رجانيوز: چرا حسن روحانی کفایت لازم برای ریاست جمهوری را ندارد؟
در صحبتی که از قول رهبرانقلاب توسط احمدتوکلی منتشر شد نیز مشخص می شود که زمان و چگونگی اجرای این طرح بزرگ به اطلاع رهبرانقلاب نیز نرسیده بوده و نحوه اجرای این طرح تماما در اختیار روحانی قرار داشته است، هرچند وی و تیم رسانه ای او تمام تصویب و اجرای این طرح را به عنوان تصمیم ملی یا تصمیم نظام معرفی میکنند.
عصر خبر: مدیر و مدبر بودن از جمله ویژگیهایی است که باید در یک رئیس جمهور وجود داشته باشد. اما امروز با گذشت بیش از 6 سال سیاست ورزی حسن روحانی تا چه حد می توان وی را صاحب صلاحیت دانست؟ به گزارش رجانیوز: کام مردم از اتفاقات رخ داده تلخ است ؛ با این وجود رئیس دولت تا نزدیک به سه روز حاضر نشد با مردم صحبت کند. این عدم پاسخگویی رئیس جمهور شاید دردناک تر از تصمیمات اتخاذ شده ای باشد که بر معیشت مردم سایه انداخته است ماجرای روزهای اخیر از آنجا شروع شد که آخرین ساعات پنج شنبه 23 آبان دولت اعلام کرد که بنزین را به صورت سهمیه بندی و با نرخهای جدید از همان شب عرضه می شود. این درحالی بود که دولتمردان تا چند روز قبل آن افزایش قیمت سوخت را رد میکردند. نوبخت رئیس سازمان برنامه بودجه و چهره اقتصادی که همیشه در کنار روحانی است دو روز قبل از اعلام سهمیه بندی بنزین در صحبتی خلاف واقع اعلام کرد که هفته بعد برنامه دولت در خصوص سوخت را اعلام خواهد کرد(!) و درست دو روز بعد از آن شبانه سهمیه بندی بنزین اعلام شد. زنگنه نیز قبلا اعلام کرده بود که دولت برنامه ای برای افزایش قیمت سوخت ندارد. این رخداد یک گمانه را به شدت تقویت میکند و آن اینکه حسن روحانی شخصا بدون درنظر گرفتن نظرات کارشناسی و همچنین هیات دولت به یکباره اعمال این تصمیم را برای شب میلاد پیامبر اکرم انتخاب کرده است. این فرضیه البته دلایل دیگری نیز برای اثبات دارد. شنیدهها حاکی از این مساله است که آیت الله رئیسی در نامهای قبل از اجرای اصلاح قیمت سوخت نسبت به چگونگی اجرای این طرح نگرانی های خود را به رئیس جمهور رسانده است. همچنین در اطلاعیه که رئیس دستگاه قضا بعد از اجرای این طرح داده اعلام میدارد که به دلیل التهابات جامعه فعلا در خصوص شیوه اجرای این طرح سخن نخواهد گفت. وی همچنین انتقادات و توضیحات دیگری را امروز داد و گفت: اصل طرح مدیریت سوخت قانونی است، اما نحوه و شیوه اجرای آن بحث دیگری است. او تلویحا به دو کم کاری دولت اشاره کرد و گفت: مقدمه لازم برای اجرای این طرح، اقناع افکار عمومی و اجماع نخبگانی بود. در صحبتی که از قول رهبرانقلاب توسط احمدتوکلی منتشر شد نیز مشخص می شود که زمان و چگونگی اجرای این طرح بزرگ به اطلاع رهبرانقلاب نیز نرسیده بوده و نحوه اجرای این طرح تماما در اختیار روحانی قرار داشته است، هرچند وی و تیم رسانه ای او تمام تصویب و اجرای این طرح را به عنوان تصمیم ملی یا تصمیم نظام معرفی میکنند. آیتالله خامنهای خطاب به رئیس جمهور گفتند: مناسب بود همزمان با اجرای این طرح اولین پرداخت نقدی یارانهها (بسته حمایتی) نیز صورت میگرفت؛ ولی حالا که انجام نشده، لازم است زودتر اقدام کنید. این گلایه ایشان نیز نشان میدهد رهبرانقلاب نیز همچون رئیس دستگاه قضا صرفا با اصل طرح نه با نحوه اجرای آن موافقت کرده اند و از آنجا که زمان اجرای طرح نیز بر عهده دولت بوده است رهبرانقلاب نیز از آن بی اطلاع بودند. حتی رهبر انقلاب در صحبتی که در جلسه خارج فقه خود داشته و از کلیت طرح به عنوان تصمیم شورای هماهنگی اقتصادی دفاع کرده