سلامت روان، تامین کننده امنیت جسم و جان
امروزه آنچه برای همگان ثابت شده برای داشتن یک جامعه متعادل با وجود مردم سالم و در عین حال پیشرفته، در گام نخست، امنیت و بهداشت ضروری است که در صورت عدم دسترسی به این گزینهها، بروز مشکلات متعدد از جمله بیماریهای روحی و روانی در بین آحاد جامعه را به وجود میآورد.
از آنجا که هر حکومتی در جای جای این کره خاکی برای پیشرفت کشور و جامعهای که در آن حکمرانی میکند، متعهد شده در راستا تامین مایحتاج زندگی عامه مردم و همچنین ایجاد کار و فعالیت و گسترش علم و فناوری از هیچ کوششی دریغ نورزد، به خوبی مشاهده میشود آنچه که در این میان از اهمیت بالایی برخوردار بوده و به ویژه به طور مستقیم با سلامت مردم در ارتباط است، بهداشت و کنترل سلامت جسم و روان مردم بعد از تامین امنیت جانی آنها است.
راهبرد تامین امنیت در واقع جهت آسایش و آرامش و حالت فراغت نسبی مردم از تهدید، حمله یا آمادگی برای رویارویی با هر تهاجم است و زمانی که انسانی از درون و بیرون دارای احساس تامین جانی و مالی باشد ضمن کنترل خود تلاش می کند حتی جامعه خود را با توجه به راحتی روان و جسم، بدون هیچگونه دغدغه اداره و مدیریت کند.
در کنار برقراری امنیت، تامین بهداشت آحاد مردم به عنوان عاملی بازدارند برای مقابله با هرگونه آلودگی جسم و حفظ سلامت روان از دیگر ملزومات به حق رشد و تکامل جامعه باید برشمرد، چراکه قرار گرفتن این دو مقوله در کنار یکدیگر زمینه ساز توسعه و ارتقاء کشورها در بخش های مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی در زمینه نظامی و محیط زیست خواهد بود.
تامین بهداشت و درمان روحی و جسمی آحاد مختلف جامعه شهری و روستای که از اجزای اصلی حوزه سلامت است، در حقیقت یکی از مطالبات به حق و ضروری مردم از حکومت ها به شمار می رود و همانطور که همگان شاهد مبارزه و مقابله با شیوع و گسترش انواع بیماری و امراض واگیر و یا غیر واگیر طی دهه های اخیر در نقاط مختلف جهان هستیم، خوشبختانه امروزه توجه ویژه به موضوع سلامت افراد در هر سن و گروهی در راس برنامه های اجرایی و عملیاتی دولت ها، قرار گرفته است.
برابر کنوانسیون های بین المللی و همچنین تاکیدات قانون اساسی کشورها، تامین سلامت مردم یکی از وظایف حاکمیت محسوب میشود و در صورت اهمال کاری و نادیده گرفتن این حقوق حقه مردم که بطور مستقیم با تامین سلامت جسمی و روانی آنان گره خورده، بدون تردید زندگی شخصی و اجتماعی افراد را تحتالشعاع این مقوله قرار خواهد داد.
براساس قوانین نوشته شده و جاری، دولت ها باید مقدمات بهداشت و درمان مردم را در تمام شرایط به طور یکسان تامین و از طرفی دسترسی عادلانه به بخش های مختلف این حوزه را برای عموم محیا کنند.
همانطور که از عنوان سلامت روان پیداست این مقوله تنها به معنی آرامش فیزیکی و کمبود سر و صدا نیست بلکه معنایی کلی تری دارد و کیفیت زندگی بر آن تاثیر می گذارد. برای پی بردن به اهمیت و جایگاه بهداشت و سلامت و بویژه در بخش روح و روان که سلامت جسم و جان آدمی را به همراه خواهد داشت، همان قدر باید دانست که بسیاری از کسانی که خود را وکیل الرعایای مردم می دانند هرازچندگاه با مستمسک قراردادن موضوع بهداشت و درمان، قصد مطرح کردن و حتی ارتقاء جایگاه خود را دارند.
