مَردم! اِشکال کار کجاست؟!
نه دولتی ها و نه منتخبان مردم متاسفانه به طرح ها و اقدامات اساسی و زیرساختی توجهی ندارند اما برای اعلام اخبار تبلیغاتی مثلا: وام ازدواج یا کلنگ زنی مجتمعی ساده در یک بخش یا شهرستان، آسفالت جاده روستایی، اعزام گروه ها به سفر زیارتی و... به طرز عجیبی از همدیگر سبقت می گیرند! واقعا چرا اینطور است؟ و این همه اشتیاق برای تجهیز روبنا و غافل شدن از زیربنا به چه دلیل است؟
عصر خبر- دکتر حمید هنرجو : عکس با جمشید جهان زاده، پیشکسوت سینما و تلویزیون را بهانه می کنم و چند کلمه ای از سینما و تاثیر و جادویش بر نسل جوان می نویسم، با انتقاد جدی از استعدادکُشی در این حوزه پُرمخاطب.
مدتهاست از هر فعال هنری می پرسم چه باید کرد تا استعدادها و مهارتهای فردی جوانان در سینما شکوفا شود و چه مرجع و نهادی به فرزندان علاقه مند مردم خدمات می دهد پاسخ درست نمی گیرم!
بعضی هایشان البته دَر ِگوشی آدرس هایی با چاشنی تاسف می دهند از دستگاه های ناکارآمد ِمسئول و متصدیان بی خیالی که شرعا، عُرفا و قانونا باید این حوزه را سر و سامان بدهند، اما اراده حرکت ندارند!
سالها پیش”سلام سینما” ساخته شد و خیل چند هزار نفری شیفتگان هنر هفتم به افکار عمومی نمایان شد، اگر الان مستند مشابهی تهیه شود خدا می داند چند میلیون نفر جلوی دوربین سبز خواهد شد؟!
کاری به سینمای جهان نداریم! در تاریخ سینمای خودمان ببینید! قبل از انقلاب و بعد از انقلاب؛ چند درصد از بازیگران موفق، فارغ التحصیلان دانشکده های هنر و دانش آموختگان سینما هستند؟ و همین فارغ التحصیلان سینما، امروز تا چه میزان در پروژه های سینمایی و سریالهای تلویزیونی به کار گرفته می شوند؟!
کِی قرار است اصل مترقی”استعدادیابی” و تعیین مسیر علمی و حرفه ای دانش آموزان که در سیستم آموزشی کشورهای توسعه یافته حرف اول را می زند، در مراکز آموزشی ما نیز اجرایی شود؟ جامعه پویا مگر حق ما نیست؟
چرا حواس هیچ دستگاهی به این امور مهم نیست! نه وزارت آموزش و پرورش، نه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نه رسانه ملی در جایگاه مطالبه گر!
و صدای هیچ نهادی هم در نمی آید! مثل مجلس و کمیسیون فرهنگی به طور خاص!
نه دولتی ها و نه منتخبان مردم متاسفانه به طرح ها و اقدامات اساسی و زیرساختی توجهی ندارند اما برای اعلام اخبار تبلیغاتی مثلا: وام ازدواج یا کلنگ زنی مجتمعی ساده در یک بخش یا شهرستان، آسفالت جاده روستایی، اعزام گروه ها به سفر زیارتی و… به طرز عجیبی از همدیگر سبقت می گیرند! واقعا چرا اینطور است؟ و این همه اشتیاق برای تجهیز روبنا و غافل شدن از زیربنا به چه دلیل است؟
آیا هنوز هم می توان مردم را تحت تاثیر تبلیغات زودگذر قرار داد؟ مگر همین مردم شریف، منتقدان جدی وضعیت فعلی کشور در حوزه اقتصاد و فرهنگ نیستند؟ اگر هستند چطور ممکن است باز هم تبلیغات ِ اغواگرانه، غالب شود و افکار عمومی، مغلوب؟! اشکال کار کجاست؟!