این گونه از والدین تان کمک بخواهید
ما از بسیاری نوجوانان شنیده ایم که می گویند برای حل مشکلات روحی و ذهنی احتیاج به کمک والدین شان دارند اما درمورد نحوه ی گفتن به والدینشان دچار شک و تردید هستند یا از این که این مسائل را با آن ها در میان بگذارند هراس دارند و از این که قضاوت شوند می ترسند.
گاهی شما احساس می کنید که گفتن مشکلات به والدین سخت است در صورتی که برای آن ها قابل فهم است که ممکن است شما دچار مسائلی مثل اضطراب یا افسردگی شوید. این تصورات شماست که فکر می کنید ممکن است آن ها از شما عصبانی یا ناامید شوند.
والدین بیشتر از آنچه که شما فکر می کنید با فرزندان خود همدردی و همدلی می کنند. اول به این نکته فکر کنید که دانستن احوال شما توسط پدر و مادر برایتان مفید خواهد بود. در ادامه این مقاله چند راهکار برای راحت تر صحبت کردن با والدین تان را معرفی خواهیم کرد:
بدانید که کمک خواستن کار اشتباهی نیست
جری بوبریک، رئیس موسسه روانشناسی ذهن کودک می گوید: این درست مثل موقعی است که مشکلی در ریاضیات برای شما پیش آمده است. شما پیش والدین خود می روید و می گویید: “گوش کنید من واقعا در ریاضیات به مشکل برخورده ام و نیاز به کمک بیشتری دارم.” این را آویزه ی گوش خود کنید کارشناسان بر این باورند که انسان های موفق آن هایی نیستند که هرگز مشکل نداشته اند، بلکه کسانی هستند که به موقع درخواست کمک کرده اند و از بدبختی خود را نجات داده اند.
مطلب را راحت بیان کنید
زمان مناسبی را انتخاب کنید دکتر بوبریک توصیه می کنند که آن ها را طوری که انگار می خواهید بگویید” من کسی را کشته ام” مجبور به نشستن نکنید. خیلی بهتر است که افراد هنگام صحبت کردن احساس راحتی کنند و نیازی نیست که تمام توجه آن ها به سمت شما باشد. با خشک و خشن کردن جو خودتان در بیان درست مطلب اشتباه خواهید کرد و والدین تان را نگران.
آنچه را که احساس می کنید، توضیح دهید
بگویید که چه چیزی برای شما ایجاد مشکل کرده است و چگونه بر شما تاثیر گذاشته. به عنوان مثال ” من متوجه شده ام که واقعا شرکت کردن در کلاس برای من سخت است. هرگاه شروع به خواندن درس با صدای بلند می کنیم این استرس را دارم که معلم الان من را صدا خواهد زد.
عصبی خواهم شد و قدرت تمرکزم را از دست می دهم. گاهی اوقات احساس اضطراب زیادی می کنم و می گویم که بیمارم تا بتوانم در خانه بمانم.”
یا ” این روزها مثل همیشه نیستم. تمام وقت خسته ام و تمایل به انجام کاری بعد از مدرسه ندارم. احساس خوبی ندارم.”
بگویید که کمک می خواهید
سعی در بررسی یا شرح دادن این که چرا این احساس را دارید نکنید. فقط بگویید” می خواهم با کسی که می تواند به من کمک کن صحبت کنم. نیاز به دانستن یک سری مطالب دارم تا احساس بهتری کنم.” اگر به شما گفتند که این مسائلی که گفتی عادی به نظر می رسد، اجازه دهید که بفهمند واقعا در این باره جدی هستید و این مسئله مهم تر از آن چیزی است که فکر می کنند. شاید این مسائل برای آن ها عادی باشد اما شما را نارحت کرده و از انجام کارهای روزانه بازداشته است.
اگر نیاز بود دوباره تلاش کنید
ریچل باسمن روانشناس موسسه ذهن کودک می گوید” معمولا زمان مناسب برای صحبت کردن با والدین وجود ندارد” اگر فکر کردید که والدین تان مشکل شما را فراموش کردند دوباره از آن ها بپرسید. گاهی اوقات پیام خواندن والدین وقت کوتاهی را از آنها می گیرد می توانید به آن ها پیام بدهید اما دکتر باسمن صحبت حضوری را توصیه می کنند. بگوید” موارد ی است که باید با شما در میان بگذارم و بسیار مهم هستند. چه زمانی وقت آزاد دارید؟”
دکتر باسمن پیشنهاد می کنند که با دیگر بزرگترهایی که می توانند به شما کمک کنند نیز می توانید صحبت کنید. خاله، عمه، عمو یا دایی می توانند مشکل شما را با آن ها در میان بگذارند. گزینه ی دیگر معلم یا روانشناس مدرسه است. هرگاه احساس مشکل در مدرسه کردید معلم و روانشناس مدرسه کسانی هستند که می توانند به شما کمک کنند. دکتر باسمن عقیده دارند که شغل این افراد این است که به شما کمک کنند تا احساس موفقیت کنید.
منتظر نمانید
هر چه سریعتر درخواست کمک کنید زیرا سریعتر احساس بهتری پیدا خواهید کرد. بحث خود را نیمه رها نکنید. بعد از صحبت کردن با دیگران به خود افتخار خواهید کرد و کمتر احساس تنهایی خواهید کرد. داشتن دوستانی بزرگتر و فهمیده برای این که مشکلات خود را با آن ها درمیان بگذارید یک نعمت بزرگ در زندگی است.