معلم ماندگار دوران
حمید شاه آبادی – امروز بیش از آنکه به خاطر ریاست شورای انقلاب، نطق
های پرشور برای احقاق حقوق ملت فلسطین، درس و بحث های دانشکده الهیات
و….آیت الله شهید “مرتضی مطهری” در اذهان ایرانیان تداعی شود، معلمی اش
به یاد مانده است؛ هم او که روز شهادتش در تقویم روز معلم نامیده شد.
همین مناسبت کافی بود و هست تا نسل هایی که بعد از انقلاب اسلامی به
مدرسه رفتند دست کم برای پاسداشت جایگاه معلم، نام شهید آیت الله مطهری را
به خاطر آوردند.
شهید مطهری اما ورای یک چهره یا نام ماندگار در قاب تاریخ و عرصه
فرهنگ، اندیشه و سیاست ورزی به جریانی می ماند که سیالیت مداوم، مانا و
چشمگیرش می تواند سنگ هایی عظیم را در آسیاب جامعه به حرکت در آورد. جامعه
امروز ما اگر چه سربلند، غرور آفرین و مایه مباهات است و از پس بحران هایی
که برایش به وجود آورده اند افتخارآمیز و سرافراز بیرون آمده است اما آن را
می توان به آسیابی تشبیه کرد که اجزا و چرخ دنده هایش می توانست روان تر و
پر شتاب تر از آنچه هست به حرکت در آید.
بسیاری از مؤلفه ها و عناصر مادی و منطقی را در چالش های امروز
جامعه اعم از سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و مدتی می توان دخیل دانست. برخی از
ضعف مدیریت سخن می گویند و شماری از بحران کارآمدی و… در این میان آنچه
بیش از همه مغفول مانده و کمتر از آن صحبتی به میان می آید جایگاه و
بایستگی اندیشه است و تفکر….
اندیشه و تفکر، افزون بر آنکه به مثابه قطب نمای تعیین جهت فرد و
جامعه عمل می کند، خاصیت پایندگی و ثمر بخشی را به هر تکاپویی می بخشد.
آنچه از دل صدها سال فرهنگ و تمدن، هویت ایرانیان مسلمان را بر ساخته و
انگیزه هر حرکت و نهضتی را شکل داده، در واقع از اندیشه ای برخاسته که راه
بالندگی را طی کرده و به نهادینگی و ضرورت تاریخی منتهی شده است.
بزرگترین انقلاب برای ایرانیان واقعه ای بود که از دل ترویج و تشریح
اندیشه توحیدی برآمد و چارچوب-هایی ذهنی را برای دگرگونی اوضاع چهار دهه
پیش کشور به وجود آورد.
دردوران سرگشتگی جامعه ایرانی و به موازات طرح نسخه های چپگرایانه،
سوسیالیستی، ملی گرایانه، التقاطی و… شهید مطهری معلمی بود که با رجعت به
اصالت خداجویی انسان های جامعه دوران خود، راهی را برای برون رفت از وضعیت
انحطاط ترسیم کرد.
آموزه های شهید مطهری نه جاذبه های روشنفکر مآبانه را بر پیکر دین و
آیین پوشاند و نه کوشید که معجونی همگانی پسند را برای رفع عطش اقشار و
توده ها فراهم آورد. آموزه های شهید مطهری بازگشت به فطرت بود که از سرچشمه
فهم توحیدی او سیراب می شد.
با نگاهی به آثار و سخنرانی های معلم انقلاب می توان دغدغه های او
را جهت بازنمایی رسالت خاتم برای اعصار به چشم دید. شهید مطهری در راستای
ترویج فرهنگ توحیدی از هدایت عامه برای آفریدگان سخن گفت و در ادامه سنن
دینی و الهی را برای پویا ساختن جامعه و رهایی آن از خمودگی تبیین کرد.
تمام
مفاهیمی نظیر آزادی، عدالت و ظلم ستیزی که آبشخور حرکت ها و مکاتب بزرگ
بشری است در آموزه های شهید مطهری و در طول اندیشه وحدانیت تصویر و تشریح
شده است.
اگر چه در جامعه ما مناسک و آیین های دینی و ملی به نحوی وسیع و
ارزشمند برگزار می شود، اما به همان اندازه که جامعه از اندیشه توحیدی باز
بماند و در گرداب امور روزمره و مادی فرو رود آثارش را بیش از همیشه نشان
خواهد داد.
متاسفانه در برخی از کسب و کارها، در مدیریت ها، در تعاملات
اجتماعی، سیاسی و حتی بیناشهروندی اعتقاد عمیق به وحدانیت به پس زمینه های
ذهنی رانده شده و ظهور و بروز آن کمرنگ شده است، گویا تلاش برای کسب منفعت
بیشینه، نشان دادن وجاهت، کسب محبوبیت، قدرت و آمال و آرزوهای مادی،
خداگرایی و اعتقاد عملی به وحدانیت را زیر سایه خود می گیرد.
اینک برای درمان بسیاری از دردهای جامعه ما، جامعه ای که باید
الگویی از یک مدنیت پویا، انسانی و اسلامی را به تصویر درآورد، پر رنگ شدن و
رجوع به آموزه های مبنایی که ملتی را برانگیخت ضروری و حیاتی به نظر می
رسد. از این رو است که شهید مطهری را باید از نو شناخت و بنا بر نیازهای
امروز جامعه از نو، پای درس هایش نشست.