حرکت های بعدی تهران و واشنگتن بعد از ماجرای سرنگونی پهپاد آمریکایی چه خواهد بود؟ / 4 گزینه ی پیش روی ترامپ در مورد ایران
دولت ترامپ در ادامه راه به متحدانی نیاز خواهد داشت. واقعیت این است که این دولت به راحتی نمی تواند کشورهای دیگر را علیه ایران متحد کند. آقای داگلاس لوت، سفیر سابق آمریکا در سازمان ناتو در این ارتباط گفت: «دولت ترامپ شریک غیر قابل اطمینانی برای متحدان خود بوده است. آن ها هیچ انگیزه ای برای همکاری با ما نخواهند داشت».
رابین رایت در نیویورکر نوشت: سپاه پاسداران ایران روز پنج شنبه حوالی ساعت 4 صبح موشکی را به سمت یک پهپاد جاسوسی آمریکا در نزدیکی تنگه هرمز شلیک کرد.
این تنگه دروازه استراتژیکی برای ترانزیت یک سوم نفت دنیا محسوب می شود. این پهپاد بدون سرنشین 120 میلیون دلاری بر فراز آسمان منفجر شد.
روز بعد وزیر امور خارجه ایران مختصات جغرافیایی این پهپاد در قلمرو هوایی خود را منتشر کرد. اما دولت ترامپ ادعا کرد که این حمله در قلمرو هوایی بین المللی انجام شده است. چند ساعت بعد دونالد ترامپ دستور داد که سه موضع در داخل ایران در واکنش به سرنگونی این پهپاد هدف قرار بگیرند.
اما آقای ترامپ در دقایق آخر منصرف شد و این عملیات را لغو کرد. رئیس جمهور روز بعد در حساب توییتر خود شرح داد که تعداد تلفات احتمالی این حمله با سرنگونی یک پهپاد بی سرنشین تناسب نداشته است. اما تنش بین دو کشور به بالاترین نقطه در سه دهه گذشته رسیده است.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: حمله موشکی اخیر در ادامه دیگر اقدامات تحریک آمیز اخیر ایران رخ داد.
گفتنی است، در یک ماه گذشته شش نفت کش تجاری در نزدیکی خلیج عمان مورد هدف قرار گرفته اند. دولت ترامپ، ایران را به عنوان مسئول اصلی این حملات و همچنین اقدامات تهاجمی گروه های نیابتی اش در عراق، افغانستان و عربستان معرفی کرده است. ایران همچنین تهدید کرده است که در ماه ژوئیه برخی تعهدات خود در چارچوب توافق هسته ای برجام را به حالت تعلیق درخواهد آورد.
تهران 60 روز به طرف های دیگر برجام مهلت داده است که به وعده های خود برای محافظت از ایران در مقابل تحریم های اقتصادی آمریکا عمل کنند. ترامپ به صورت یکجانبه سال گذشته از توافق هسته ای برجام خارج شد و دوباره تحریم های اقتصادی را علیه ایران اعمال کرد. میزان صادرات نفت ایران از 3.2 میلیون بشکه در روز به تقریبا نیم میلیون بشکه در روز کاهش یافته است.
مقامات ایران در روزهای اخیر تهدید کرده اند که به زودی غنی سازی در سطوح بالاتر را از سر می گیرند. شاید هدف از این تهدید، گرفتن امتیاز از آمریکا و اروپا باشد، اما ایران در طول یک سال می تواند از این اورانیوم برای تولید بمب اتمی استفاده کند.
پاتریک شاناهان، سرپرست وزارت دفاع آمریکا در تاریخ 17 ژوئن پیش از کنار کشیدن از مقام خود گفت: «آمریکا به دنبال درگیری نظامی با تهران نیست». اما پنتاگون از ماه مه هزاران سرباز آمریکایی را در کنار تعدادی بمب افکن بی-52، سامانه موشکی پاتریوت و یک ناو هواپیمابر به منطقه اعزام کرده است.
آقای ترامپ اکنون چهار گزینه پیش رو دارد. گزینه اول ادامه دادن کمپین فشار حداکثری علیه تهران و تلاش برای دست یابی به توافقی است که در آن مسائل تروریسم، برنامه موشکی ایران، حضور منطقه ای و حقوق بشر نیز در نظر گرفته شده اند. اما احتمال موفقیت این سیاست پایین است.
آقای جان کیربی، سخنگوی سابق در وزارت خارجه آمریکا در این ارتباط گفت: «ایران هیچ انگیزه ای برای گفت و گو با ما ندارد. البته ما به اقتصاد ایران ضربه زده ایم، اما نه به اندازه ای که آن ها را به میز مذاکره بازگرداند».
