چند لیستی شدن امری عادی به نظر میرسد / در حدود ١٩٥ حوزه انتخاباتی شانس پیروزی اصولگرایان بیشتر است / نقطه ضعف مجلس دهم این بود که اساسا جریان ولایی، جریان اکثریت نبود
فعال سیاسی اصولگرا معتقد است تمامی کسانی که با الفبای سیاست در ایران آشنا هستند به خوبی میدانند که تضمین آرای یک شخص در انتخابات مجلس در قالب ورود به ائتلاف یکی از دو جناح اصولگرا یا اصلاح طلب است، لذا بعید به نظر میرسد یک جریان از دل اصولگرایان به سمت تک روی جدی حرکت کند، هر جریان و حزبی که به سمت تک روی و جداییگزینی حرکت کنند به طور حتم نتیجه و برآیند منفی خواهد بود و دیگر تحلیل پیرامون آن فاقد ارزش خواهد بود.
فعال سیاسی اصولگرا معتقد است تمامی کسانی که با الفبای سیاست در ایران آشنا هستند به خوبی میدانند که تضمین آرای یک شخص در انتخابات مجلس در قالب ورود به ائتلاف یکی از دو جناح اصولگرا یا اصلاح طلب است، لذا بعید به نظر میرسد یک جریان از دل اصولگرایان به سمت تک روی جدی حرکت کند، هر جریان و حزبی که به سمت تک روی و جداییگزینی حرکت کنند به طور حتم نتیجه و برآیند منفی خواهد بود و دیگر تحلیل پیرامون آن فاقد ارزش خواهد بود.
محسن کوهکن فعال سیاسی اصولگرا و نماینده مجلس دهم، در ارتباط با امکان ارائه چند لیست از میان اصول گرایان برای انتخابات مجلس یازدهم، به خبرنگار «انتخاب» گفت: «وقتی فرایند اقدامات و پیگیریها در ارتباط با انتخابات چه در حوزههای تک نماینده ای، دو نمایندهای یا چند نمایندهای فاقد یک مکانیزم حزبی باشد، چند لیستی شدن امری عادی به نظر میرسد، این مساله تنها خواست اصولگرایان نیست، بلکه برای اصلاحطلبان نیز صادق است. زمانی که فرایند تصمیمگیری از مجرای حزب گذر نکند، ایراد اظهارات چندگانه طبیعی به نظر میرسد به عبارتی دیگر اگر حزب در فرایند انتخابات تصمیم گیرنده باشد همیشه این انتظار وجود دارد که حزب تصمیم شورای مرکزی، کنگره یا بیانیه خود را اعلام کند، اما زمانی که در ایران حزب برای هر دو جناح اصلی کشور تصمیم گیرنده نیست و بیشتر حرف پیرامون یک جریان محوریت پیدا میکند، عادی است که افراد مختلف گفتههای متفاوتی را در یک جریان به زبان برانند.»
وی افزود: «هر دو جریان سیاسی اصلی کشور در ابتدای امر تلاش میکنند به یک اتحاد حداکثری برسند، اما اگر این امر حاصل نشود همگرایی در دستور کار قرار میگیرد و مجددا اگر این همگرایی حاصل نشد، بحث ائتلاف مطرح میشود و در نهایت اگر تمامی این تلاشها منتج به دستاورد نشد، راهکار عدم تعارض در پیش گرفته میشود. به دلیل اینکه مکانیزم تصمیمگیری از مجرای حزب همچون رفت و برگشت از کنگره به شورای مرکزی اتفاق نمیافتد، افراد ملزم به پیروی از دستورات حزب مطبوع خود نیستند و بحثی به نام اخراج اعضا در صورت عدم تبعیت وجود ندارد، لذا عادی به نظر میرسد هرکسی موضع خود را بر زبان براند. با این اوصاف اکنون مساله این است که با وجود اتخاذ مواضع متناقض از سوی برخی افراد و جریانهای اصولگرا ایا تلاشی برای وحدت، همگرایی و یک صدایی انجام میگیرد یا خیر؟ پاسخ به طور حتم برای هر دو جناح سیاسی اصلی کشور این است که آنها در تلاش هستند به وحدت و همگرایی دست پیدا کنند.»
