چالشهاي دولت يازدهم چيست؟
عملكرد دولت
دكتر احمدي نژاد بويژه در سال هاي اخير، نگرانيهايي را در جامعه ايجاد كرده است.
بحران اقتصادي اخير كه باعث كاهش بي سابقه ارزش پول ملي گرديد، ايجاد تنشهاي بين
قوهاي و تمركز بي سابقه فعاليت هاي حلقه اطرافيان رييس جمهور بر فعاليت هاي
انتخاباتي باعث شده است تا چالشهاي بسياري در كشور ايجاد شود.
اين مقاله
در پي آن است تا با شناسايي اين چالشها،پيشنهاداتي براي سامان يابي اوضاع كشور
بويژه در انتخابات آتي و دولت آينده ارايه نمايد.
الف-
چالشها
1- نداشتن نگاه سيستمي در
اداره حكومت (به عنوان بيماري مزمن نظام ديواني كشور)
2- بروز تنش در روابط مجلس
و دولت
3- افزايش نيروي گريز از
مركز در ميان دولتمردان سابق و همچنين اصولگرايان
4- مشخص نبودن نوع نگرش
(كوتاه، ميان و بلند مدت) دولت در طرحها و برنامهها
5- ناكارآمدي بوروكراسي
حجيم و غير شايستهسالار
6- ناكارآمدي نظام بودجه و
برنامهريزي و مشخص نبودن استراتژيهاي دستيابي به اهداف برنامه
8- ابهام در اولويت
استراتژي يا تاكتيك
9- تضعيف تشكلها و ظهور
خلاء حضور تشكل كارآمد و منسجم براي پيشبرد كارها
10- بروز تقابل بين قابليت و
تابعيت در گزينشها و بروز شبههي عدم رعايت شايستهسالاري در برخي گزينشها و
انتصابها
11- گسترش دامنهي اپوزيسيون
سياسي و انسجام يافتن آن
12- روشن نبودن برنامه دولت
براي گسترش عدالت اجتماعي، مردم سالاري ديني، آزاديهاي معقول و ايجاد تعادل بين
عدالت و آزادي
13- دچار روزمرگي شدن و عدم
ظهور انجام كار جدي در جامعه از طرف دولت و دستگاههاي دولتي و احساس نوعي سرگرداني
در دستگاهها
14- عدم بروز و ظهور رئيس
جمهور به عنوان مظهر وفاق ملي
15- بروز نگراني محدود شدن
پايگاه اجتماعي دولت به اقشار خاص
16- دامن زدن به توقعات
جامعه بيش از مقدورات به جاي منطقي كردن مطالبات
17- روشن نبودن برنامه دولت
براي همبستگي ملي و ايجاد انسجام اجتماعي و حل مشكلات اقوام
18- فقدان اتاق فكر و مركز
طراحيهاي استراتژيك
19- سطحينگري به جاي نگاه
عميق در مسايل ديني
20- عدم برقراري رابطهي
محكم دولت با دانشگاه، حوزه و نخبگان فكري
21- نداشتن استراتژي براي
نظام آموزشي
22- نداشتن برنامه براي
تعميق هويت ملي- ديني و گسترش علم و تكنولوژي
23- نداشتن استراتژي مشخص
براي مقابله با بيكاري، تورم و سياستهاي غلط مالي و پولي
24- روشن نبودن سياست دولت
در قبال افزايش يا كاهش قيمت نفت
25- روشن نبودن برنامهي
دولت در استفاده از درآمد نفتي
26- روشن نبودن تقدم نگاه زودگذر
رفاهي يا توسعهي پايدار
27- عدم اولويت بندي طرحها
و پروژهها و تخصيص اعتبار لازم به آنها
28- عدم تبيين استراتژي دولت
براي دستيابي به اهداف چشمانداز
29- ارائه تصويري مخدوش و
مغشوش از ايران در عرصه بينالمللي
30- دامن زدن به چالشهاي
منطقهاي عليه ايران
31- چالش هستهاي
ب-
راهكارها
با توجه به
