بودا درتهران چه می کند؟
عصرخبر: غلامعلی رجایی در خبر نوشت: درخبرها آمده بود:’ سعید جابری انصاری دبیر ستاد صیانت از آثار فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اینکه مجسمه بودا از مصادیق تهاجم فرهنگی است از جمعآوری این مجسمهها از فروشگاههای تهران خبر داد.’
خدا میداند از شنیدن این خبر که در روزهای گذشته در رسانه ها منتشر شد، چه تاسفی خوردم. تاسف از اینکه به قول آن عزیز سفر کرده، ما که بنا داشتیم در روزگاری نه چندان دور، حتی از منارههای کلیساهای جهان هم ندای توحید سر دهیم ، اینک کارمان به جایی رسیده است که از جزیره قشم سیل مجسمههای وارداتی بودا به بازارهای تهران، این پایتخت ام القرای اسلامی! وارد و در آن به فرو ش میرود و این رواج چنان دامنه گستردهای پیدا میکند که ماموران حکومت را ناچار به جمع آوری آنها میکند .
با تاسف باید گفت در این که وارد کنندگان و فروشندگان و خریداران این بتهای کوچک و بد ترکیب باید مسلمان و شیعه باشند، نباید تردید کرد. بودیسم هیچگاه پایگاهی دراین کشور اهل بیت نداشته و ندارد ،چه رسد به اینکه پیروانی داشته باشد که به ترویج آن بپردازند.
ناکارآمد نشان دادن دین در اداره جامعه به دلیل ضعف مفرط مدیریتی مسولین و سخت شدن امر معیشت مردم و گرفتن آرامش از آنان به دلیل دغدغه تامین قوتی لایموت و بی صداقتی بعضی مسئولین داعیه دار دین و آماده سازان فرج و ظهور که اینک با بردن کشور به لبه پرتگاه تازه نوید بهار هم می دهند! و سستی وکم تفاوتی و بیتدبیری آشکار بیشتر مبلغان دین و شریعت در ترویج معارف حقه اهل بیت پیامبر و.. جامعه ما را به این حال و روز انداخته است.
حال و روزی که در بعضی شهرهای مذهبی از وجود کلیساهای خانگی سخن بمیان میآید . طبق اطلاعی که من دارم متاسفانه بعضی از شهرهای جنوبی ما به عرصه تاخت و تاز فرقه استعماری وهابیت تبدیل شدهاند. و برخی با دادن پول ،که معلوم است منشا آن کجاست، اسامی فرزندان مظلوم و بی سرپرست شیعه را به اسامی دیگرتبدیل کرده و میکنند.
آیا لازم بود فضا را این همه سیاسی کنیم و در مقابل، فرهنگ را چنان ازیاد ببریم که از منافذ متعددی که در اثر میدان دادن به سیاست- و به تعبیر بهتر سیاست زدگی- درفضای جامعه ایجاد شده و میشود عرفانهای کاذب در نسل جوان ما رواج پیدا کنند و درنمونه آشکار آن مجسمه و بتهای بودا درخیابانهای تهران مجالی برای خود نمایی بیابد؟
آنانکه دستی براین آتش دارند میدانند که تازه این بعد آشکار قضیه است و بعد پنهان آن، هرگز قابل مقایسه با بعد ظاهرشده ماجرا نیست.با پنهان کردن مساله خطر نه تنها برطرف نمیشود که مقابله با آن سختتر هم میشود.
آقایان عرصه فرهنگ را دست کم گرفته اند. وقتی آب پاکیزه در دسترس نباشد بناچار بعضی برای رفع عطش به سمت آبهای آلوده خواهند رفت. چقدردلم برای امام و شهدا میسوزد.