این فعال سیاسی اصولگرا در بخشی دیگر از گفتههای خود تصریح کرد: «با وجود تمام حرف و حدیثهایی که پیرامون کسب اکثریت در مجلس ایراد میشود بر این باور هستند هراندازه جلوتر برویم فضای برای رسیدن به یک تفاهم مهیاتر خواهد شد، تجربه و نتایج انتخابات نشان میدهد که در فضای انتخاباتی شهر تهران به عنوان مهمترین حوزه انتخاباتی کشور با ٣٠ نفر نماینده دو لسیت ارائه میشوند؛ لیست الف. و لیست ب. تجربه نشان داده صددرصد یکی از این دو لیست حائز کرسی اکثریت میشود، اما نکته مهم این است که هرگاه لیست سومی از درون این دو لیست ارائه شده به هرجناحی که چسپندگی داشته باشند شاهد نوعی سقوط بزرگ در رای آنها بوده ایم. فرض را بر این بگیرید ٣٠ نفر اول از لیست الف. انتخاب میشوند و ٣٠ نفر دوم لیست ب. خواهند بود، مابین نفر ٦٠ و ٦١ که احتمالا از لیست سوم خواهد بود، شاهد ریزش و سقوط شدید آرا هستیم، بنابراین هر دو جریان تلاش دارند از ارائه یک لیستی خارج نشوند.»
کوهکن در ادامه تصریح کرد: «تمامی کسانی که با الفبای سیاست در ایران آشنا هستند به خوبی میدانند که تضمین آرای یک شخص در انتخابات مجلس در قالب ورود به ائتلاف یکی از دو جناح اصولگرا یا اصلاح طلب است، لذا بعید به نظر میرسد یک جریان از دل اصولگرایان به سمت تک روی جدی حرکت کند، هر جریان و حزبی که به سمت تک روی و جداییگزینی حرکت کنند به طور حتم نتیجه و برآیند منفی خواهد بود و دیگر تحلیل پیرامون آن فاقد ارزش خواهد بود.»
این فعال سیاسی اصولگرا در بخش پایانی از گفتههای خود پیرامون امکان شانس پیروزی اصولگرایان در انتخابات تاکید کرد: «در شهرستانها و شهرهای کوچکتر که دارای یک نماینده یا نهایتا دو نماینده هستند غالبا بحث وجهه اشخاص مهم است و جناح بندی سیاسی آنها حول اصلاحطلبی یا اصولگرایی چندان موضوعیت ندارد. همچنین باید توجه داشت اصلاحطلبان طی مدت اخیر بسیار تلاش میکنند خود را از مسئولیت پذیرش همراهی و همکاری با دولت روحانی تبرئه کنند، اما واقعیت آن است که آنها در این امر موفق نخواهند بود باید توجه داشت که اکنون حدود ٩٠ درصد استانداران و فرمانداران افراد اصلاحطلب و نزدیک به دولت هستند و مردم نیز عملکرد آنها را دیدهاند، بنابراین به نظر میرسد شانس گروههای انقلابی و ولایی برای کسب پیروزی در شهرستانها بیشتر است.»
وی افزود: پیشبینی من این است در حدود ١٩٥حوزه انتخاباتی که تک نمایندهای یا دو نمایندهای هستند شانس پیروزی اصولگرایان بیشتر است. احتمالا بافت مجلس یازدهم متفاوت از بافت مجلس دهم خواهد بود. معتقد هستم که یکی از نقاط ضعف مجلس دهم این بود که اساسا جریان ولایی، جریان اکثریت نبود؛ آنچنان که اصلاح طلیان نیز اکثریت نبودند همین امر تصمیم گیریها و اقدامات را تا حدود زیادی مختل و ناکارآمد کرده بود. امیدوارهستیم که مجلس یازدهم مجلسی با اکثریت قاطع اصولگرایان باشد که از یک سو در اتخاذ تصمیمات قاطعانه عمل کند و ازسوی دیگر در یک سال و نیم باقیمانده دولت بی نفس کنونی اندکی سرخط بیاورد که بلکه در اجرای امور قدمها را محکمتر بر دارد.»