جریانی که همچنان بی پشتوانه است…
اگر سایه سنگین کانون های قدرت و ثروت با عناوین مختلف حزب، گروه، ائتلاف و... بر سر کسی یا کسانی افتاد، انحراف از مسیر مردمی نه تنها محتمل، بلکه حتمی خواهد بود.
عصر خبر- دکتر حمید هنرجو : وزن سیاسی – اجتماعی افراد در ایام انتخابات تعیین نمی شود، «انتخابات» فقط این فرصت را به کاندیداها می دهد که خود را در معرض قضاوت و گزینش مردم قرار بدهند.
تبلیغات سنگین با هزینه های کلان از منابع نامعلوم، هرچقدر هم که این سایه ها را وسعت داده و درباره آنها مبالغه صورت بگیرد، صبح بعد از شب انتخابات، مردم به حقیقت پی می برند… ؛ اما چه سود! که دیگر پشیمانی سودی ندارد وچهارسال دیگر، کاسه همان کاسه است و آش، همین آش!
این نکته البته درباره افراد نوظهور است، «امتحان پس داده ها» که دیگر موضوع و داستان مشخصی دارند! و مردم کاملا درباره آنها به شناخت رسیده اند.
به شخصه معتقدم پهن شدن سایه سنگین حزب و گروه بر سر فرد، می تواند از او در مجلس، یک فرمانبر درون سازمانی بسازد درست مانند یک موتور الکترونیک! هروقت حزب اجازه داد، حرف می زند و هر وقت اجازه نداد، گویا سیمش را از پریز برق کشیده باشند! دست به سینه و قفل بر دهان است.
نمونه این افراد کم توان و «دائم التعظیم در برابر دولت ها» را تا امروز فراوان داشته ایم… از جمله در ملایر، شهر خودمان.
حزب و جریان، در صورتی ضامن رشد و ارتقاست که نخبگانی از بدنه مردم آن را اداره کنند، نه اینکه افراد، تحت سلطه حزبی ها تبدیل به گماشته سیاسی شوند.
نماینده واقعی و برخاسته از بدنه مردم، براساس نیازسنجی هابی که از بطن و متن جامعه انجام می دهد، به قانونگذاری و تدوین طرح ها و پیگیری امور می پردازد، اگر سایه سنگین کانون های قدرت و ثروت با عناوین مختلف حزب، گروه، ائتلاف و… بر سر کسی یا کسانی افتاد، انحراف از مسیر مردمی نه تنها محتمل، بلکه حتمی خواهد بود.
اگر نامزدهای مردمی و مستقل را شناختیم، اولا حضورشان را از حاکمیت مطالبه نموده و حتما به آنها رای بدهیم، ثانیا امیدوار به تربیت «مدرس» و «ملک الشعرای بهار» و دیگر بزرگمردانی باشیم که برای ایران و ایرانی از جان خود مایه گذاشتند.
امیدوارم بخش قابل توجهی از «جریان مستقل و مردمی» – که شوربختانه فاقد پشتوانه و لابی و امکانات حاکمیتی و عمومی است، موفق به حضور در صحنه شده و با رای پاک مردمی، مجلسی در تراز انقلاب و مردم را تشکیل بدهد.