و به مسئولان دستور دادند «هر چه میتوانید از مشکلات این طرح کم کنید» خبرها حاکی است برخی اعضای غیردولتی شورایعالی امنیت ملی نیز نیست به اجرای فاجعه بار این طرح توسط دولت هشدار داده بودند. اما در حالی ارکان مختلف نظام با دولت همکاری کردند تا بتواند برنامه خود را اجرایی کند که حسن روحانی کارنامه بدی از خود در اجرای این طرح برجای گذاشت. وی با سکوت چند روزه خود ابتدا باعث شد تا رهبرانقلاب بخش بزرگی از هزینه اجرای چنین طرحی را بر عهده بگیرند، درصورتی که عاقلانه و عالمانه می بود که رئیس دولت به عنوان حامی طرح که برای کسب درآمد بیشتر دولت و همچنین کاهش قاچاق آن را دنبال میکرد در خصوص ابعاد و جوانب آن مستقیم با مردم صحبت کند. وی حتی با اوج گرفتن اعتراضات نیز چنین کاری را تا نزدیک به سه روز انجام نداد. همچنین این اقدام شبانه و غیرشفاف باعث شوک بزرگی به جامعه شد. این شوک و به دنبال آن اعتراضات منجر به جان بختن برخی از هم وطنان نیز گشت که به نظر می رسد رئیس دولت باید پاسخگوی نتایج اجرای فاجعه بار طرح خود باشد. این اجرا منجر به شکل گیری بی سابقه ترین شورشها در کشور شد. تا جاییکه حجم خسارت ها و گستره شورشها حتی با شورش اقتصادی دهه هفتاد و سیاست های اصلاح اقتصادی لیبرال ها در دوره هاشمی رفسنجانی قابل قیاس نیست. اجرای بد این طرح و انتخاب بدترین زمان ممکن نشان میدهد کمترین تدبیر و مدیریت در اجرای اصلاح قیمت بنزین به کار نرفته است. زمانیکه کشور در آستانه انتخابات مجلس قرار دارد و مردم نزدیک به دو سال شرایط اقتصادی سختی را تحمل کرده اند و همچنین لبنان و عراق با بهانه مشکلات معیشتی، نفوذ و شیطنت آمریکا و سعودی در ایجاد ناامنی، کشته سازی و خسارت به اموال عمومی و دولتی را تجربه میکند آیا زمان مناسبی برای اجرای این طرح بوده است؟ آیا روحانی قبل از اجرای شوکه کننده این طرح نظر دستگاه های امنیتی وابسته به خود را اخذ کرده یا انها نیز مانند دیگر مسئولان با اجرای سریع این طرح غافل گیر شده اند؟ فارغ از مسائل فوق تصمیم گیری های مذبذب دولت روحانی و صحبت های متناقض از ابتدای شکل گیری این دولت نشان میدهد نه مدیرانی شایسته و متخصص که تصمیمات هیجانی و سیاسی به شکل سنگینی بر کشور سایه انداخته است. این مساله را در سیاست گذاری های مختلف می توان دید. به عنوان نمونه یکبار رئیس دولت راه حل مشکلات اقتصادی را مذاکره میداند و چند سال بعد مذاکره را دیوانگی معرفی میکند، یا سالها مسکن مهر به عنوان طرحی مزخرف تخطئه و استهزا میشود و پس از تورم افسارگسیخته پس از شش سال طرح مسکن ملی که اتفاقا طرحی ناقص و کپی شده از مسکن مهر است اعلام میگردد، یا در مساله سهمیه بندی قیمت سوخت ان را به عنوان تصمیمی غیرکارشناسی و فسادزا معرفی میشود که در هیچ جای دنیا نمونه ندارد اما سالها بعد به بدترین شکل ممکن، این طرح با اصرار همان دولت به مرحله اجرا گذاشته میشود. تصمیمات خسارت ساز دولت به همینها محدود نمیشود. تورم بی سابقه در تاریخ انقلاب، رکود، حقوقهای نجومی، پرونده خسارتبار برجام، توزیع بی فایده و سلطان ساز منابع طلا و سکه کشور، ارز رانت ساز 4200 تومانی که میلیاردها تومان از پول بیت المال را حیف و میل کرد و انتصاب و ارتباط با اشخاصی که فساد اقتصادی آنها مشخص است گوشه ای از خسارت های فراوانی است که با مدیریت غرب گرا و لیبرال دولت روحانی، امروز کنونی ایران را ساخته است. حال این سوال مطرح می شود که آیا این دولت صلاحیت لازم برای حکمرانی بر جامعه هشتاد و چند میلیونی ایران را دارد.