محمدرضا محمدی عضو انجمن علمی روانپزشکان به خبرنگار ایرنا گفت: یکی از شرایط لازم جهت دست یابی به سلامت روان جامعه، برخورداری از یک نظام ارزشی منسجم است. تاکنون تعاریف متعددی از «سلامت روان» ارائه شده که همگی بر تمامیت و یکپارچگی شخصیت افراد تاکید دارد. سلامت روان زمانی جایگاه خود را خواهد یافت که تعادل بین اعضا و محیط زندگی در رسیدن به شکوفایی محیا و در عین حال رضایت عموم را در پی داشته باشد.
وی اظهارداشت: در عصر حاضر که زندگی بیشتر انسانها با انواع اضطراب، افسردگی و اختلالات رفتاری همراه است، میتوان بر این نکته تأکید کرد که ارزش افراد به عنوان اساس تشکیل دهنده شخصیت آنان، به شکل سالم و به دور از هرگونه آلودگی، مد نظر بوده و در واقع با رشد ارزش های انسانی، می توان نقش سلامت روان را که خط تعادل افراد در محیط زیست است، به خوبی تشخیص داد.
وی گفت: بالعکس، وقتی آستانه قدرت تحمل جامعه ای پایین میآید یعنی دیگر از سلامت روان آن خبری نیست و همانطور که همگان شاهد هستند سلامت روانی که این روزها دستخوش رویدادهای بسیاری شده و شکل غریبی در جامعه به خود گرفته بطور حتمی باید اذعان کرد که شخصیت افراد آن سامان به نوعی از ارزش افتاده است.
این متخصص و روان شناس افزود: رعایت بهداشت روان در جامعه موجب خواهد شد که یک فرد بالغ علاوه بر سلامت جسم احساس امنیت اجتماعی کند و این مساله بطور مستقیم در وضعیت اقتصادی آن و همچنین جامعه ای که در آن زندگی می کند تاثیرگذار خواهد بود به نحوی که باعث میشود با خیالی آسوده و بدور از هرگونه دغدغه از اینکه منبع درآمدی دارد و میتواند مخارج زندگی خود و یا خانواده خود را تامین کند، به دیگر امورات بپردازد. بنابراین وقتی همه این موارد بوجود آید زمینه سلامت روان نیز ایجاد میشود.
محمدی گفت: زمانی که در جامعه ای بیمار روانی نبود و یا کمتر یافت شود باید دانست که در آن جامعه سلامت روان به معنی واقعی حکم فرماست و در واقع بهداشت روان بطور حقیقی رعایت می شود و دیگر به روانپزشک و یا کلینیک های روان درمانی نیازی نیست چراکه مردم از سلامت روان برخوردارند. مطمئنا هرچقدر استرس و اضطراب و افسردگی به عنوان تهدید کننده سلامت روان در جامع کم و کمتر باشد درصد بروز آسیب و ناهنجاری ها نیز منفی خواهد بود و در مقابل چنانچه آرامش، آسایش و داشتن محیط آرام در جامعه برقرار باشد می تواند سلامت روان افراد آن را به خوبی مشاهده کرد.
وی افزود: با رعایت بهداشت روان فردی و یا گروهی، می توان کیفیت زندگی را ارتقاء داد و بطور طبیعی تاثیرات آن را در وضعیت فرهنگی و اجتماعی و یا بخش های سیاسی و اقتصادی افراد حس کرد. چنانچه فردی از نظر جسمی سالم نباشد، طبیعتا نگران و مضطرب است و همین اتفاق سبب به هم خوردن سلامت روان آن و به طبع اطرافیان و محیط زندگی خواهد شد.
این روانشناس تصریح کرد: یک فرد علاوه بر سلامت جسم باید در کنار آن احساس امنیت اجتماعی، فرهنگی و ثبات اقتصادی داشته باشد، چرا که این موارد باعث میشود با خیالی راحت در پی ادامه حیات و در راستای شکوفایی و تعالی زندگی گام بردارد. بنابراین وقتی همه این موارد در کنار یگدیگر قرار گرفت می توان ادعا کرد با جامعه ای سالم روبرو هستیم و دیگر هیچگونه آسیب و یا ناهنجاری در داخل و یا خارج ما را تهدید نمیکند.