گزینه دیگر این است که نیروها و ادوات جنگی بیشتری به منطقه اعزام شوند یا اینکه نیروی دریایی آمریکا کشتی های تجاری در خلیج فارس را اسکورت کند. خوب است بدانید که آمریکا قبلا این کار را انجام داده است. واشنگتن در سال 1987 در طول جنگ ایران-عراق سی کشتی جنگی را به منطقه خلیج فارس اعزام کرد.
نیروی دریایی آمریکا در این مدت نفت کش های کویتی که پرچم آمریکا بر روی آن ها نصب شده بود را اسکورت می کرد. اولین نفت کش با یکی از مین های دریایی ایران اصابت کرد. ایران تصریح کرد که دست های مرئی مسئول این حادثه هستند. در سال 1988 ناو جنگی ساموئل رابرتز با یک مین برخورد کرد.
نیروی دریایی آمریکا در پاسخ دو سکوی نفتی و چهار کشتی ایران را غرق کرد. اما آمریکا نیز کاملا بی گناه نبود. ناو ویسنس یک هواپیمای مسافربری ایران را هدف گرفت. در این حادثه دویست و نود نفر کشته شدند.
گزینه سوم برای دو طرف واکنش نشان دادن به اقدامات یکدیگر است. کاخ سفید روز پنج شنبه قصد داشت که همین کار را بکند. آقای ترامپ در ابتدا تصمیم گرفت که تعدادی از مواضع ایران را مشابه با حملات محدود سال قبل علیه رژیم بشار اسد مورد هدف قرار دهد. ظاهرا این مواضع شامل سایت های رادار و سامانه های موشکی بوده اند.
اما ایران هیچ شباهتی با سوریه ندارد. ایران هشتمین ارتش بزرگ دنیا را با تقریبا نیم میلیون نیرو در اختیار دارد و اقدامات تلافی جویانه تهران می توانند به یک چرخه خشونت فاجعه آمیز در کل منطقه منجر شوند.
اما بدترین گزینه پیش رو نیز یک جنگ تمام عیار خواهد بود. آقای ترامپ در اولین واکنش عمومی خود نسبت به حادثه سرنگونی پهپاد گفت که این حمله احتمالا غیر عمدی بوده است. آقای حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران ایران در یک سخنرانی تلویزیونی گفت: «ما تمایلی برای جنگ با هیچ کشوری نداریم. اما نیروهای ما کاملا آماده هستند».
واقعیت این است که کمپین نظامی احتمالی آمریکا علیه ایران هیچ شباهتی به مداخلات قبلی در عراق و افغانستان نخواهد داشت. شش سناتور برای جلوگیری از عملیات نظامی علیه ایران لایحه ای را در کنگره مطرح کرده اند. آقای تام اودال، نماینده دموکرات ایالت نیو مکزیکو گفت: «مجلس هیچ مجوزی برای اقدام نظامی علیه ایران صادر نکرده است.
ما باید اطمینان حاصل کنیم که تنش های اخیر و محاسبات اشتباه دو طرف به یک درگیری فاجعه آمیز منجر نخواهد شد».
اما دولت ترامپ در ادامه راه به متحدانی نیاز خواهد داشت. واقعیت این است که این دولت به راحتی نمی تواند کشورهای دیگر را علیه ایران متحد کند. آقای داگلاس لوت، سفیر سابق آمریکا در سازمان ناتو در این ارتباط گفت: «دولت ترامپ شریک غیر قابل اطمینانی برای متحدان خود بوده است. آن ها هیچ انگیزه ای برای همکاری با ما نخواهند داشت».
در ماه گذشته کشورهای ژاپن، فرانسه، آلمان، سوئیس، عراق و عمان تلاش کرده اند که برای کاهش تنش ها بین تهران و واشنگتن میانجیگری کنند. ظاهرا هیچ کدام از دو کشور شروط طرف دیگر برای شروع مذاکرات را قبول ندارند.
در صورتی که آقای ترامپ از توافق هسته ای خارج نمی شد و تلاش می کرد تا نقاط ضعف آن را با همکاری اروپا، روسیه و چین برطرف کند، بحران کنونی به وجود نمی آمد. در عوض، دولت ترامپ به تنهایی تلاش می کند که امنیت آب های خلیج فارس را تامین کند.
نکته جالب توجه این است که آمریکا حتی نیاز زیادی به نفت خلیج فارس ندارد. آقای ترامپ بارها وعده داده بود که سربازان آمریکایی را به کشورش باز خواهد گرداند. اما ممکن است به زودی شاهد جنگ دیگری در منطقه باشیم.