر از سال 1384 است. او اگر آن روز می دانست که ورودش به عرصه انتخابات، دینامیت گذاشتن زیر طرحهای انتخاباتی اصولگرایان بود، امروز به فراست دریافته است که وارد شدنش به میدان انتخابات ریاست جمهوری، یعنی دینامیت گذاشتن زیر خودش. او چنان به میزان محبوبیت کنونی اش آگاه است که سفرهای استانی اش را که تا دو سه سال پیش با کلی دبدبه و کبکبه برگزار می کرد، الان در غیاب مردم و یا با حضور جمعیتی دست چین شده انجام می دهد.
او همچنین به خوبی می داند که بسیاری از پایگاههای رایش ، و مبلغینش را از دست داده و شعارهای زیبایش(که به درست یا غلط به پوپولیسم شهرت یافته) رنگ باخته . به علاوه احمدی نژاد کاملا واقف است که بسیاری از حامیانش ، نه از حب نسبت به او که از روی مخالفت با رقیبانش به او متمایل بودند و امروز دیگر این کفه به سود او سنگینی نمی کند.
احمدی نژاد در سال 1384 به لطف عملکرد دوساله اش در شهرداری تهران که آن روزها موفق و مردمی نامیده می شد، به کرسی ریاست جمهوری رسید اما دیکته او به خصوص در دولت دهم بسیار پرغلط است و بسیاری از ضعفهای دولت او را خودش بیشتر و بهتر از دیگران می داند و مهمتر اینکه جز بهانه ” نمی گذارند یا نگذاشتند کار کنم” حرف دندانگیری ندارد.
احمدی نژاد هوشیارانه می داند، که روسای دولتهای قبلی به اعتبار قوت و کارکشتگی دولتمردانشان می خواستند سایه شان بر دولت بعدی بماند، اما نتوانستند زیرا فضای سیاسی کشور چنین فرصتی به آنها نداد، چه برسد به دولت دهم و احمدی نژاد که مردان کابینه اش از همقطاران گذشته خود ضعیف ترند و برای آینده سیاسی شان نگران. خوش شانس ترین و البته قوی ترین وزیران و مسئولان دولت احمدی نژاد ، آنهایی بودند که با بی مهری او کنار زده شدند و به این ترتیب آینده سیاسی شان روشن تر شد. حالا احمدی نژاد با کدام پتانسیل دوباره می خواهد بزند به خط؟ با مشایی؟ او که خودش مدتهاست خط خورده است.
با این همه اصلا بعید نیست که احمدی نژاد به عنوان یک”بازی به هم زن” وارد انتخابات شود و به مصداق ضرب المثل” دیگی که برای من نمی جوشد، برای هیچ کس نجوشد” یک بار دیگر دینامیت بگذارد زیر سازو کارهای انتخاباتی اصولگرایان و نیز اصلاح طلبان. این رفتار سیاسی احمدی نژاد – البته اگر دل و دماغی برای انجامش داشته باشد- روشهای مختلفی دارد که توضیح آن بماند برای بعد. اما آنچه روش است اینکه حتی همین کار هم برای بقا در سپهر سیاسی کشور است و گرنه او هم اگر به خوش شانسی وزیران برکنار شده اش باشد، فردای تحویل دولت دهم،حداکثر ، معلم ترافیک دانشگاه علم و صنعت باقی خواهد ماند.