چالشها و نقاط ضعف ياد شده، راهكارهاي زير براي رفع آنها ارائه ميشود:
1. كمك به انسجام تشكيلاتي
اصولگرايان به منظور حضور قدرتمند در انتخابات آتي رياست جمهوري و ادامه حضور در
اين جايگاه
2. ساماندهي اتاق فكر راهبردي
و طراحيهاي استراتژيك اصولگرايان براي پرهيز از روزمرگي و اتلاف فرصتها
3. از ميان بردن زمينههاي
بروز تنش در روابط مجلس و دولت
4. ايجاد تحول در نظام
ديواني(بوروكراسي) كشور با نگاه نظاممند، رعايت نظرات كارشناسي در اتخاذ تصميمات
جديد و طراحي نظام تصميمگيري معقول
5. اصلاح نگاه جامعه بينالملل
به نظام جمهوري اسلامي بويژه در دولت آينده
6. ساماندهي ستاد اقتصادي اصولگرايان
براي تدوين استراتژي اقتصادي و اجراي آن براي برونرفت از وضع «ركود توأم با تورم»
فعلي، چگونگي استفاده از مازاد درآمد نفتي و مقابله با سياستهاي غلط مالي و پولي
7. تلاش براي ارايه چهرهاي
از رئيس جمهور به عنوان مظهر عقلانيت، وفاق ملي و
افزايش پايگاه اجتماعي رئيس جمهور و دولت در ميان نخبگان و افكار عمومي
8. تلاش براي حفظ انسجام
وحدت ملي با ظهور كارآمدي دولت در حل مشكلات مردم به عنوان پشتوانهي اصلي براي حل
و فصل پرونده هستهاي
9. ارائه برنامه كارشناسي اصولگرايان
براي دولت آينده به منظور تقويت همبستگي ملي و ايجاد انسجام اجتماعي و حل مشكلات
اقوام
10. استفاده از پتانسيل تمام
جريانها و احزاب سياسي در چارچوب نظام در اداره كشور و پيشگيري از گسترش دامنهي
اپوزيسيون سياسي و انسجام يافتن آن
11. تأكيد و تكيه بر نظريه
قابليت به جاي تابعيت در گزينشها و انتصابات و رفع ابهام نزد افكار عمومي و بويژه
نخبگان در مورد رعايت اصل شايسته سالاري در دولت آينده
12. جلوگيري از افزايش سطح
توقعات مردم بيش از مقدورات و منطقي كردن مطالبات جامعه
13. ارائه برنامه مدون براي
تحول نظام آموزشي، تحقق جنبش نرمافزاري و گسترش علم و تكنولوژي
14. تثبيت موقعيت جمهوري
اسلامي به عنوان عامل ثبات در منطقه و گسترش روابط با كشورهاي منطقه
15. تبيين استراتژي دولت آينده
براي دستيابي به اهداف چشمانداز و تعيين نوع نگرش و اولويتبندي طرحها و پروژهها
16. تبيين مرز ميان نگاه
زودگذر رفاهي و توسعهي پايدار در طراحي برنامهها
17. شناسايي علل مركزگريزي
برخي دولتمردان پيشين و رفع موانع همبستگي ملي
18. آسيبشناسي دائمي عملكرد
دولت توسط گروه خاص و انعكاس آن به دولت براي اصلاح امور
19. ارائه برنامه مدون براي
تعميق هويت ملي- ديني و همچنين تعميق دينداري در جامعه
20. نهادينهكردن رفتار
اسلامي، تعميق معنويت و تعظيم شعائر به جاي ظاهرسازي ديني
21. از ميان بردن زمينههاي
ترويج زهد فروشي و رياكاري
22. مراقبت و اصلاح نگاه
مردم نسبت به دولت به طور پيوسته
23. ارائه طرح مدون براي
گسترش عدالت اجتماعي، مردم سالاري ديني، آزاديهاي معقول و ايجاد تعادل بين عدالت و
آزادي
24. تلاش براي حل و فصل چالش هستهاي با تكيه بر سه اصل عزت،
حكمت و مصلحت