آمریکا برای جبران اشتباهاتش در عراق، حداقل به ۶ سال زمان نیاز دارد / دغدغه فعلی آمریکا، ایجاد یک جایگزین برای احزاب نزدیک به ایران است؛ آیا چنین موضوعی امکانپذیر است؟
ایالات متحده برای جبران اشتباهاتش در عراق، حداقل به شش سال زمان نیاز دارد؛ بویژه آنکه طبقه سیاسی که ساخته و پرداخته خود آمریکا بود و اداره عراق به آنها واگذار شد، حال، مخالف ایالات متحده شده اند؛ از این رو، واشنگتن در حال حاضر در بدترین مرحله از حیرت و سردرگمی در مورد عراق، به سر می برد.
سامي البدري در القدس العربی نوشت: شاید این سوال این روزها ذهن بسیاری از مردم عراق را به خود مشغول کرده باشد.
همانطور که همه می دانند، ایالات متحده یک کشور پیشرفته به لحاظ تکنولوژی، صنعت و اقتصاد است و می تواند با قدرت نظامی خود، طی چند دقیقه عراق یا هر کشور دیگری را با خاک یکسان کند.
اما این نکته را هم می دانیم که این قدرت، توسط دانشمندان متخصص ساخته می شود، نه سیاستمداران و سیاستمدارانی که دستور استفاده از این قدرت را می دهند، اغلب تصمیمات اشتباهی می گیرند که تنها از روی میل و گرایش های شخصی آنهاست.
در این میان، قطعا عراق قربانی جمعی از این تصمیمات اشتباهی شده است که توسط پل پریمر و جرج دبلیو بوش، اتخاذ شد. همانطور که در تاریخ جنگها و استعمارهای خارجی آمریکا می بینیم، این کشور، در اداره مستعمره های خود شکست خورده و مرتکب اشتباهات فاحش و کودکانه ای شده است.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: ایالات متحده برای جبران اشتباهاتش در عراق، حداقل به شش سال زمان نیاز دارد؛ بویژه آنکه طبقه سیاسی که ساخته و پرداخته خود آمریکا بود و اداره عراق به آنها واگذار شد، حال، مخالف ایالات متحده شده اند؛ از این رو، واشنگتن در حال حاضر در بدترین مرحله از حیرت و سردرگمی در مورد عراق، به سر می برد.
علاوه بر اینکه شبه نظامیان عراقی در خدمت ایران هستند و دغدغه فعلی آمریکا، ایجاد یک جایگزین برای این احزاب پیرو ایران است.
با نظری به اقدام آمریکا در مورد ترور سردار سلیمانی و همراهان او در فرودگاه بغداد، در می یابیم که ایالات متحده ثابت کرده است که می تواند به راحتی احزاب سیاسی در عراق را از بین ببرد؛ اما همچنان در ایجاد جایگزینی برای آنها، سردر گم و مردّد است. در همین رابطه، آمریکایی ها به فکر تشکیل یک تشکل سنی هستند که گرایش مذهبی به ایران نداشته و حضور آن در خاک عراق را نپذیرد. اما مشکل آمریکا آن است که طی سالهای گذشته ثابت شده است که تشکل های سنی، حضور آمریکایی ها را نیز در خاک عراق، نمی پذیرند و مخالف آن هستند.
بنابراین، آمریکا از باز نگری در سیاست خود در عراق، ناتوان نیست؛ بلکه در چگونگی ایجاد جایگزین و اعتماد کردن به آن، حیران است. حال، سوال مهم آن است که این تردید و تحیّر ایالات متحده تا چه زمانی به طول می انجامد؟ آیا این بار، بدون اشتباه خواهد بود؟